«شبکه شرق» از نشست خبری جبهه اصلاحات ایران گزارش میدهد؛
قضاوت با مردم
«رأی روزنهگشا» با اهداف و انتظارات حداقلی یا «سکوت انتخاباتی» مبتنی بر قاعده کار جمعی با تکیه بر آرمان بازگشت به مردم؛ دو وجه تصمیم انتخاباتی اصلاحطلبان است.
«رأی روزنهگشا» با اهداف و انتظارات حداقلی یا «سکوت انتخاباتی» مبتنی بر قاعده کار جمعی با تکیه بر آرمان بازگشت به مردم؛ دو وجه تصمیم انتخاباتی اصلاحطلبان است.بعد از عینیشدن رویه تکراری ردصلاحیتهای گسترده، تصور غالب این بود که جریان اصلاحات به تصمیم رسیده و قرار نیست کنشگری فعالی در اسفند 1402 داشته باشد. دو روز پیش با بیانیه 110 نفر از کسانی که خود را «دغدغهمندان توسعه و مردمسالاری» معرفی کردهاند، ایده حمایت از «ائتلافی از نامزدهای میانهرو، توسعهگرا و اصلاحگر در حوزههایی که نامزدی برای رقابت مانده»، وجه دیگری از تصمیم انتخاباتی جریان مقابل اصلولگرایی را عیان کرد. احتمالا بههمیندلیل با فاصله اندکی از انتشار این بیانیه، «جبهه اصلاحات ایران» در نشستی خبری رویکرد خود درباره انتخابات مجلس دوازدهم را تشریح کرد؛ رویکردی که نه تحریم است، نه حضور و شاید بتوان آن را نوعی سکوت انتخاباتی توصیف کرد و الزاما به معنای رودررویی با گروه طرفدار «روزنهگشایی» به حساب نمیآید، زیرا که به قول رئیس کمیته راهبردی جبهه اصلاحات نشانهای از به رسمیت شناختن تکثرگرایی در این جریان است و به نقل از رئیس جبهه اصلاحات قضاوت نهایی با مردم خواهد بود.
دشواری اصلاحطلب ماندن
در این نشست رسانهای، آذر منصوری بهعنوان رئیس جبهه اصلاحات، جواد امام، سخنگو و محمد سالاری از جایگاه رئیس کمیته برنامهریزی و راهبردهای جبهه به سؤالات خبرنگاران پاسخ دادند. اغلب پرسشهای مطرحشده به مسئله آینده این نوع کنشگری معطوف بود؛ کنشگریای که چه از جنس روزنهگشایی باشد و چه از جنس سکوت انتخاباتی پربیراه نیست اگر آن را کنشگری کج دار و مریز توصیف کنیم که از بدنه اجتماعی این جریان تا گروههای رادیکالتر منتقد آن هستند. شاید به همین دلیل است که آذر منصوری معتقد است در این زمانه سیاستورزی اطلاحطلبانه بسیار دشوارتر از مقاطع پیشین است.
او معتقد است: «سیاستورزی اصلاحطلبانه بسیار دشوارتر از دیگر مقاطعی است که اصلاحطلبان در فضای سیاسی ایران سیاستورزی اصلاحطلبانه میکردند. دشوار از این نظر که اصلاحطلب بودن در این شرایط کار سختی است. دفاع از جریانی که تصورمان این است در صورت نبودن آن باید بیشازپیش نگران آینده ایران بود». منصوری مهمترین و محوریترین پرسشی را که باید جبهه اصلاحات در این دوره به آن پاسخ دهد، اینطور توضیح میدهد: «شاید مهمترین و محوریترین سؤالی که ما در این دوره جبهه اصلاحات بنای پاسخدادن به آن را داریم، این باشد که اصلاحطلبان در ایران امروز در کدام نقطه ایستادهاند؟ چه تحلیلی از رفتار حاکمیت در تمام ابعاد دارند؟ چه تحلیلی از جامعه امروز ایران دارند؟ و با توجه به این دو سطح از تحلیل به این سؤال پاسخ بدهند که کجا ایستادهاند و چطور میخواهند به سؤال مهم «چه باید کرد» پاسخ دهند. ما بهعنوان یک جریان ریشهدار، دموکراسیخواه، مدافع حقوق بشر و حق مردم ایران باید بتوانیم عاملیت داشته باشیم؛ یعنی بیش از اینکه به این سؤال پاسخ دهیم که «چه میشود؟»، باید به این سؤال پاسخ دهیم که در شرایط امروز «چه باید کرد؟»».
