|

بررسی موضع‌گیری‌ها درباره جنگ حماس و اسرائیل/ هم‌میهن: مواضع تند درباره جنگ حماس تهدید منافع ملی است

جنگ این روز‌های میان فلسطینی‌ها و اسرائیل با تبعات و ابعاد گسترده روبه‌رو بود و در همین زمان کوتاه اظهارنظرات مختلفی در حمایت از فلسطین یا علیه آن نسبت به شروع جنگ و اتفاقاتی که در عرصه بین‌الملل در حال وقوع است؛ به میان آمد.

بررسی موضع‌گیری‌ها درباره جنگ حماس و اسرائیل/ هم‌میهن: مواضع تند درباره جنگ حماس تهدید منافع ملی است

به گزارش شبکه شرق، در این بین، البته برخی موضع‌گیری‌ها از سوی برخی چهره‌های سیاسی و نظامی موجب نگرانی‌هایی شده و برخی سخن از احتمال افزایش اختلافات با ایران در سطح بین‌الملل با توجه به اطلاعات و تحلیل‌هایی که این افراد مطرح می‌کنند، به میان آورده‌اند.

طبیعتاً این مواضع اگرچه شاید در سطح جامعه و برای آنکه خوراک رسانه‌های داخلی همسو با جریان تصمیم‌گیر و برخی جریان‌های سیاسی صرفاً در بیان اقتدار تحلیل شود، اما نباید آثارش را به‌ویژه در بعد سخنان مقامات در روابط سایر کشور‌ها با ایران یا ادعا‌ها در نگرانی‌ها نسبت به گستره فعالیت و عملکرد ایران نادیده گرفت ضمن اینکه این نوع فضاسازی‌ها با تبلیغات جهانی همراه شده و می‌تواند بر همین تصویر موجود ایران نیز خدشه مکرر ایجاد کند و این تصویر ویژه از ایران منافع ملی کشور را تحت‌الشعاع قرار دهد.

پس از این اظهارنظرها، سیاست‌های تبلیغی نیز در این زمینه نقش‌آفرین است و آنچه از سوی رسانه ملی و سیستم تبلیغاتی موجود در کشور انجام می‌گیرد؛ آنچنان است که می‌تواند مانند شمشیر دولبه باشد یعنی هم از داخل بر جامعه تاثیر معکوس بگذارد و نوعی دوگانگی در جامعه و در فضای داخلی کشور ایجاد سازد و هم آن تصویر مخدوش را، مخدوش‌تر کند.

چنانچه همین الان هم این تبلیغ‌ها در بخشی از جامعه به ضدتبلیغ بدل شده و برخی از مردم انتقاد از سیاست‌های موجود را به شکل ویژه‌ای در فاصله گرفتن از دیدگاه رسمی کشور به هر قیمتی و در هر موضوعی می‌پسندند و عملاً آنجا که مسئله ریشه‌یابی حوادثی مانند این جنگ یا حمایتگری حقوق بشری و انسانی مطرح می‌شود به جای نگاه منطقی و واقع‌گرایانه پذیرای نگاه صفر و یکی شوند و همین شود که عدم اعتماد به رسانه ملی و اطلاع‌رسانی رسمی او را به سمت پذیرش بی‌قید و شرط اخبار رسانه‌های خارج از کشور بکشاند.

مواضع بعضاً تند مسئولان، فضای تبلیغاتی جانب‌گرایانه و بی‌اعتمادی موجود در کشور به رسانه ملی و اطلاع‌رسانی داخلی از جمله مسائلی است که در این اتفاق همچون بسیاری حوادث دیگر در کنار سردرگمی مردم نوعی دوقطبی موافق و مخالف سیاست‌های اتخاذشده از سوی جمهوری اسلامی را به همراه آورده است.

در این زمینه روزنامه هم‌میهن در نظرخواهی خود به سراغ ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا، حسن کنعانی‌مقدم، دبیرکل حزب سبز ایران و از چهره‌های میانه‌روی فضای سیاسی و حسین نقاشی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت رفته است و در گفتگو با این افراد به آسیب‌شناسی این رویکرد‌ها و شرایط پرداخته است که در ادامه می‌آید.

