شرق از معادلات درون دولت چهاردهم برای خروج چهرههای کلیدی کابینه گزارش میدهد
خنجر در پستوی پاستور؛ وقتی سیاست و اقتصاد بیناخدا میشود/ بیسکان در طوفان؛ دولت پزشکیان و بحران خروج نخبگان
دولت چهاردهم در سال ۱۴۰۴ با مجموعهای از بحرانهای پیچیده و چندلایه مواجه خواهد شد. در این شرایط حساس، از دست دادن چهرههای کلیدی خود، چه بهصورت ارادی و چه ناخواسته، میتواند دامنه مشکلات را بهطور چشمگیری افزایش دهد. پس از حذف محمدجواد ظریف، کنار گذاشتن علی طیبنیا نیز در شرایطی رخ داده که کشور همزمان درگیر دو چالش اساسی و تعیینکننده، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد است. این دو چهره، به دلیل تخصص و تجربه قابلتوجهی که در حوزههای دیپلماسی و اقتصاد دارند، میتوانستند نقش مؤثری در مدیریت بحرانهای جاری و پیش رو ایفا کنند. اما حالا، با کنار گذاشتن آنان، وضعیت دولت و کشور با پیچیدگیهای مضاعفی روبهرو خواهد شد.

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ قطار کابینه چهاردهم همچنان در حال پیاده کردن چهرههای کلیدی خود است؛ افرادی که نقش تعیینکننده و بی بدیلی در پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات و راهیابی او به پاستور داشتند. پس از کنارهگیری محمدجواد ظریف، اکنون نوبت به محمد طیبنیا رسیده است که به نظر میرسد او نیز از دایره تصمیمگیری دولت کنار گذاشته رفته است. البته برخی منابع معتقدند که طیبنیا، حتی پیش از ظریف از صحنه تصمیمات کابینه چهاردهم خارج شده بود.
درحالیکه بسیاری از نگاهها به نقش رادیکالهای مجلس و جناح پایداری در کنار گذاشتن ظریف معطوف شده، برخی شنیدهها حاکی از تأثیر محمدجعفر قائمپناه در این تحولات است. یافتههای «شرق» نشان میدهد که یکی از عوامل کلیدی در کنار گذاشته شدن ظریف، اقدامات معاون اجرایی رئیس جمهور (محمد قائمپناه) بوده است. هرچند پیشتر نیز گمانهزنیهایی درباره اختلافات محمدرضا عارف مطرح شده بود، اما نقش قائم پناه در این ماجرا به حدی پررنگ است که ظریف در بخشی از متن دومین استعفای خود تصریح کرده است که «دوران سختی را در دولت چهاردهم گذرانده و حتی در درون دولت نیز تلخترین دوران خدمت ۴۰ ساله خود را تجربه کرده است.»
مدتی پیش تاجگردون نیز در اشاره به همین موضوع گفته بود که «این روزها هیچکس نمیداند ظریف در کجای این بازی قرار دارد. حتی یاران او در دولت نیز کمکم از کنارش فاصله گرفتهاند.» البته یکی از بخشهای جنجالی مصاحبه اخیر خبرگزاری دانشجو با محمدجواد ظریف، روایت او از نحوه کنارهگیریاش از دولت بود. هرچند ظریف مستقیماً نامی از شخص خاصی نبرد، اما در توضیح این ماجرا اشاره کرد که زمانی که غلامحسین محسنی اژهای از او خواست استعفا دهد، وی پاسخ داده بود که «حضور در دولت برای او دیگر خوشایند نیست و برخی افراد محدودیتهای شدیدی بر او و علی طیبنیا اعمال کردهاند.»
تغییر موضع سخنگوی دولت و تلاش برای پوشاندن فشارهای درونی
در این میان، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، نیز پیرامون کنار رفتن چهره های کلیدی دولت چهاردهم موضعی دوگانه اتخاذ کرد که به نظر میرسد تحت تأثیر فشارهای داخلی کابینه پزشکیان بوده است. او ابتدا در سخنانی تصریح کرد که «از نظر دولت، آقای ظریف همچنان معاون راهبردی رئیسجمهور است و حکم او همچنان معتبر است، اما در جلسات دولت حضور پیدا نمیکند.» وی همچنین تأکید کرده بود که «اگر قانونی در این زمینه وجود داشته باشد، باید درباره تمامی افراد در قوا و نهادهای مختلف اجرایی شود.»