صندوق رأی را به صاحبان اصلی بازگردانید
رئیس جبهه اصلاحات توضیح داد که بیش از 17 جلسه با احزاب، بدنه احزاب، نمایندگان استانی و... برگزار شده تا بتوانند نگاه جامعه به اصلاحات و نگاه حاکمیت به اصلاحات را دریابند و به این پرسش پاسخ دهند که اصلاحطلبان چه کنند تا از یک طرف بر سیاستها و رفتار حکمرانی تأثیر بگذارند و از طرفی بتوانند جامعه ایران را نمایندگی کنند. جامعهای که به قول منصوری از تکلیفمحوری عبور کرده و به جامعه حقمحور تبدیل شده و به دنبال جریانی میگردد که بتواند در داخل کشور مطالبات جامعه را نمایندگی کند. او میگوید به نظر جبهه اصلاحات شاهد شکاف حداکثری میان جامعه و حاکمیت هستیم و این جبهه بنا بر تجربه 92 تا 96 و با توجه به بیانیه گام دوم، شرایط انتخابات و جایگاه نهادهای انتخابی با رأی بیش از دوسوم مجمع عمومی توصیهای به شهروندان و کاندیداها داشته و موضع خود را مشخص کرده است؛ اما آنطور که منصوری تأکید میکند، این موضعگیریها به معنای «قهر با صندوق و انتخابات» نیست و پیامش این است «صندوقی را که از مردم گرفته شده، به صاحبان اصلی آن بازگردانیم».
تأیید صلاحیت شده؛ حداکثر 30 نفر
تعداد نامزدهای احراز صلاحیت شده اصلاحطلب به این معنا که با احزاب اصلاحطلب ارتباط تشکیلاتی داشته باشند، بسیار اندک است. تا آنجا که جبهه اصلاحات معتقد است از اساس امکان تدوین یک فهرست انتخاباتی از آنها سلب شده است. جواد امام در پاسخ به پرسشی درباره آمار واقعی کسانی که در کشور امکان رقابت دارند، توضیح داد: «جبهه توصیهای برای ثبتنام نداشته؛ بنابراین آمار رسمی در اختیار ندارد؛ اما مشخصا احزابی که تلاش کردند در این مسیر حرکت کنند، به ما اعلام کردهاند که تنها شش عضو رسمی احزاب عضو جریان اصلاحطلب احراز صلاحیت شده و در کل کشور با مبناها و ترازهایی که احزاب داشتهاند، مجموعا تعداد کاندیداها به 30 نفر میرسد.
2گانه تحریم و مشارکت
بعد از اعلام نظر جبهه اصلاحات برخی منتقدان بر این باور بودند که چون اصلاحطلبان دیگر قادر نیستند مردم را پای صندوقهای رأی بیاورند، این نوع از کنشگری را انتخاب کردهاند. ناظران فضای سیاسی این پرسشها را مطرح میکردند که چرا اصلاحطلبان با وجود همین «نظارت استصوابی» در دورههای پیشین تن به ائتلاف دادند؛ اما این بار نه؟ اساسا چرا نه حاضرند صراحتا انتخابات را تحریم کنند و نه حاضر به بازی در همین زمین طراحیشده موجود هستند؟ جریان اصلاحات مدعی است در دورههای اخیر متناسب با شرایط و اقتضائات هر دوره تصمیماتی اتخاذ کرده است. اگرچه به نظر نمیآید جز سیکل «اندکی گشایش در یک دوره و انسداد دوباره در دورهای دیگر» چیزی در این معادله تغییر کرده باشد.
آذر منصوری در توضیح تصمیمگیریهای ادواری اصلاحطلبان میگوید: «این انتخابات نه اولین و نه آخرین انتخاباتی است که اصلاحطلبان در آن سیاستورزی میکنند. اصلاحطلبان بنا بر تحلیلی که از جامعه و حاکمیت دارند، تصمیم میگیرند در انتخابات شرکت کنند یا نه. در بزنگاه انتخابات ریاستجمهوری هم به اقتضای شرایط تصمیمگیری خواهند کرد. نه ما، نه هیچ شهروند و نه هیچ مقام مسئولی در این کشور حق ندارد برای شهروندان از بابت رأیدادن و رأیندادن تعیین تکلیف کند؛ اما یکی از الزامات مشارکت یک جریان سیاسی در انتخابات این است که بتوان افرادی را به جامعه معرفی کرد که بتواند درباره نمایندگی آن افراد تضمین بدهد و نظر جامعه را درباره تضمینی که میدهد، جلب کند. مسیر ما از 92 تا 96 با تکیه بر حداقلها بود. خیلیها تلاش دارند ما را در دوگانه تحریم و مشارکت قرار دهند؛ اما ما در این دوگانه خودمان را تعریف نمیکنیم. ما در شرایطی قرار داریم که امکان ارائه فهرست متناسب با شرایط و مطالبات جامعه را نداریم؛ هم به دلیل نظارت استصوابی و هم جایگاهی که نهادهای انتخابی در کنار نهادهای غیرانتخابی پیدا کردهاند».