۱. با توجه به بحران‌های پی در پی در کشور ما طی سال‌های اخیر، به نظر شما چقدر این بحران‌ها می‌تواند متاثر از تصمیم‌گیری‌های سیاسی در حوزه بین‌المللی باشد؟

حسین نقاشی: در کشور ما اتفاقات و اعتراضاتی در حال رخ دادن است که طی سال‌های گذشته بیشتر هم شده است. گاهی سطح اعتراض‌ها آنقدر بالا بوده که چند ماه درگیری در سطح کشور وجود داشته که دلیل بخشی از این وقایع موضوعات اقتصادی است.

همانگونه که می‌دانید مسائل اقتصادی بعضاً پیچیده است و تنها منشأ و دلایل داخلی ندارد و دلایل منطقه‌ای و بین‌المللی و سیاست‌گذاری در عرصه اقتصاد خارجی نیز بر روی مسائل اقتصادی ملی تاثیرگذار است.

در نتیجه طبیعی است که باید موضع‌گیری‌ها و جبهه‌بندی‌ها در سطح بین‌المللی را کاملاً بر فضای اقتصادی مؤثر دانست، به‌ویژه که کشور ما در شرایط تحریمی به سر می‌برد و این موضوع نیز خود محصول نوع تعامل و کنشگری حکومت در سطح بین‌المللی است.

ناصر ایمانی: تحولات بین‌المللی جهانی با همدیگر متفاوت است. برای مثال مسئله کمک‌های معنوی و مادی ایران به فلسطین یا لبنان یک موضوع است و مواضع ما نسبت به کشور‌های دیگر موضوع دیگری است و درجه حساسیت این‌ها با همدیگر متفاوت است.

از طرفی ملاک ما اکثریت مردم است. ممکن است درصدی از مردم درباره خیلی از موضوعات مخالف باشند و این مخالفت به‌عنوان یک شهروند ایرانی حق طبیعی آن‌هاست و هیچ‌کس هم حق اعتراض به آن‌ها را ندارد، اما ملاک اکثریت است.

در مسئله رژیم صهیونیستی اکثریت مردم ما مخالف این رژیم و موافق گرفتن حق فلسطینی‌ها هستند. البته ممکن است موافق جنگ مستقیم ایران و اسرائیل نباشند، اما اینکه فلسطینی‌ها بتوانند تحرکاتی داشته باشند و حق خود را از اسرائیلی‌ها بگیرند، موضوعی است که اکثر مردم موافق آن هستند، (هرچند که ممکن است عده‌ای هم مخالف باشند).

تعدادی از مردم ما که ممکن است مخالف کمک‌های ایران به فلسطین و یا لبنان باشند، باید دقت کنند که حوزه امنیت ملی هر کشوری فراتر از مرز‌های آن کشور است.

همچنان که الان ایالات‌متحده در سراسر کره‌زمین هیچ مرزی را برای امنیت ملی خود قائل نیست. اینکه فلسطینی‌ها بتوانند با این عملیات گسترده علیه اسرائیل اقدام کنند و یا لبنان در این حد از قدرت باشد که اسرائیلی‌ها جرأت حمله به آن‌ها را نداشته باشند، جزو مؤلفه‌های اقتدار ملی ایران محسوب می‌شود.

اتفاقاً این حوادث به نفع کشور است و اگر ایران الان بخواهد با طرف‌های غربی پای میز مذاکره بنشیند، دیگر ایران را به چشم جمهوری اسلامی و در یک سوی مرز‌های خود نمی‌بینند، بلکه می‌دانند اگر با ایران تفاهم نداشته باشند، ایران یعنی فلسطین، لبنان، یمن و… اینگونه نیست که در داخل مرز‌های خود بنشینیم و فکر کنیم می‌توانیم اقتدار خود را حفظ کنیم. خیر! اقتدار صرفاً در داخل مرز‌ها نیست.

