مرندی: تصورمان این بود که توافق قریبالوقوع است/ آمریکا تعلل کرد
سید محمد مرندی، تحلیلگر مسائل آمریکای شمالی گفت: تصورمان این بود که توافق قریبالوقوع است، ولی آمریکاییها بهخاطر نزدیکبودن انتخابات میاندورهای تعلل کردند. بایدن و تیمش نگران بودند که ترامپ بگوید زیادی امتیاز دادهاید. سپس آشوبها شروع شد، محاسبات غربیها تغییر کرد و کار عقب افتاد. لابیهای ضدایرانی در آن زمان خیلی فعال شدند. جوزپ بورل، متحد آمریکاست و در این رابطه حرف بیحساب نمیزند. با توجه به این میتوان گفت ماههاست متن عملا آماده است؛ اما باید اراده دولت آمریکا را دید که چیست.
به گزارش شبکه شرق، بررسی روند دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دو سال گذشته، نشان از اتخاذ تصمیم مقامات تهران برای مقابله با تئوری انزوای ایران توسط غربیها دارد. عضویت ایران در اجلاسهای بینالمللی، تفاهم و توافق تاکتیکی با عربستان، تعامل با همسایههایی مثل تاجیکستان و ترکمنستان، تبادل زندانیان با آمریکا و آزادسازی اموال بلوکهشده ایران، چکیدهای از رویکرد دیپلماتیک ایران در دو سال گذشته است.
در حال حاضر پس از کنشهای دستگاه سیاست خارجی ایران، گمانهزنیها برای ازسرگیری مذاکرات برای دستیابی به یک توافق در زمینه هستهای بین ایران و غرب، افزایش یافته است.
برخی از کارشناسان چنین مطرح میکنند که ایران از مبادی مختلف با طرف غربی در ارتباط است و مذاکراتی مستقیم و غیرمستقیم هم بین ایران و آمریکا در جریان است. همه این دلایل منجر شده کریدوری رسانهای برای تبادل پالسهای دو طرف ایجاد شود.
آنچه که میخوانید، حاصل گفتوگو با سید محمد مرندی، تحلیلگر مسائل آمریکای شمالی در خصوص فضای دیپلماتیک ایران در دو سال گذشته است.
یکی از خبرهایی که منجر به واکنشهای مقامات ایرانی و غربی شد، خبر اخراج برخی از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. تحلیل شما در خصوص اخراج این بازرسان چیست و به نظر شما این موضوع چه تأثیرات مستقیم یا غیرمستقیمی بر فضای دیپلماتیک ایران خواهد داشت؟
اخراج چند نفر از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران در واکنش به رفتار غربیها بود. خود غربیها هم از این موضوع اطلاع دارند که اخراج این بازرسان در واکنش به رفتارشان بود.
غربیها در این زمینه سروصدا کردند، ولی واکنش دیگری از خودشان نشان ندادند؛ چراکه این موضوع دو دلیل داشت.
1: به دلیل اینکه آنها میدانستند اخراج این بازرسان به علت رفتار غیرقابلقبول خودشان بوده است. 2: بهخاطر اینکه ایران اکنون در موضع قدرت است و کشورهای غربی با توجه به چالشهایی که با آنها مواجه بودند، چه در اوکراین و چه در داخل اروپا، در حال حاضر به دنبال افزایش تنش با کشورهایی مثل ایران نیستند.
در روزهای گذشته اخباری مبنی بر تمایل کشورهایی مثل ژاپن برای ایفای نقش میانجیگری میان ایران و آمریکا مخابره میشد. از طرفی وزیر امور خارجه کشورمان هم از ابتکار عمل عمان برای وساطت بین ایران و آمریکا خبر داد. به نظر شما اینگونه ابتکارات کشورها برای میانجیگری، نشان از چه موضوعی دارند؟
ایران راههای زیادی برای تبادل پیام و مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا دارد و کشورهای گوناگونی هم مایل هستند بین ایران و آمریکا وساطت کنند. این موضوع نشان میدهد که آنها احساس نیاز میکنند به اینکه با جمهوری اسلامی ایران ارتباط نزدیکتری داشته باشند.
