اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی آزاد شده از زندان بلژیک؛
بدون امکانات گرمایشی من را به سلول انداختند
نشست حقوق بشری با موضوع پرونده دیپلمات ایرانی زندانی شده در آلمان و بلژیک با حضور معاون امور بینالملل قوه قضاییه و معاون حقوق بشر وزارت دادگستری برگزار شد.
به گزارش شبکه شرق، اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی آزاد شده از زندان بلژیک، ۵ سال حبس خود را در نشستی روایت کرد.
اسدی با شرح حوادث روز بازداشت خود، گفت: در حال رانندگی به سمت محل ماموریت خود بودم و روز پیش مسافرت شخصی من به پایان رسیده بود که از سوی پلیس آلمان در منطقهای متوقف شدیم و بدون این که به ما بگویند قصد بازداشت دارند، از ما مدارک خواستند؛ من توضیح دادم که دیپلمات و در حال حرکت به محل ماموریت خود هستم؛ من را بدون هیچ توضیحی به نقطهای دورتر منتقل کردند و به من دستبند زده و در صندلی عقب ماشین پلیس قرار دادند؛ آنها سپس من را به ایستگاه پلیس منتقل کردند؛ همسرم به دلیل بیماری باید داروهایی را مصرف میکرد و من مدام این موضوع را گوشزد میکردم؛ شرایطی که ذکر میکنم هم درباره من و هم درباره خانواده من روی داده و آنها را هم در شرایطی مشابه من بازداشت کرده بودند.
به گفته این دیپلمات ایرانی، یک نقض قانون بیسابقه در دنیا اتفاق افتاد و دیپلمات ایرانی که از مصونیت دیپلماتیک برخوردار است، بازداشت شد.
وی درباره شرایط دوران حبس خود اظهار کرد: آنها تمام تجهیزات من را ضبط کردند؛ در سلولی حبس شدم که هیچ امکان گرمایشی نداشت و فقط یک پتوی کوچک بر روی یک سکو قرار داشت؛ آنها دسترسی من را به آب قطع کرده بودند و همین شرایط برای خانواده هم بود؛ به افسران پلیس یادآوری کردم که حق دارم از وکیل استفاده کنم، وکیلی که کنسولگری ما تایید کند و باید کنسولگری ایران را باید از بازداشت من مطلع کنید، اما بعدها متوجه شدم که این کار را نکرده بودند.
اسدی با اشاره به اینکه طرح ادعای کشف بمب در خودروی من به خانوادهام شوک وارد کرد، گفت: آنها از فرزند کوچک من که زیر سن قانونی بود، بازجویی کردند؛ من بیشتر از ۲۴ ساعت را بدون اطلاع از خانواده و بدون اینکه بتوانم به کنسولگری اطلاع دهم، در آن سلول بازداشت بودم؛ بعدازظهر روز بعد آنها من را به یک دادگاه بردند و آنجا متوجه شدم که به چه دلیل من را بازداشت کردند.
دیپلمات ایرانی با اشاره به اینکه ۱۰۱ روز در آلمان با سختی گذشت، گفت: در رژیمهای بازداشت در زندانهای اروپایی ۲ رژیم وجود دارد: یکی رژیم باز و یکی رژیم سخت؛ من را برخلاف وضعیتم در کنار زندانیانی قرار دادند که یا از ابتدا زوال عقلی داشتند یا بعدها دچار مشکلات شده بودند؛ آنها من را معاینه کردند و گفتند که باید به بخش عادی زندان منتقل شوم، اما این دستور اجرایی نشد؛ این دوران طی شد و همین رژیم سختگیرانه تا پایان دوران حبس در بلژیک وجود داشت و من در بندی نگهداری میشدم که افراد خاص در آنها نگهداری میشدند؛ تا یک ماه مانده به آزادی در سلول انفرادی بودم و چنین چیزی برای افرادی که شرایط من را دارند، تجویز نمیشود؛ یک ماه آخر را اجازه پیدا کردم که در سلول انفرادی نباشم.
وی درباره نقض حقوق خود در دوران حبس در بلژیک و آلمان، گفت: مشکل موجود در موضوع ارتباط با خانواده، این بود که به دلایل واهی حق ارتباط با خانواده نادیده گرفته میشد و در پنج سال هیچ ملاقات با خانواده نداشتم و تنها یک سال حق داشتم با خانواده صحبت کنم؛ ضمن اینکه ارتباط با رسانهها و بیرون نداشتم و این امور برای من امکانپذیر نبود.