*نه قهر کردیم نه تحریم
علاوه بر پرسشهایی که افکار عمومی مطرح میکنند، در مدت اخیر این پرسش مطرح بوده که وقتی در نظارت استصوابی تغییری ایجاد نمیشود و روند تاریخی حکایت از تنگترشدن حلقه تأییدصلاحیتشدهها دارد، عدم مشارکت در انتخابات مجلس و حضور در انتخابات ریاستجمهوری از چه منطقی پیروی میکند؟ رئیس کمیته راهبردهای جبهه اصلاحات درباره رویکردهای این جبهه توضیح داد: «یکی از مهمترین مؤلفههای مؤثر در انتخابات نسبت مردم و نهادهای مدنی با حاکمیت و مشارکتی و آزادبودن انتخابات است و البته مهمتر از همه تأثیرگذاری انتخابات. انتخابات و نهاد انتخابات کانونیترین پروژه جریان جبهه اصلاحات از ابتدای تشکیل بوده است. کسی حق ندارد جریان اصلاحطلبی را متهم به قهر و عبور و تحریم انتخابات کند.
*«روزنه گشایی» در مواضع جبهه اصلاحات تأثیرگذار است؟
به گفته آذر منصوری، جبهه اصلاحات متشکل از 31 حزب و 15 عضو حقیقی است که در مسیری دموکراتیک تصمیمگیری و اعلام موضع کرده و بیانیه اخیر آن موضع مجمع عمومی جبهه اصلاحات بوده است. همچنین به گفته او در استانها هم تکلیف مشخص است؛ گرچه مرکز برای استانها تکلیف تعیین نکرده و جبهه اصلاحات در هر استان در روندی دموکراتیک تصمیمگیری میکند. بنابراین به نظر نمیرسد که بیانیه 110نفره تغییری در نگاه جبهه اصلاحات ایجاد کرده باشد؛ همانطور که منصوری در این زمینه توضیح میدهد: «تلاش این بوده که بهعنوان منسجمترین تشکیلات اصلاحطلبان اعلام موضع کرده و بیشترین میزان همفکری و همگرایی را داشته باشیم، اما ممکن است افرادی نگاه دیگری داشته باشند. وقتی بیانیه منتشر شد و متن را مطالعه کردم، متوجه شدم تمام مطالب آن در جبهه اصلاحات با احزاب عضو، بدنه احزاب و... به بحث و گفتوگو گذاشته شده و تصمیم با اکثریتی که بیش از دوسوم بودهاند، اتخاذ شده است که اگر به قاعده کار جمعی باور داشته باشیم، این تصمیم یکی از باپشتوانهترین تصمیمات اصلاحات بوده است».
رئیس جبهه اصلاحات گرچه گفت «حتما در جلسه بعدی جبهه اصلاحات به بیانیه روزنهگشایی میپردازیم»، اما به نظر نمیرسد خروجی این جلسه تفاوت فاحشی با نگاه امروز جبهه داشته باشد؛ کمااینکه منصوری قضاوت درباره رویکردهای متفاوت اصلاحطلبان نسبت به انتخابات را بر عهده مردم گذاشته و تأکید کرد: «داوران اصلی مردم هستند؛ قضاوت اصلی را باید به مردم سپرد».
سالاری هم جریان اصلاحات را پویا و کثرتگرا توصیف کرد و گفت: «تصمیمسازی و تصمیمگیری در این جریان از پایین به بالاست. اینکه امروز تعدادی از دوستان تحولگرا و توسعهگرا رویکردهای دیگری را برای عبور از تنگناهای ایجادشده پیشنهاد دهند، نه باعث دلخوری است و نه ناراحتی، اما این بیانیه تصمیم جبهه اصلاحات نیست».