آقای دکتر باقری مذاکرات متعددی با افراد گوناگون دارند و ایشان و همکارانشان باید تصمیم بگیرند از چه مسیری برای پیشبرد منافع ایران استفاده کنند. آن چیزی که مسلم است این است که ایران آمادگی برای توافق دارد. در مذاکرات وین به توافق بسیار نزدیک شده بودیم که آمریکاییها در قدم آخر بهخاطر انتخابات میاندورهای کنگره و سنای آمریکا، پا پس کشیدند.
پس از آن هم آمریکاییها بهخاطر «آشوب»های عدهای در ایران، محاسبات غلطی را در ذهن داشتند و کارهای توافق را به عقب انداختند؛ یعنی اگر آمریکاییها عقلانی رفتار کنند، همانطور که تبادل زندانیان و آزادسازی مبالغ مربوط به اموال ایران صورت گرفت، در بحث هستهای هم میتوانیم به نتیجه برسیم.
در مورد سند سپتامبر، اظهارات مهم و بدیعی از سمت مقامات ایرانی شاهد بودیم، همچنین از این سند بهعنوان جایگزین احتمالی برجام یاد میشود. تحلیل شما از گفتوگوها حول محور سند سپتامبر چیست؟
آنچه من میتوانم در موردش صحبت کنم این است که در روز آخر مذاکرات وین، اتحادیه اروپا متنی را ارائه داد که مذاکرهکنندهها این متن را به پایتختهای خودشان ببرند. این متن تقریبا همه خواستههای ایران را تأمین میکرد، الاّ در سه مورد که ایران این موارد را اصلاح کرد.
اصلاحات ایران هم در حد کلمه بودند و ایران اصلاحات را برای اتحادیه اروپا فرستاد. آقای جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از دریافت پاسخ ایران در این مورد گفته است که خواستههای ایران منطقی هستند. در این مقطع تصور میشد به توافق دست یافتیم؛ چراکه آقای بورل از متحدین نزدیک آمریکا است.
بنابراین عملا اگر متنی را که اتحادیه اروپا با اصلاحات محدود اعمال شده ایران فرستاده، مورد تأیید آقای بورل بدانیم، بدان معناست که ایران همه کارها را برای توافق انجام داده است.
در آن مقطع تصورمان این بود که توافق قریبالوقوع است، ولی آمریکاییها بهخاطر نزدیکبودن انتخابات میاندورهای تعلل کردند. بایدن و تیمش نگران بودند که ترامپ بگوید زیادی امتیاز دادهاید. سپس «آشوب»ها شروع شد، محاسبات غربیها تغییر کرد و کار عقب افتاد.
لابیهای ضدایرانی در آن زمان خیلی فعال شدند. جوزپ بورل، متحد آمریکاست و در این رابطه حرف بیحساب نمیزند. با توجه به این میتوان گفت ماههاست متن عملا آماده است؛ اما باید اراده دولت آمریکا را دید که چیست.
اروپاییها و آمریکاییها احساس نیاز زیادی به احیای برجام میکنند؛ چراکه گرفتاری جنگ اوکراین به آنها فشار میآورد؛ اما تصمیمگیرنده اصلی رئیسجمهور آمریکا و کاخ سفید است. اگر اختلاف حیاتی بود، آقای بورل بعد از وین نمیگفت خواسته ایران منطقی است، پس اختلافات حیاتی نیست. اگر آمریکاییها متن را میپذیرفتند، طبیعتا بحث آژانس راهحل پیچیدهای نداشت.
وقتی ما در آستانه توافق بودیم و متحد نزدیک آمریکا نسبت به خواسته ایران اظهارنظر مثبتی میکند، دیگر بهانهای دست غربیها و آمریکاییها نیست. بورل فردی نیست که در برابر دولت آمریکا حرف خلافی بزند.
