|

نیاز اصولگرایان به لیست اصلاحات

‌جریان اصولگرایی اساسا ذات و هویت وجودی خود را در رقابت با جریان اصلاحات به دست آورد و بدون وجود رقیب، این جریان برای شکل‌گیری وحدت یا کنشگری در سیاست دچار مشکل است.

داوود حشمتی روزنامه‌نگار

‌جریان اصولگرایی اساسا ذات و هویت وجودی خود را در رقابت با جریان اصلاحات به دست آورد و بدون وجود رقیب، این جریان برای شکل‌گیری وحدت یا کنشگری در سیاست دچار مشکل است. همچنان که امروز نیز مشکل اصولگرایان برای انتخابات پیش‌رو، «حضورداشتن یا حضورنداشتن» اصلاح‌طلبان است. کار به جایی رسیده که این اختلاف باعث شده‌ به‌صراحت برخی از جریان‌ها معتقدند «برای ایجاد رقابت و افزایش مشارکت، باید رقابت درون‌گروهی ایجاد کنیم».

وحدت  دقیقه  96

وضعیت امروز اصولگرایان بدون شباهت به انتخابات سال 98 نیست. از ابتدای سال 98 قالیباف برای دریافت سهم بیشتر در انتخابات، سامانه‌ای را برای ثبت‌نام جوانان اصولگرا به راه انداخت تا آنها را مدیریت کرده و از زیر بار فرمان «پدرخوانده‌ها» خارج کند. آن طرف نیز جریان پایداری حضور داشت که معتقد بود از سال 92 یک عده در داخل اصولگرایی «کلاه وحدت» را بر سر دیگران می‌گذارند. نوک پیکان هر دو طرف البته حدادعادل بود. با‌این‌حال، در ماه‌های منتهی به انتخابات مجلس یازدهم، اختلاف‌ها بالا گرفته بود تا آنکه لیست واحد انتخاباتی آنها در دقایق پایان انتخابات با امضای حدادعادل، قالیباف و صادق محصولی منتشر شد. آنجا بود که پایداری با وجود همه انتقادهایی که سال‌ها به قالیباف داشت، حاضر شد نام آقاتهرانی به‌عنوان دبیر کل این تشکل را زیر نام قالیباف نوشته و به مجلس بفرستد. این وحدت به تعبیر پرویز سروری (دبیرکل سابق رهپویان)، نه در دقیقه 90، بلکه در دقیقه 96 صورت گرفت.

2  رویکرد  متفاوت

اصولگرایان قادر نیستند گفتمان خود را سروسامان داده و حرف‌های جدیدی که عامه مردم و حتی هواداران خود را حول محور آن جمع کنند، در سیاست روی میز بگذارند. از همین‌ رو امروز همه راه‌ها در درون اصولگرایان بر پایه دو دیدگاه طراحی و بیان می‌شود:

1 – اصلاح‌طلبان حتما شرکت می‌کنند، پس باید وحدت کرد و یک لیست در انتخابات داشت.

2 – اصلاح‌طلبان شرکت نمی‌کنند، پس بیایید خودمان رقابت کنیم تا تنور انتخابات هم گرم شود.

تئوری اول را جریان شورای ائتلاف نمایندگی می‌کند و معتقد است اصلاح‌طلبان حتما در انتخابات شرکت می‌کنند. آنها حتی در سال 98 با انتشار اخباری مبتنی بر حمایت سیدمحمد خاتمی از لیست اصلاح‌طلبان و «تَکرار» دوباره او، پایداری را وادار کردند تا در دقیقه 96 با آنها به وحدت برسد؛ وحدتی که بعدها بارها انتشار اخبار کذب حمایت خاتمی بر سرشان کوبیده شد. در مقابل این دسته، طیف دوم قرار دارند که معتقدند اصلاح‌طلبان در انتخابات شرکت نمی‌کنند. حالا آنها حرف جدیدی هم می‌زنند و بر این باورند که باید میان اصولگرایان رقابت ایجاد کرد تا مشارکت افزایش پیدا کند.

این را پرویز سروری در گفت‌وگوی اخیرش فاش کرده و البته معتقد است نداشتن رقیب حرف درستی نیست. سروری رقابت درونی اصولگرایان را استراتژی درستی نمی‌داند و معتقد است: «یکی از این اظهارات و دیدگاه‌های غیرمسئولانه و غلط، این است که برای ایجاد رقابت و افزایش مشارکت باید رقابت درون‌گروهی ایجاد کنیم. بالاخره آن عنصری که تولید مشارکت می‌کند، رقابت است. این حرف درستی است، اما این حرف درست به این معنا نیست که جریان‌ها و جبهه‌ها در درون خود تکثر ایجاد کنند. این روش معنایی ندارد. من فکر می‌کنم ما باید دنبال ایجاد یک رقابت برون‌گفتمانی باشیم. بالاخره از یک گفتمانی که اعضای آن از یک جنس واحد هستند، نباید توقع داشت به خاطر مشارکت، با هم رقابت کنند».

نداشتن هویت مستقل

تئوری رقابت درونی به معنای این است که تلاش کنند با استفاده از رقابت‌های صوری، مشارکت را افزایش دهند. اما هر دو استراتژی اعترافی است به این مسئله که اساسا سیاست‌‌ورزی و هویت در اصولگرایان تنها با حضور رقیب است که معنا و مفهوم پیدا می‌کند. به عبارت روشن‌تر، این رفتار نشان می‌دهد آنها نه هویت مستقلی برای خود دارند و نه در سیاست و مدیریت حرف مستقلی دارند که بتوانند با توسل به آن، مردم را برای حضور در انتخابات مجاب کنند. مهم‌ترین مشکل آنها هم مجاب‌کردن بدنه رأی اصولگرایی است که حالا بعد از چهار سالی که از مجلس می‌گذرد و دو سالی که دولت و همه ارکان قدرت اجرائی را در اختیار دارند، همچنان از پاسخ‌گویی به آن بدنه گریزان هستند.

سؤال این است که این بدنه، به چه کسانی رأی خواهد داد و چرا جریان پایداری و شریان، زبان گویای واقعی جریان اصولگرایی هستند و رفتارشان برای بدنه این جریان واقعی‌تر و باورپذیرتر است؟ اینها پرسش‌هایی است که باید به‌طور مفصل به آنها پاسخ داد.