مدیرکل سابق خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه در گفتوگو با «شبکه شرق» با اشاره به وضعیت فعلی غزه:
پیشبرد شرایط به گونهای که ایران در سیبل حملات جهانی باشد غیرخردمندانه است
مدیرکل سابق خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه با اشاره به وضعیت فعلی غزه معتقد است «اینکه برخی با شیفتگی و شتابزدگی بدون توجه به پیامدهای بینالمللی مواضعی اتخاذ کنند که جمهوری اسلامی سیبل حملات جهانی قرار گیرد کار ناصواب و غیر خردمندانهای است و در این اوضاع و احوال باید از آن پرهیز شود والا کیست که در صحنه عمل از ارتباطات و حمایت های ایران از گروه های جهادی فلسطینی از جمله حماس آگاهی نداشته باشد.»
مدیرکل سابق خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه با اشاره به وضعیت فعلی غزه می گوید: «حکمت ایجاب میکند زمانی که فلسطینیها کار خود را به نحو احسن انجام میدهند و رو به جلو حرکت میکنند ما بی جهت و بی دلیل خود را در مرکز توجه کشورهای دیگر قرار ندهیم.» او معتقد است که « اینکه برخی با شیفتگی و شتابزدگی بدون توجه به پیامدهای بینالمللی مواضعی اتخاذ کنند که جمهوری اسلامی سیبل حملات جهانی قرار گیرد کار ناصواب و غیر خردمندانهای است و در این اوضاع و احوال باید از آن پرهیز شود والا کیست که در صحنه عمل از ارتباطات و حمایت های ایران از گروه های جهادی فلسطینی از جمله حماس آگاهی نداشته باشد.» محمد ایرانی،مدیرکل سابق خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه همچنین در گفتوگو با شرق در مورد چشم انداز وضعیت غزه طی هفتهها یا ماه های آتی تاکید میکند که « فلسطینیها باید هشیار باشند سناریوی بعدی تطمیع و کوچ است. تطمیع دولتهایی همانند مصر برای پذیرش آوارگان غزه و اسکان آنان پس از تخریب کل غزه.»متن این گفتوگو بدین شرح است:
گفته میشود اصلی ترین دلیل حمله حماس به اسرائیل برای تأثیرگذاری در روند عادی سازی روابط ریاض با تل آویو بوده است. جنابعالی هم این موضوع را میپذیرید؟
به شخصه اعتقادی ندارم که عملیات حماس صرفا برای تأثیرگذاری بر آغاز روابط ریاض با تل آویو و یا دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس و جهان عرب بوده است. میتواند یکی از اهداف آن باشد اما تنها دلیل آن نبوده است. همان بیانیه اولیهای که جنبش حماس در ساعات نخست انجام عملیات «طوفان الاقصی» منتشر کرد به تمامی مواردی که موجب این عملیات شده است اشاره میکند . ابتدا میگوید که به دلیل ظلمی که علیه مردم فلسطین اعمال شده است. بعد به موضوع اهانت اسرائیلیها به اماکن مقدسی چون مسجد الاقصی و هتک حرمتهایی که به صورت روزانه انجام میشود، میپردازد. بعد هم آورده است که در واکنش به اقداماتی که برخی از کشورهای عربی- بدون اشاره به نام کشور خاصی- در روند عادی سازی روابط با اسرائیل انجام دادهاند، این حمله انجام شده است. یعنی به تمامی این موارد اشاره کرده است و ما نمیتوانیم بگویم که تنها یک مورد در شکل گیری عملیات موردنظر تأثیر داشته است. طبیعی هم است یعنی قاعدتا دلایل مختلفی دست به دست هم داده است تا این نارضایتی در میان فلسطینیان شکل بگیرد. نکته بعدی که باید به آن توجه داشت این است که گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهند نیروهای حماس نزدیک به دو سال است که برای انجام این عملیات تدارک دیده و آماده سازیهایی را انجام دادهاند. دست اندرکاران و رهبران عملیات طوفان الاقصی به دلیل لطمهای که به حیثیت فلسطین طی سالهای گذشته وارد شده است به دنبال انجام این عملیات بودهاند. حالا در این مرحله باید بپرسیم آیا عملیات حماس تأثیری در روند عادی سازی و از سرگیری روابط عربستان با اسرائیل دارد یا ندارد؟ طبیعی است بعد از موجی که از حمله حماس به اسرائیل ایجاد شد که برای همه از جمله سعودیها اقدامی غافلگیرکننده بود عربستان به طور طبیعی باید حداقل برای مدت زمان نامعلومی انجام این عادی سازی را به تعویق بیاندازد. این حداقل پیش بینی است که میتوان در این رابطه داشت که در یک چنین شرایط و وضعیتی ادامه رویه گذشته سعودیها در قبال اسرائیل نه منطقی است و نه شدنی. عربستان جزئی از جامعه کشورهای اسلامی و عربی است و رابطه با اسرائیل میتواند برای تل آویو بُرد داشته باشد. البته سعودیها هم میخواهند در بهترین شرایط وارد رابطه با اسرائیل شوند تا بتوانند امتیازات موردنظرشان را به دست آورند. اما شرایط فعلی بُردی را برای آنها به همراه ندارد و اگر در این شرایط همچنان بر عادی سازی رابطه با اسرائیل تاکید کنند حیثیتی برای آنها باقی نمیماند. با مثالی این موضوع را برایتان بیان میکنم. دو روز پیش بود که امارات اعلام کرد که کمکهایی را برای اسرائیل ارسال داشته است. در این شرایط ببنید چه موجی علیه این اقدام به راه افتاده است. حداقل ترین کاری که مقامات این کشور میتوانستند انجام دهند این بود که اندکی صبر میکردند تا شرایط آرام شود. مردم فلسطین بخشی از جامعه عرب و مسلمان هستند و باید از مقامات اماراتی سؤال کرد در این شرایط دنبال اثبات چه هستند و چرا به خواسته اسرائیلیها بیش از فلسطینیها توجه دارند؟
اما جالب است که در این شرایط سلبریتیها و هنرمندان اماراتی در سمت مردم فلسطین ایستادهاند. یعنی آنچه این افراد در شبکه های اجتماعی خود منتشر میکنند در حمایت از مردم غزه بوده است.
کاملا درست است این دولت های عربی اگر با فشارهای مردم کشورهایشان مواجه نبودند به گونه دیگری رفتار میکردند اما در حال حاضر جهان عرب شرایط ملتهبی را پشت سر میگذارد.
یعنی برخلاف مقامات دولت های عربی که فکر میکنند با عادی سازی روابط با اسرائیل به منافعی دست پیدا میکنند مردم کشورهای عربی تمایلی به این امر ندارند و برهمین اساس هم از هر اقدامی که توسط گروه های جهادی در اسرائیل انجام شود ابراز حمایت و خوشحالی میکنند. آنها اسرائیل را تافته جدا بافتهای از واقعیت های این منطقه میدانند و تحت فشارهای همین مردم، مقامات کشورهای عربی مجبور هستند علیه اسرائیل موضعگیری کنند. شما ببینید از همان نخستین روز اقدام حماس قطریها موضگیری در خور توجهی داشتند و اعلام کردند که وضعیت فعلی به دلیل عملکرد اسرائیل در هتک حرمت به اماکن مقدس فلسطین و بی توجهی به حقوق مردم آن است که از گذشته تاکنون انجام دادهاند و همان بیانیه حماس را تکرار کرد. از سوی دیگر هم عربستان و هم کویت درعین حال که اعلام کردند ما دعوت به خویشتنداری میکنیم اما آنها هم اسرائیل را محکوم کردند. تنها موضعگیری مقامات بحرین و امارات و عمان بود که به صورت خنثی بیان شد اما در مقابل ترکها هم اسرائیل را محکوم کردند. اینها مواضع اولیه برخی از کشورهای عربی و مسلمان بود که با فشار مردم عرب و مسلمان بیان شد. برهمین اساس است که میگویم کشورهایی که عادی سازی روابط با اسرائیل را دنبال میکنند قصد توقف عادی سازی روابط با اسرائیل را ندارند اما در فرصت دیگری این روند را ادامه میدهند. حداقل صبر میکنند تا زمانی که فضا از التهاب فعلی آن خارج شود. تمامی تلاش این دولت های عربی در حال حاضر این است که آتش بسی ایجاد شود و نمایندگان حماس و اسرائیل را پای میز مذاکره بنشانند و بتوانند به این وضعیت خاتمه دهند. معتقدم در این شرایط «حماس» باید با تثبیت جایگاه خود اوضاع را به گونهای پیش ببرد که بتواند نماینده واقعی مردم فلسطین باشد. یعنی در این شرایط موضع برتری خود را حفظ کند اختیارات بیشتری را دریافت کند و اگر فرد یا کشوری خواهان ارتباط با فلسطینیان باشد حماس را در مقابل خود ببنید و نه دولت خودگران فلسطین را. حماس باید جایگزین نمایندگان دولت خودگران شود. در این شرایط مذاکرات عادی سازی کشورها با اسرائیل به تعویق میافتد اما اگر وضعیت با خیانت برخی از کشورهای عربی و یا توافقات بینالمللی در راستای خواست اسرائیلیها که سرکوب حماس تا مرز نابودی است به پیش رود و حماس سرکوب شود آن زمان در روند عادی سازی رابطه اعراب با تل آویو نیز تسریع صورت میگیرد.