حسین کنعانی‌مقدم: دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی، چه در سطح داخلی و چه در سطح بین‌المللی، جزو اصول انقلاب اسلامی است و مسئله فلسطین و حمایت از مقاومت و آرمان‌های مردم فلسطین از ارکان انقلاب و ارزش‌های انقلابی ما است و نمی‌توانیم این موضوع را تنها به‌عنوان بحث سیاست خارجی ببینیم بلکه این مسئله در تار و پود ارزش‌های ما یک رکن و نقش اساسی دارد و خارج از ارزش‌های داخلی ما نیست.

اما اینکه در رابطه با مشکلات داخلی که به‌وجود می‌آید بخشی را ناشی از دشمنی بیگانگان به‌ویژه آمریکا و صهیونیست می‌دانیم، به‌ویژه که خودشان بار‌ها به صراحت تهدید کردند که به دنبال جنگ و خرابکاری، ترور شخصیت‌ها و دانشمندان و در پی عملیات خرابکارانه در مراکز هسته‌ای ما بودند، در نتیجه نمی‌توانیم بگوییم که تنها بحث سیاست خارجی برای ما مطرح است و سیاست خارجی در مقابل دشمنان ما به‌ویژه آمریکا و اسرائیل صرفاً باید در همین چارچوب باشد.

۲. مواضع مسئولان چقدر می‌تواند بر جو حاکم بر جامعه و همچنین نگاه بین‌المللی نسبت به ایران تاثرگذار باشد؟ چقدر بی‌پروایی در اظهارنظر‌ها می‌تواند نسبت به موقعیت کشور و وضعیت مردم آسیب برساند؟

حسین نقاشی: واقعیت این است که بخش بزرگی از اعتراضات در سال‌های گذشته، از نوع اعتراضات معیشتی و اقتصادی بوده و از آنجایی که تحریم‌ها، نوع سیاست‌گذاری و رویکرد ما در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای و همچنین نوع مدیریت ما در سیاست‌های خارجی کشور در طی این سال‌ها در بروز این مسئله مؤثر بوده است، این سیاست‌ها مسیر اقتصادی و معیشتی کشور و مردم را به سمتی برد که امروزه شاهد آن هستیم.

این حرف در تعارض با این نیست که اصل تحریم‌ها و تحریم کردن یک کشور امری غیراخلاقی است و باعث می‌شود به جای تنبیه حکومت‌ها، موجب تنبیه مردم شود و این اخلاقی نیست.

اما از سوی دیگر مردم، رسانه‌ها و کنشگران سیاسی منتقد می‌توانند از حکومت مطالبه کنند و آن‌ها را مورد سوال قرار دهند که سیاست‌گذاری و نوع جهت‌گیری، نوع ادبیات شما در سطح منطقه و بین‌المللی باعث شده است که عرصه اقتصادی و معیشتی بر مردم تنگ شود؛ بنابراین قطعاً این‌ها بر همدیگر تاثیر دارند.

ناصر ایمانی: یکی از انتقادات موجود به مواضع مسئولان است. الان هر مقامی به خود این اجازه را می‌دهد که در همه امور اظهارنظر کند و این اصلاً کار درستی نیست. یک مقام نظامی هم نباید در همه حوزه‌های نظامی اظهارنظر کند، چه برسد به اظهارنظر در سیاست داخلی و خارجی!

الان متاسفانه با این پدیده روبه‌رو هستیم که برای مثال ایران از یک سامانه جدید رونمایی می‌کند، تنها یک نفر مقام مسئول نظامی باید راجع به آن اظهارنظر کند، اما شما بررسی کنید و ببینید چند تن از مسئولان مختلف نظامی اظهارنظر دارند و برخی از آن‌ها بعضاً با هم مغایر است و بخشی از آن‌ها نباید اصلاً مطرح شود و نیاز به ساماندهی دارد و تنها باید یک مقام اظهارنظر و در یک چارچوب خاصی که از قبل برای آن تعیین می‌شود، صحبت کند.

این اظهارات را شما در زمینه سیاست خارجی هم می‌بینید و هر کسی به خود اجازه می‌دهد، درباره سیاست خارجی اظهارنظر می‌کند، از وزیر امور خارجه گرفته تا فلان استاندار و مشاور فلان مقام و… این اظهارنظر‌ها برای کشور هزینه‌زا خواهد بود، در صورتی که باید در یک چارچوب خاص و افراد خاص اظهارنظر کنند.