ایران گام آخر را برداشته است؛ اما آمریکاییها حاضر نشدند گام آخر را بردارند، پس از عقبنشینی آمریکاییها از میز مذاکره و بعد از انتخابات میاندورهای آمریکا که «آشوب»های درونی ایران شروع شد، آنها امید داشتند که کشور تضعیف شود و بتوانند شروط سختگیرانهتری را به ایران تحمیل کنند.
محاسبات آنها غلط از آب درآمد و پس از آنکه مشخص شد جمهوری اسلامی ایران با قدرت پیش میرود و کارهای خود را انجام میدهد، مشاهده کردیم آمریکاییها در تبادل زندانیان و آزادسازی اموال ایران عقبنشینی کردند و شروط قبلی خودشان را برداشتند و گام مهمی برداشته شد.
حالا این نشان میدهد که ایران در مورد احیای برجام، قدمهای لازم را برداشته و طرف مقابل، قدم آخر را برنداشته است. توافق اخیر بر سر تبادل زندانیان نشان داد که ایران اهل توافق است، البته اگر شروط منطقی باشند.
جمهوری اسلامی ایران در دو سال اخیر ابتکارات جدیدی را در زمینههای دیپلماتیک از خود نشان داده است و عضویت در اجلاسهای بینالمللی و توافقاتی با کشورهایی نظیر عربستان، نمونهای از تلاشهای دیپلماتیک ایران در این دو سال هستند. روند فعلی فضای گفتمانی سیاست خارجی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در دو سال اخیر، ایران در حوزه سیاست خارجی موفقیتهای بزرگی را داشته است. جمهوری اسلامی ایران در دو سال اخیر توانست با تاجیکستان و ترکمنستان که روابط خوبی نداشت، رابطه بسیار خوبی برقرار کند. همچنین ایران توانست رابطهاش را با کشورهای آسیای مرکزی تقویت کند.
ایران بعد از عقبنشینی عربستان از پیششرط، مجددا با این کشور ارتباط برقرار کرد و روابطش با کشورهای حوزه خلیجفارس نیز تقویت شد. در کنار این تلاشها ایران به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآمد و عضو اجلاس بینالمللی بریکس هم شد.
چنین موفقیتهایی دست ایران را در عرصه دیپلماسی پر کرده است. سازمان همکاری شانگهای، بریکس و موارد دیگر، ایران را در حوزههای سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتصادی هم تقویت کرده است.
همچنین ایران توانست تبادل زندانیان را با شروط بسیار خوبی به آمریکا تحمیل کند که این امر بهخاطر تغییر شرایط بود. به دلیل اینکه دست ایران پُرتر بود و با توجه به افزایش چالشهای آمریکاییها و تنشهایشان با روسیه و چین، آنها در شرایط سختتری قرار داشتند و این موضوع؛ یعنی تبادل زندانیان به نفع ایران انجام شد.
برخی گمانهزنیها در خصوص ازسرگیری مذاکرات هستهای بین ایران، کشورهای غربی و آمریکا، پس از سفر رئیسجمهور کشورمان به نیویورک برای شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد شروع شد. در این مقطع رسانهها از دیدارها و مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا سخن میگفتند. دلیل ایجاد این احتمالات در اذهان را چه موردی میدانید؟
رئیسجمهور در نیویورک حضور داشتند تا بتوانند با سران کشورهای مختلفی که در آنجا حضور یافتند، برای تقویت سیاست خارجی کشور رایزنی کنند و فرصتهایی که از آنها با عنوان ظرفیتهای بالقوه تعبیر میشد را به موقعیتهای بالفعل تبدیل کنند.
مذاکرات برجام کماکان در مکانهای مختلف به شیوههای غیرمستقیم بین ایران و آمریکا صورت میگیرد. نکته قابلتوجه این است که ایران خواستار بهبود رابطهاش با کشورهای غربی است، ولی کشورهای غربی باید شرایط و رفتار منطقی با ایران ارائه دهند تا بتوان به سمت بهبود روابط پیش رفت.