اما جالب اینجاست که مهاجرانی در گفتوگویی با اکوایران از این موضع خود عقبنشینی کرده و درباره برکناری ظریف و طیبنیا اظهار داشت: «همه میدانند که آقای ظریف به دلیل تابعیت قهری فرزندشان و فشارهای موجود، بنا به توصیهای که به ایشان شد، کنارهگیری کردند. در حال حاضر، ایشان در هیچیک از جلسات دولت شرکت نمیکنند و حتی صندلی ایشان نیز دیگر در دولت وجود ندارد. بااینحال، این به معنای نفی نقش مشورتی ایشان نیست. اصولاً افراد میتوانند جایگاه رسمی نداشته باشند اما همچنان تأثیرگذار بمانند.»
مهاجرانی همچنین در تلاش برای کاهش فشارها بر پزشکیان تأکید کرد که «به دلیل اخلاقمداری و وفاداری که در شخصیت آقای پزشکیان وجود دارد، کارشناسان برجستهای مانند دکتر طیبنیا و دکتر ظریف از دولت کنار گذاشته نخواهند شد.» درباره عدم حضور آذری جهرمی نیز افزود که «افراد متخصص و صاحبنظر در دولت جایگاه ویژهای دارند و نظرات آنها مورد توجه قرار میگیرد. درهای دولت به روی این افراد باز است، هرچند ممکن است بنا به ملاحظات شخصی یا دلایل دیگر، حضور رسمی نداشته باشند.»
در رابطه با استعفای ظریف، سخنگوی دولت تأکید کرد که «استعفایی در کار نبود که نیازی به پذیرش آن باشد. خود ایشان تصمیم به کنارهگیری گرفتند و همانطور که در متن توییتشان هم مشخص بود، این تصمیم را پذیرفتند. دکتر ظریف، کشور و دولت دکتر پزشکیان را بر منافع شخصی خود ترجیح دادند و نخواستند هیچگونه آسیبی به دولت وارد شود. پس از این اتفاق، دکتر پزشکیان جلسهای با ایشان داشت و از او خواست که بهصورت غیررسمی همچنان همکاری کند، و این مسیر همچنان باز است.» در پایان، مهاجرانی تصریح کرد که «دکتر ظریف، دکتر پزشکیان و مهندس آذری جهرمی از ظرفیتهای ارزشمند کشور هستند و باید قدر این سرمایههای انسانی را بدانیم.»
پیامدهای کنار رفتن چهرههای کلیدی دولت در شرایط بحرانی
دولت چهاردهم در سال ۱۴۰۴ با مجموعهای از بحرانهای پیچیده و چندلایه مواجه خواهد شد. در این شرایط حساس، از دست دادن چهرههای کلیدی خود، چه بهصورت ارادی و چه ناخواسته، میتواند دامنه مشکلات را بهطور چشمگیری افزایش دهد. پس از حذف محمدجواد ظریف، کنار گرفتن علی طیبنیا نیز در شرایطی رخ داده که کشور همزمان درگیر دو چالش اساسی و تعیینکننده، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد است. این دو چهره، به دلیل تخصص و تجربه قابلتوجهی که در حوزههای دیپلماسی و اقتصاد دارند، میتوانستند نقش مؤثری در مدیریت بحرانهای جاری و پیش رو ایفا کنند. اما حالا، با کنار گذاشتن آنان، وضعیت دولت و کشور با پیچیدگیهای مضاعفی روبهرو خواهد شد.