ما یک ولنگاری در اظهارنظر داریم و وقتی پدیده‌ای اتفاق می‌افتد، مسئولان برای اینکه از دور عقب نمانند می‌خواهند اظهارنظر کنند.

حسین کنعانی‌مقدم: در رابطه با جنگ و صلح، براساس قانون اساسی حرف اول و آخر را رهبری می‌زنند. اظهارنظر‌هایی که برخی انجام می‌دهند مبنی بر اینکه شما دارید ما را وارد جنگ با رژیم صهیونیستی می‌کنید، نکته‌ای است که باید در چارچوب قانون اساسی این موضوع مورد توجه قرار بگیرد.

اینکه در مسائل کلان کشور تک‌صدایی داشته باشیم بسیار مهم است، اگرچه چندصدایی در مسائل سیاسی می‌تواند باعث شور و نشاط و مشارکت سیاسی شود و مسئولین باید نسبت به صحبت‌های مردم گوش شنوا داشته باشند.

به نظر می‌رسد برخی در داخل کشور با توجه به نزدیکی به زمان انتخابات مجلس سعی می‌کنند از فضای سیاسی استفاده کنند و از حوادثی که در بیرون اتفاق می‌افتد، موج‌آفرینی کنند و سوار بر موج نسبت به مسائل داخلی هم تاثیرگذار باشند. درحالی‌که همه ما این تاکید را داریم که اولویت منافع ملی است و سیاست خارجی ما نیز باید بر همین اساس پیش برود.

۳. فاصله جامعه و حکومت به‌گونه‌ای است که براساس تبلیغات بخشی از جامعه موضع نقطه مقابل نگاه رسمی را اتخاذ می‌کنند، چه تبلیغات و در چه سطحی می‌تواند جلوی این چندگانگی را بگیرد؟

حسین نقاشی: به‌عنوان مثال به ماجرایی که در حال رخ دادن است اشاره می‌کنم. فلسطین در یک عملیات پیش‌دستانه مبتنی بر یک سلسله و تاریخ گسترده‌ای از جنایت، تهاجم، تبعیض و آپارتاید قومی از سوی اسرائیل در طی این سال‌ها قرار داشته است. حالا می‌بینیم که حماس یک حرکت تهاجمی انجام می‌دهد و به تبع آن براساس سطح و شدت وقایعی که در سطح بین‌المللی رخ می‌دهد، اسرائیل حمله می‌کند و غزه زیر ضرب صهیونیست‌ها قرار می‌گیرد.

اما مسئله این است که در خیلی از کشور‌های دیگر تظاهرات و تجمعات خودجوش اتفاق می‌افتد و گروه‌ها و فعالان مدنی واکنش‌هایی نشان می‌دهند، اما ما در ایران به دلیل اینکه پس از انقلاب عده‌ای سیاستمداران در یک موضعی قرار گرفته و از یک ارزش و آرمان به نام آرمان فلسطین استفاده ابزاری کرده و آنقدر از این سرمایه خورده‌اند که دیگر از این سرمایه چیزی باقی نمانده است و بعضاً برخی از ایرانی‌ها ابراز همدلی با فلسطینیان و جنبش‌های آزادی‌بخش از خود نشان نمی‌دهند و می‌بینیم که حتی برخی از مردم نسبت به فلسطین و مبارزات آن‌ها عنادورزی هم دارند.

این موضوع در واقع به دلیل تضاد و تعارض شدیدی است که بخش بزرگی از جامعه با حکومت و سیاست‌های آن، چه در عرصه سیاست داخلی و چه در عرصه سیاست خارجی و چه در دیگر زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی و... پیدا کردند و احساس می‌کنند حکومت آن‌ها را نمی‌بیند، در نتیجه نسبت به هر ارزشی که از سوی حکومت تبلیغ و ترویج می‌شود، ضدیت پیدا می‌کنند.