*پای ائتلاف با اعتدالیون در کار است؟
از آنجا که اخیرا محمدباقر نوبخت، دبیرکل حزب اعتدال و توسعه و از نزدیکان حسن روحانی، صحبت از ائتلاف با برخی احزاب اصلاحطلب به میان آورده بود، احتمال ائتلاف از دیگر پرسشهای این نشست رسانهای بود. موضوعی که سخنگوی جبهه اصلاحات تکذیب کرد و گفت: «تصمیم جبهه اصلاحات دیکتهای نیست که هیئترئیسه تدوین کرده باشد، بلکه تصمیم اعضای جبهه است. همان احزابی که از آن نام برده شده، در تدوین و تصویب آن نقش داشتهاند. ما ائتلاف جبهه با اعتدالگرایان را تأیید نمیکنیم».
همچنین آذر منصوری در این زمینه توضیح داد: «پیشنهاد ارائه لیست با عنوان جبهه اصلاحات در تهران و استانها باید با رأی دوسوم مجمع عمومی باشد. تبصره یک ماده شش آییننامه جبهه مشخص کرده اگر کسی خلاف مصوبه جبهه عمل کند، به چه شیوهای عمل خواهد شد. ما حداکثر تلاشمان این است که وارد این مسیرها نشود. همچنین در استانها دموکراتیک تصمیمگیری خواهد شد».
*نگاهمان به مردم است
سال 1397 محمدرضا خاتمی در مصاحبهای که با روزنامه همشهری داشت، گفته بود: «ما اصلاحطلبان ابایی نداریم که بگوییم سوپاپ اطمینان نظام هستیم». این تعبیر واکنشهای بسیاری را به دنبال داشت و در بزنگاههایی همچون انتخابات همواره این پرسش را به میان میآورد که آیا اصلاحطلبان از این مواجهه دوگانه خسته نشدهاند و همچنان میخواهند بهجای کنشگری اصلاحطلبانه نقش سوپاپ اطمینان را ایفا کنند؟
پرسشی که سخنگوی جبهه اصلاحات به آن پاسخ داد و تأکید کرد: «نگاه ما به مردم است. اگر تلاش میکنیم برای حضور در ارکان تصمیمگیری، برای انتقال صدای مردم است. امروز هم جریان اصلاحات پایگاه و جایگاهش را در مردم میبیند. مردم باید تصمیم بگیرند». قراین نشان میدهد مردمی که جواد امام از آنها صحبت میکند، به اغلب نهادهای انتخابی و انتصابی بیاعتماد شدهاند. از همین رو برنامه یک جریان سیاسی که آرمان بازگشت به مردم دارد، برای بازیابی اعتماد عمومی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
رئیس کمیته راهبردهای جبهه اصلاحات در این نشست خبر داد که سند نوسازی گفتمان اصلاحطلبی در حال تهیه است تا رویکردهای اصلاحطلبان نسبت به خودشان، مردم و حاکمیت برای مردم شفافتر شود. او گفت: «نگاه و وضعیت جامعه، نگاه مردم نسبت به حاکمیت، نهاد انتخابات و... تغییر اساسی کرده است. وضعیت حاکمیت هم تغییر اساسی کرده است. تا چند سال گذشته همواره گشایشهای حداقلی برای مشارکت حداکثری در زمان انتخابات جزء راهبردها بود».
*رأی اعتراضی؛ آری یا خیر؟
موضوع دیگری که در خلال این نشست مطرح شد، پیشنهاد «رأی اعتراضی» بود که اولین بار در این دوره از سوی حسن روحانی مطرح شد. سخنگوی جبهه اصلاحات در پاسخ به این پرسش که آیا جبهه این شیوه رأیدادن را اثرگذار میداند یا نه؟ تأکید کرد که رأی اعتراضی باید معنابخش بوده و در زمانی مطرح شود که اساسا امکان رقابت از یک جریان سلب نشده باشد.
او گفت: «امکان رأی اعتراضی حتی از حسن روحانی که نماینده مجلس، رئیسجمهوری و دبیر شورای عالی امنیت ملی و عضو مجلس خبرگان بوده نیز گرفته شد. تقاضای اصلاحطلبان این بوده شرایطی ایجاد شود که حداقل رأی اعتراضی و انتقادی مردم شنیده شود، اما از طرفی تحریم را تحمیل کردند و از طرفی با دست بسته اجبار به رأی میکنند».
پیام جبهه اصلاحات به مردم احتمالا همین پایانبندی صحبتهای رئیس جبهه است: «میخواهیم بگوییم ما مدافع حق آزادی انتخاب شما هستیم».