مراجعه دردمندانه به قرآن در شب قدر
حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی مهدوی راد طی سخنانی با موضوع «مراجعه دردمندانه به قرآن کریم» در دفتر مرحوم آیتالله العظمی یوسف صانعی(ره)، گفت: سؤال این است که چرا برخی از صحابه نزد پیامبر میآمدند و با یک آیه، منقلب میشدند، اما ما با اینکه کل قرآن را هم میخوانیم، باعث انقلاب حال نمیشود؟ یکی از تفاوتهای ما با آنان در این است که احساس میکردند که برای رسیدن به مقصود، راهی را میپیمایند که تاریک است و نیاز به فانوس دارند؛ برای اینکه مسیر راه را روشن کنند، به قرآن مراجعه میکردند و در نتیجه، راه هم برایشان روشن میگردید. این درحالی است که ما به قرآن، مراجعه میکنیم تا بخوانیم، بفهمیم، مطالعه کنیم، ملا شویم و عباراتش را به چند شکل، ترکیب کنیم.

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ یک محقق و پژوهشگر قرآن با تأکید بر اینکه قرآن کتاب هدایت است و خود قرآن و هدایتهای معصومین(ع) نیز جهتدهنده به سوی بهرهگیری هدایتی از قرآن است، گفت: سؤال این است که چرا برخی از صحابه نزد پیامبر میآمدند و با یک آیه، منقلب میشدند، اما ما با اینکه کل قرآن را هم میخوانیم، باعث انقلاب حال نمیشود؟ یکی از تفاوتهای ما با آنان در این است که احساس میکردند که برای رسیدن به مقصود، راهی را میپیمایند که تاریک است و نیاز به فانوس دارند؛ برای اینکه مسیر راه را روشن کنند، به قرآن مراجعه میکردند و در نتیجه، راه هم برایشان روشن میگردید. این درحالی است که ما به قرآن، مراجعه میکنیم تا بخوانیم، بفهمیم، مطالعه کنیم، ملا شویم و عباراتش را به چند شکل، ترکیب کنیم.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی مهدوی راد طی سخنانی با موضوع «مراجعه دردمندانه به قرآن کریم» در دفتر مرحوم آیتالله العظمی یوسف صانعی(ره)، گفت: قرآن کتاب هدایت است و خود قرآن و هدایتهای معصومین(ع) نیز جهتدهنده به سوی بهرهگیری هدایتی از قرآن است. امیر مؤمنان، علی(ع) برای قرآنی زیستن و زیست مؤمنانه بر پایه قرآن فرمودهاند پرسشگرانه در محضر قرآن بنشینید و آن را به زبان در آورید. آن حضرت به تعبیری تکیه میکنند که در روایات و آیات ما فراوان دیده میشود.
این محقق و پژوهشگر قرآن افزود: ما در روایات و آیاتمان واژه «اقیموا» را فراوان داریم؛ مانند «أَقِیمُوا الصَّلاَةَ» و «أَقِیمُوا الدِّینَ» داریم که بر اقامه صلات و دین، تأکید میورزد و در روایات هم «اقیموا الامامه العادل» و «اقیموا الامر» و «اقیموا امرنا» را داریم که به اقامه امام عادل و امر، فرمان میدهد. اما آیا «اقیمو القرآن» هم داریم؟ بر اساس آیات قرآن و پیوند آن با روایت امام صادق(ع) و روایت امام رضا(ع) میتوان گفت به این مضمون هم داریم. خداوند در قرآن میفرماید «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَی شَیْءٍ حَتَّی تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ»؛ یعنی هان ای اهل کتاب، هیچ چیز و هیچ هویت، شأن و جایگاهی ندارید مگر اینکه تورات و انجیل را اقامه کنید. در روایت کوتاهی از امام صادق(ع) نیز در «کافی» نقل شده که روایتی لطیف است و درباره قرآن میفرماید: «نَزَلَ اَلْقُرْآنُ بِإِیَّاکِ أَعْنِی وَ اِسْمَعِی یَا جَارَةُ». اگر این روایت ترجمه دقیق شود باید به ضرب المثل «ای در به تو میگویم، ولی ای دیوار تو بشنو» ترجمه گردد.