این موضوع قابل فهم است و وقتی بخشی از جامعه احساس تحقیر و تبعیض می‌کند، واکنش‌اش نسبت به آنچه که از سوی حکمرانان ترویج و تبلیغ می‌شود پس زدن آن ارزش یا آرمان است که این موضوع قابل درک است. اما به نظر می‌رسد فعالان سیاسی و فرهنگی و کسانی که تلاش می‌کنند در عین نقد وضعیت موجود و عملکرد حکومت، نسبت به ارزش‌ها و آرمان‌هایی که قابل اعتنا و قابل اعتماد است، هرچند که با سوءاستفاده یا استفاده ابزاری از آن آرمان توسط حاکمیت بخش‌های بزرگی از جامعه در چشم جامعه کمرنگ و یا بدل به یک ضدارزش شود، برای آرمان اخلاقی و حقیقی خود پافشاری می‌کنند و ما نیز باید برای آرمان خود ایستادگی کنیم و کسی که مدعی حقوق بشرخواهی و دموکراسی‌خواهی است و مدعی است که انسان‌ها به یک میزان از حق حیات برخوردار هستند، نسبت به عملکرد تبعیض نژادی اسرائیل و رفتار غیرانسانی که در این ۷۰ سال در پیش گرفته و به‌هیچ‌یک از موازین اخلاقی و حقوق بین‌الملل پایبند نبوده و دائماً در حال تجاوز و پیش‌روی بوده است باید واکنش نشان دهد.

این را کسی که در داخل کشور مدعی و خواهان حقوق بشر است در عرصه جهانی نیز باید نسبت به نقض حقوق بشر مواضع شفاف داشته باشد و نباید سکوت کند و اینکه حاکمیت در کدام سو ایستاده و چه چیزی را تبلیغ می‌کند، نباید بر روی اصل مسئله تاثیر بگذارد.

ناصر ایمانی: متاسفانه بخشی از مردم حتی اگر حاکمیت بگوید ماست سفید است، آن‌ها می‌گویند سیاه است و این تضاد مایه تأسف است.

اینکه حاکمیت ما ممکن است یکسری اقدامات اشتباهی داشته باشد یک بحث است، ولی برخی به‌گونه‌ای عمل کنند که هرچه حاکمیت می‌گوید مخالف آن باشند، کنش منطقی نیست.

اما اکثریت مردم به اعتقاد من در این حد مخالفت با حاکمیت نیستند، منتقد هستند و اعتراض دارند، ناراحت هستند، اما بدین معنا نیست که اگر الان برای مثال مردم فلسطین بعد از ۷۰ سال بخواهند حق خود را از اسرائیلی‌ها بگیرند، بگویند که، چون حاکمیت ایران طرفدار فلسطینی‌ها است، بنابراین با فلسطینی‌ها مخالفت کنیم.

اکثریت مردم در مورد حمله حماس به اسرائیل اینگونه فکر نمی‌کنند که هرچه حاکمیت بگوید غلط است، اما بخشی از مردم و روشنفکران ما بله، اینگونه رفتار می‌کنند و هر اتفاقی که در عرصه جهانی بیفتد، نظری مخالف حکومت می‌گیرند که نوعی افراطی‌گری و رادیکالیسم است و اصلاً پدیده خوبی نیست.

رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور در این‌طور مواقع مواضع خاصی اتخاذ می‌کنند. در حوادث سال گذشته، نقش این رسانه‌ها روشن بود. در فضای ۶ ماهه دوم سال گذشته برای بخشی از مردم سخت بود که این موضوع را مطرح کنیم که این رسانه‌ها اهداف دیگری را دنبال می‌کنند و به‌دنبال منافع مردم ایران نیستند.

الان باید با حسن‌نیت با این موضوع برخورد کرد. نه‌تن‌ها مردم ایران بلکه بسیاری از مردم جهان، اسرائیل را یک حکومت غاصب می‌دانند و فلسطینی‌ها را در این زمینه یک ملت مظلوم می‌دانند که از خود دفاع می‌کنند.