از همان روزهای نخست مقامات آمریکایی اعلام کردند که ما ردپایی از حضور ایران در اقدام صورت گرفته حماس مشاهده نمیکنیم. گزارش منسوب به دستگاه های اطلاعاتی ایالات متحده نیز بر این موضوع تاکید دارد. البته رهبر انقلاب نیز در سخنرانی اخیر خود این موضع را ابراز داشت که ایران حمایت های معنوی خود از گروههای جهادی فلسطینی را ادامه میدهد. در این شرایط فکر میکنید دلیل اینکه برخی از کشورها و یا گروه های ایرانی در داخل و خارج از کشور بعضا تلاش میکنند تا پای ایران را به این اقدام بکشانند چیست؟
حکمت ایجاب میکند زمانیکه فلسطینیها کار خود را به نحو احسن انجام میدهند و رو به جلو حرکت میکنند ما بی جهت و بی دلیل خود را در مرکز توجه کشورهای دیگر قرار ندهیم. حالا بعضیها از روی احساسات یا توهمات و تصورات اظهاراتی را بیان میکنند که معلوم نیست چه سودی برای کشور دارد؟ آیا این اظهارات کنترل نشده در جهت منافع کلان جمهوری اسلامی و روابط خارجی کشور ما است؟ بنده میگویم خیر. به اعتقاد بنده در این شرایط ما باید مانند کشورهای دیگر یک سیاست اعلامی داشته باشیم و یک سیاست اعمالی. مقامات رسمی دولتی یا نظامی کشور بسیار دقیق و با درنظرگیری جامع شرایط اظهار نظر کنند اما در همین شرایط مردم کشورمان میتوانند در حمایت از آرمان فلسطین در صحنه حضور جدی داشته باشند. همانند تظاهرکنندگان کویتی که طی چند روز گذشته یکی از میادین بزرگ این کشور را به اشغال خود درآورده و از غزه حمایت میکنند. اینکه برخی با شیفتگی و شتابزدگی بدون توجه به پیامدهای بینالمللی مواضعی اتخاذ کنند که جمهوری اسلامی سیبل حملات جهانی قرار گیرد کار ناصواب و غیر خردمندانهای است و در این اوضاع و احوال باید از آن پرهیز شود والا کیست که در صحنه عمل از ارتباطات و حمایت های ایران از گروه های جهادی فلسطینی از جمله حماس آگاهی نداشته باشد. خود گروههای فلسطینی اعلام میکنند دیگر لازم نیست ما با داد و فریاد آن را بیان کنیم.
چشم انداز وضعیت فعلی غزه را به چه صورت میبینید؟
سرعت اقدامات صورت گرفته به اندازهای است که هر لحظه وضعیت خاصی دارد. معتقدم و از ابتدای اقدام خارق العاده حماس بر این عقیده بودم که اسرائیلیها به دلیل اینکه حیثیت شان را از دست رفته میدانند توهم شکست ناپذیری آنها فرو ریخته لذا برای بازگرداندن بخشی از این حیثیت اقدامات سختی را انجام خواهند داد.
همینکه تمامی زیرساختها و زیربناهای غزه را هدف قرار میدهند معلوم است که به دنبال انتقام شدیدی از مردم غزه و نابودی این منطقه هستند. ایالات متحده دست آنها را باز گذاشته و نهادهای حقوق بشری هم خود را به خواب زدهاند. جالب است در این شرایط که اسرائیلیها در حال تخریب کامل غزه هستند برخی از کشورهای عربی، حماس را محکوم میکنند. فلسطینیها باید هشیار باشند سناریوی بعدی تطمیع و کوچ است. تطمیع دولتهایی همانند مصر برای پذیرش آوارگان غزه و اسکان آنان پس از تخریب کل غزه.