بسیاری از کارشناسان و مقامات بر این باورند که جهان، دوره پایان ابرقدرتهای سنتی مثل آمریکا را طی میکند و معادلات منطقهای و جهانی، گواه انتقال قدرتهای سنتی به ابرقدرتهای نوظهور هستند. با توجه به شکلگیری نظمی نوین در معادلات جهانی، موقعیت ایران در این معادلات را چگونه معرفی میکنید؟
فکر میکنم برای اکثر افراد روشن شده است که شرایط دنیا دگرگون شده و آمریکا و متحدین غربی دیگر قدرتهای ۳۰ سال پیش نیستند.
ایران هم در این مدت بسیار قدرتمندتر شده و توانمندیهای کشورمان برای دفاع از خودش بهشدت افزایش یافته است. ایران در یکی، دو سال اخیر بهطور خاص در حوزه دیپلماسی و در اصلاح روابط اقتصادی و تقویت این روابط با کشورهای غیرغربی، گامهای بزرگی برداشته است.
از طرفی غربیها و آمریکا با بحران در اوکراین و افزایش تنش بین آمریکا و چین مواجه هستند و مشکلات عدیده داخلی هم پیدا کردهاند. میتوان گفت آنها در جایگاهی نیستند که بتوانند با ارعاب و تهدید مثل سابق فشار شدیدی را به ایران وارد کنند، به همین دلیل است که توافق تبادل زندانیان با عقبنشینی آمریکاییها همراه بود.
شروطی که ایران توانست به آمریکا تحمیل کند، بسیار خوب بوده و شرطهایی بودند که شاید در گذشته کسی انتظار آنها را نداشت.
عملا ایران هم توانست برنامه هستهای خود را حفظ کند، در این زمینه پیشرفت داشته باشد و زندانیان خود را هم با کمترین هزینه آزاد کرد. این نشان میدهد دنیا تغییر پیدا کرده است و آمریکاییها اگر بخواهند بر سر مسأله هستهای با ایران به توافق برسند، باید این واقعیت جدید را در نظر داشته باشند.
با توجه به تفاسیر فوق، اکنون که آمریکا و اروپا در باتلاق اوکراین گرفتار شدهاند و محاسباتشان در خصوص ایران اشتباه از آب درآمده و با توجه به دست پر ایران در حوزه دیپلماسی، احتمال ازسرگیری مذاکرات هستهای بین ایران و آمریکا را تا چه حد جدی میدانید؟
با توجه به اینکه در مذاکرات وین به توافق نزدیک بودیم و توافق اخیر تبادل زندانیان نشان میدهد که ایران همیشه آماده توافق است و اگر تاکنون تأخیری نیز رخ داده است به دلیل تعلل آمریکاییها و کارشکنی آنها بوده است.
طبیعتا کشورهای عضو بریکس یا تحریم شدهاند یا آنهایی که تحریم نشدهاند، نسبت به تحریمشدن خود در آینده دغدغه دارند. اولویت این سازمان، ایجاد ساختارهای جدید برای تجارت است که از کشورهای غربی مستقل باشند و این برای ایران بسیار مهم است.
در ادامه این فرایند به تدریج تأثیر تحریمهای غربی از بین میرود. کشورهای قدرتمند و مؤثری از جمله ایران، روسیه و چین تحریم هستند که این موضوع تنشهای زیادی در جامعه بینالمللی بر سر گرفتن قدرت غربیها در جامعه تجارت جهانی ایجاد کرده است.
با پیشرفت و تقویت زمینههای سیاسی و اقتصادی و قدرتمندشدن این سازمانها و با ارائه راهحلهای مؤثر برای خنثیکردن تحریمهای غربی، طبیعتا قدرت و اهرمهای آمریکا و غربیها علیه ما کاهش پیدا میکنند که این موضوع ما را بر سر میز مذاکره قدرتمندتر میکند.
کمااینکه اتفاقهایی که طی دو سال اخیر در سطح جهان برای جمهوری اسلامی ایران رقم خورده، تأثیر بزرگی برای قدرتمندکردن طرف ایران داشته است. این روند با هدف و ایجاد ساختار اقتصادی و تجاری بریکس تقویت میشود.