پس این یک موضع عمومی است و این رسانه‌ها در این موقعیت سیاست‌های طرفدار اسرائیل را در پیش گرفتند و این اتخاذ سیاست‌ها، باعث روشن شدن خط مشی تبلیغاتی و سیاسی آن‌ها می‌شود.

حسین کنعانی‌مقدم: قطعاً حاکمیت در خصوص سیاست‌های خارجی کشور و همچنین نسبت به ملت فلسطین باید گروه‌های مختلف از جمله اندیشمندان و اقشار مختلف را نسبت به این موضوع توجیه کند و به آن‌ها آگاهی بدهد و اطلاع‌رسانی لازم را داشته باشد تا آن‌ها نیز از مواضع کشور حمایت کنند چراکه حمایت مردم از سیاست‌های خارجی بسیار مهم است.

اما دشمنان ما سعی می‌کنند با استفاده از رسانه‌های مختلف به‌عنوان یک نوع مخالفت با اصل حاکمیت جمهوری اسلامی، سیاست‌های آن‌ها را زیر سوال ببرند و فضا را برای مخالفت ایجاد کنند.

یکی از این موضوعات همین مسئله فلسطین است. عمق استراتژیک امنیت ملی ما این را نشان داده که اگر با رژیم صهیونیستی در مرزهایش مقابله نکنیم، فردا باید در مرز‌های اطراف کشور، درگیر خصومت‌ها و دشمنی‌های رژیم صهیونیستی و آمریکا باشیم.

هزینه‌ای که ما انجام می‌دهیم، علاوه بر اینکه اقدامی حقوق‌بشری و انسان‌دوستانه است، در عین حال نوعی کمک به امنیت خودمان است و ما دیوار‌های دفاعی خود را تا مدیترانه جلو برده‌ایم. در غیر این‌صورت کاری که آمریکایی‌ها با تولید داعش در منطقه خاورمیانه انجام دادند، همین کار را ممکن است علیه ما نیز انجام دهند.

الان در خط مقدم این جبهه حزب‌الله، حماس، جنبش جهاد اسلامی، حشدالشعبی و گروه‌های مختلف در حال مقابله با این تهدید‌ها هستند و اگر هم کمکی در این زمینه انجام می‌دهیم، به امنیت کشور کمک می‌کنیم و باید در این زمینه به مردم آگاهی دهیم.

برخی اینگونه عنوان کردند که چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است و این نشان‌دهنده عمق خباثت کسانی است که از ابزار سیاسی برای حمله به جمهوری اسلامی به واسطه کمکی که انجام می‌دهد، استفاده می‌کنند، درحالی‌که این کمک‌ها در راستای منافع ملی و امنیت ما است.

۴. نقش رسانه ملی در ایجاد فاصله بین مواضع جامعه و مسئولان چیست؟ نگاه حمایتگر، اما بی‌طرفانه ایران چقدر می‌تواند مردم را همسو با مواضع‌اش بسازد؟

حسین نقاشی: صداوسیما مهمترین بخشی است که دارای تاثیرگذاری معکوس است و بزرگترین دستگاه تبدیل‌کننده ارزش‌ها به ضدارزش در بین مردم، طی چهل سال گذشته بوده است و متاسفانه مسئله فلسطین و یا بسیاری از مسائل دیگر به دلیل نوع رفتار و برخورد حکومت که رویکرد جبری و تحمیلی بوده، تلاش می‌کند ارزش‌های دینی، ملی، منطقه و جهانی را به خورد مردم دهد.

از این طرف کسانی هستند که هر چیزی که به عنوان ارزش و آرمان از سوی حکومت در نظر گرفته می‌شود را ضدارزش می‌دانند و اتفاقاً صداوسیما مقصر اصلی است که باعث شده تا این ارزش‌های ما به ضدارزش تبدیل شود.

ناصر ایمانی: من به رسانه ملی شدیداً منتقد هستم، چراکه الان به‌هیچ‌وجه نقشی را که باید ایفا نمی‌کند و نتیجه آن این می‌شود که فضای مجازی همان چیزی که مدنظرشان هست را در قالب خوراک رسانه‌ای در اختیار آن بخشی از جامعه که حرف‌های آن‌ها را قبول می‌کند، می‌گذارد و در اینجا غیبت رسانه ملی ما مشهود است.