وی اظهار داشت: پیش از انقلاب، «حیل شرعیه» درباره ربا بلایی در ایران و بازار ایران شده بود؛ لذا با تمسک به آنها کرور کرور ربا میخوردند. خودم به یاد دارم که در ده ما یک خانواده از هم پاشید و معلوم هم نشد که چه سرنوشتی پیدا کردند. بنده خدایی بود که هزار تومان از یک پولدار ظاهراً متدین مسجدی صف اولی میگرفت تا در مقابل یک چوب کبریت یا یک کله قند، در سال آینده هزار و صد تومان باز گرداند. در آن زمان، کسانی آثاری درباره ربا نوشتند که قابل توجه بود و یکی از آنان مرحوم آیت الله «سید ابوالفضل زنجانی» بود. کتاب ایشان کتابچهای کوچک با نام «بلای ربا» نام دارد و در آنجا در حرمت حیله شرعیه، به قصه «سبت» و جریان ماهیگیری یهودیان، استناد کرده است که میفرماید «وَ اسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ یَعْدُونَ فِی السَّبْتِ».
مهدوی راد تأکید کرد: همه اینها قابل استفاده است، و الا نزدیک به هزار و ششصد آیه در قرآن درباره انبیاء، قصههای ایشان، امتهای پیشین و جریانهای گوناگون داریم و خدا – نعوذ بالله- قصد قصهگویی محض نداشته، بلکه همه برای آن است که بهرههایی از آنها گرفته شود. اکنون اگر روایت از امام صادق(ع) را در کنار آیه سوره مائده بگذاریم که میفرماید: «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَی شَیْءٍ حَتَّی تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ»، گویا خطابش به ماست که: «یا اهل القرآن لستم علی شیء حتی تقیموا القرآن». از (أَقِیمُوا الصَّلاَةَ)های قرآن نیز میشود نقبی به این زد که مرادش «اقیمو القرآن» نیز هست؛ چون نماز میگوید قرآن است.
وی افزود: اکنون به کلام امام علی(ع) بر میگردیم که فرمودند وصیت من برای شما این است. در «نهج البلاغه» سه وصیت از آن حضرت داریم و البته امام(ع) نصایح دیگری هم فرموده و باید توجه کرد که گاهی خطبه را هم به عنوان وصیت مینامیدند و مرحوم علامه شیخ محمدباقر محمودی (ره) یک بخش قابل توجه از خطبهها را در طبقهبندیای که کرده، در گروه وصیتها جای داده است. این سه وصیت، عملاً بدین صورت است که یکی با «الله الله» بیان شده است؛ یکی هم وصیتی است که هم در قسمت خطبهها آمده و هم در بخش نامهها، ولی آنکه در قسمت خطبهها آمده، یک مقدمه دارد. یکی از این نقلها از «ابن ابی الدنیا» است که برخلاف آنچه گفته شد که برخی از صحابه، حواشی را گزارش نمیکردند، ایشان تصویرگرانه، گزارش کرده و البته این مقدمه در «نهج البلاغه» ذکر نشده ولی در «کافی» بیان شده و ابن ابی الدنیا این وصیت را در مقتل امیرالمؤمنین(ع) نقل کرده است.
این محقق و پژوهشگر قرآن اظهار داشت: سؤال این است که چرا برخی از صحابه نزد پیامبر میآمدند و با یک آیه، منقلب میشدند، اما ما با اینکه کل قرآن را هم میخوانیم، باعث انقلاب حال نمیشود؟ یکی از تفاوتهای ما با آنان در این است که احساس میکردند که برای رسیدن به مقصود، راهی را میپیمایند که تاریک است و نیاز به فانوس دارند؛ برای اینکه مسیر راه را روشن کنند، به قرآن مراجعه میکردند و در نتیجه، راه هم برایشان روشن میگردید. این درحالی است که ما به قرآن، مراجعه میکنیم تا بخوانیم، بفهمیم، مطالعه کنیم، ملا شویم و عباراتش را به چند شکل، ترکیب کنیم. اما سؤال این است که بعد از این همه، چه میشود؟