قطعاً تحولات سال ۱۴۰۴ عمدتاً متوجه سیاست خارجی و اقتصاد خواهد بود، زیرا این دو حوزه مستقیماً بر معیشت مردم، ثبات داخلی و جایگاه بینالمللی کشور تأثیر میگذارند. در چنین شرایطی، کنار گذاشتن چهرههایی مانند ظریف و طیبنیا، به هر دلیلی و با نقشآفرینی هر جریان یا فردی، نهتنها مدیریت بحران را دشوارتر خواهد کرد، بلکه احتمال بروز پیامدهای جبرانناپذیری بر منافع و امنیت ملی را افزایش خواهد داد. در حوزه سیاست خارجی، نبود ظریف، که یکی از کارکشتهترین دیپلماتهای جمهوری اسلامی محسوب میشود، میتواند مذاکرات احتمالی و تعاملات دیپلماتیک ایران را با چالش مواجه کند.
ظریف، با تجربهای گسترده در مذاکرات هستهای و شناخت عمیق از سیاست بینالملل، میتوانست نقش کلیدی در کاهش فشارهای دیپلماتیک و بهبود روابط خارجی ایفا کند. در غیاب او، مشخص نیست چه جایگزینی میتواند همان سطح از مهارت و اشراف بر مسائل بینالمللی را داشته باشد. در حوزه اقتصادی نیز حذف علی طیبنیا که یکی از برجستهترین اقتصاددانان کشور است، میتواند سیاستگذاریهای کلان اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد. او که سابقه موفقی در مدیریت اقتصادی و کنترل بحرانهای مالی دارد، میتوانست در شرایطی که کشور با تحریمها، تورم و نوسانات شدید اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، نقش تعیینکنندهای در مدیریت اوضاع داشته باشد. حال با نبود او، نگرانیها درباره آینده سیاستهای پولی و مالی کشور افزایش یافته و امکان تشدید بحرانهای اقتصادی بیشتر شده است.
سایه سنگین ترامپ، خلأ ظریف و طیبنیا؛ آیا دولت میتواند در ۱۴۰۴ بر مشکلات فائل آید؟
حذف ظریف و طیب نیا از دولت چهاردهم در حالی کلید خورد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، رویکرد ضدایرانی خود را بهمراتب شدیدتر از دولت اولش پی گرفته و بار دیگر با احیای کمپین فشار حداکثری، تحریمهای اقتصادی سنگینتری را علیه تهران در دستور کار دارد. علاوه بر این، سیاستهای تهاجمی او در حوزه دیپلماسی، فشارها بر ایران را بیش از گذشته افزایش داده و امکان هرگونه مذاکره یا کاهش تنش را سختتر کرده است.
در چنین شرایطی، داشتن یک تیم کارآزموده در حوزههای سیاست خارجی و اقتصاد، برای عبور از بحرانها و کاهش آسیبها ضروری است. به خصوص آنکه با استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد سابق اکنون خلاء یک چهره کلیدی در حوزه اقتصادی و معیشتی دولت بیش از پیش حساس میشود و همزمان وزارت امور خارجه دولت چهاردهم و شخص عراقچی در کارنامه حدود ۸ ماهه خود نتوانسته است انتظارات را برآورده کند و خروجی او در مدیریت تحولات منطقه ای و بینالمللی چندان امیدوارانه نیست. همزن باید در نظر داشت که عمده و محوریت تحولات سال ۱۴۰۴ معطوف به روند اتفاقات حوزه سیاست خارجی و مشخصا نوع مواجهه تهران با واشنگتن خواهد بود.
به همین دلیل، حذف نخبگان این دو حوزه (دیپلماسی و اقتصاد) از دولت، نهتنها یک تغییر مدیریتی ساده نیست، بلکه میتواند کشور را در برابر تحولات بینالمللی و داخلی آسیبپذیرتر کند. در شرایطی که ایران بیش از هر زمان دیگری نیاز به تصمیمگیریهای دقیق، مذاکرات هوشمندانه و مدیریت علمی اقتصاد دارد، کنار گذاشتن چهرههایی که توانایی هدایت این فرآیندها را داشتند، میتواند آینده کشور را با چالشهای جدی روبهرو سازد. این مسئله نشان میدهد که تصمیمات اتخاذشده در داخل دولت، نهتنها در سطح کابینه، بلکه در ابعاد کلان سیاسی، اقتصادی و امنیتی تأثیر مستقیم خواهد داشت.