به اعتقاد من، الان هیچ چیز مطلقی وجود ندارد و به مقدار زیادی نظام تبلیغاتی و تبیینی حکومت و نظام رسانه‌ای که عبارت از رسانه ملی است، در تحولات مختلفی که در ایران و خارج از ایران به وجود می‌آید، نقش خود را به‌خوبی در افکار عمومی ایفا نکرده است.

حتی در حوادث سال گذشته نیز رسانه ملی عقب مانده بود و آسیب‌های جدی، حتی شاید بیشترین آسیبی که در سال گذشته خوردیم از افکار عمومی بود که عبارت بود از نقش رسانه ملی که در این زمینه ضعیف عمل کرد.

رسانه ملی به هر میزانی که نقش مؤثرتری داشته باشد، نقش فضای مجازی مسموم و آلوده‌ای که از خارج از ایران هدایت می‌شود را کمرنگ‌تر خواهد کرد و افکار عمومی می‌توانند سالم‌تر به وقایع نگاه کنند.

این به معنای این نیست که صداوسیما همه اشتباهات نظام را اصطلاحاً ماله‌کشی کند، بلکه روشنگری صداوسیما در جهت صحیح در افکار عمومی بسیار مؤثر است. نمی‌دانم تعریف بی‌طرفانه یعنی چه! اگر منظور شما این است که ایران اعلام نکند طرفدار فلسطین و مخالف اسرائیل است، امکان‌پذیر نیست.

بنیانگذار این نظام از سال ۴۲ فریاد مخالفت با اسرائیل را می‌زنند و یکی از شاکله‌های این نظام مخالفت با غصب و غارتگری و دفاع از مظلوم است که بهترین شاخص این موضوع در جهان مسئله فلسطین و اسرائیل است.

اما بله، ما می‌توانیم اینگونه عنوان کنیم که جنگ‌طلب نیستیم، اینکه می‌گوییم اسرائیل از بین خواهد رفت نه به معنای اینکه با درگیری نظامی الزاماً از بین خواهد رفت و نه به معنای این است که ما می‌خواهیم اسرائیل را با جنگ نابود کنیم.

افکار عمومی مردم باید بدانند که ما طرفدار خشونت نیستیم، اما واقعاً طرفدار ظالم هم نیستیم. این کار را باید کسانی که مظلوم واقع شده‌اند، یعنی خود ملت فلسطین انجام دهند و ما حمایت معنوی خودمان را از آن‌ها می‌کنیم.

حسین کنعانی‌مقدم: به هر حال رسانه‌های داخلی نیز رسالت آگاهی، اطلاع‌رسانی، تبیین و تبلیغ را برعهده دارند و به غیر از آن‌ها مردم نیز باید کمک کنند. هدف این سخن‌پراکنی‌هایی که علیه جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد و پول آن‌ها از سوی اسرائیل تامین می‌شود، مردم ما نیست، بلکه تخریب افکار عمومی در مسیر سیاست‌های خودشان است.

اسرائیل می‌داند که اگر حمایت ایران از فلسطین یا لبنان برداشته شود، به راحتی می‌توانند طی چند ماه آن‌ها را شکست دهند و به همین دلیل و برای اینکه این پشتوانه قوی را از میدان به در بَرد، تلاش می‌کند تا با یک جنگ روانی در داخل، افکار عمومی را علیه نظام تجهیز کند.

مردم وقتی ببینند اخباری که به دست‌شان می‌رسد صحیح است، با دقت و به‌موقع منتشر می‌شود و دارای اثربخشی در اطلاع‌رسانی است، سعی می‌کنند به رسانه‌های داخلی توجه کنند.

اما اگر رسانه‌ها نتوانند صداقت در اطلاع‌رسانی و سرعت و دقت را رعایت کنند، مخاطب خود را از دست می‌دهند و مردم به سمت رسانه‌های بیگانه روی می‌آورند و همین می‌تواند نقطه پیروزی جنگ روانی دشمنان علیه ما باشد.

 

منبع: هم میهن