عده ای نسبتی بین آیت الله مصباح و انجمن حجتیه برقرار کرده بودند اما...
نفوذ انجمن حجتیه در حوزه علمیه، منابع مالی انجمن و ادعای ارتباط احمدی نژاد با این تشکیلات به روایت غرویان/ انجمن حجتیه یک تشکل پنهان است
آیت الله غرویان گفت: انجمن حجتیه یک تز داشته و دارند و آن عدم مداخله در سیاست بود. ولی گفتند انقلاب اصلی را باید امام زمان انجام دهند و در زمان غیبت کسی نباید به عنوان پرچم حکومت اسلامی بر افراشته کند. ولی الآن این تندروها و افراطگرایان اصولگرا، در سیاست هستند.

به گزارش گروه رسانه ای شرق،نام شان «انجمن خیریه حجتیه مهدویه» است اما به «انجمن حجتیه» معروف شده اند؛ انجمنی که اعضای آن به سبب نوع تفکرات شان در ساختار نظام جمهوری اسلامی جایی ندارند؛ اما هر از گاهی درباره نفوذ آنان در سیاست هشدار می دهند. حتی برخی از اهالی سیاست بر این باور هستند که تندروها و خالص سازان نیز از اعضای انجمن حجتیه هستند.
اما انجمن حجتیه چیست و چه قدرتی دارد؟ اعضای آنان چه کسانی هستند؟ آیا سیاهنمایی درباره قدرت اعضای این انجمن صورت گرفته یا همانقدری که می گویند خطرناک هستند؟ این ها سوالاتی هستند که همواره درباره این انجمن مطرح می شود. در همین راستا و در پی درگذشت رهبر این انجمن یعنی آیت الله افتخارزاده با آیت الله محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم به گفت و گو نشسته ایم.
آیت الله غرویان که روزگاری در جوانی عضو این انجمن بود، در گپ و گفتی با خبرگزاری خبرآنلاین بیان کرد: «انجمن حجتیه الان یک تشکل پنهان است. یعنی خیلی تبلیغات رسمی در رسانهها و مطبوعات ندارند. ولی فعالیت خودشان را به شکل NGOهای خانگی و محفلهای خانگی دارند.»
وی درباره ارتباط تندروها و جبهه پایداری با اعضای انجمن حجتیه گفت: «الآن این تندروها و افراطگرایان اصولگرا، در سیاست هستند، مشترکاتی با انجمن حجتیه از نظر نوع تفکر دارند و آن اخباری گری است.»
صحبت که به منابع مالی اعضای انجمن حجتیه رسید، این استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: «برخی مراجع اجازه استفاده از وجوهات شرعی را در انجمن داده اند و گفته اند میتوانید از وجوهات شرعی استفاده کنید اما...»
مشروح گفتگوی نوروزی آیت الله محسن غرویان، استاد حوزه علمیه قم را می خوانید؛
* آقای غرویان! دهم اسفندماه چهلم روز درگذشت رهبر انجمن حجتیه آقای افتخارزاده بود. این انجمن به دو مقطع قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تقسیم می شود. تفاوتها و شباهتهای این انجمن قبل و بعد از انقلاب به چه صورت است؟
من قبل از این که در سال ۵۷ برای تحصیلات به قم بروم، هنرستان میرفتم و جوانی در مقطع هنرستان و دبیرستان بودم و خودم جزء بچههایی بودم که در انجمن حجتیه نیشابور عضو بودم و کلاس میرفتم، از نزدیک شاهد جلسات انجمن بودم. آن زمان جلسات انجمن در دفاع از امام زمان و انجمن ضد بهاییت برای آشنایی جوانان با بحث مهدویت بود. در آن جا، اساتید به ما تعالیمی را میدادند تا با اهل مذهب و مکتب بهاییت بتوانیم مناظره کنیم.
ما بر کتابهای بهاییان – مانند کتاب ایقان اثر میرزا حسینعلی بهاء الله و کتاب بیان میرزا علی محمد باب و امثال این کتابها را مسلط میشویم تا متهیرات انجمن حجتیه را رد کنیم. انجمن حجتیه یک سری سخنرانیهای مذهبی هم برگزار میکرد که محور اکثر آنها امام زمان بود و آقای حلبی در راس انجمن و مهندس سجادی از ارکان انجمن حجتیه بودند.
به تدریج شنیدم که انجمن فعالیتهایی را به صورت جلسات خانگی دارد
بعد که انقلاب پیروز شد، انجمن کم کم {به این نتیجه رسید} که ما نباید وارد مسائل سیاسی شویم و ما فقط مسائل فرهنگی و مهدویت را مطرح میکنیم و به حکومت و امثال اینها کاری نداریم. ما بچههای شهرستان بودیم و در مرکز تهران نبودیم. کم کم صحبتهایی شنیدیم که آقای حلبی به امام خمینی پیشنهاد کرده اند که میتوانم تمام نیروهای خودم را در سراسر کشور در خدمت شما قرار دهم که برای انقلاب کار کنند. امام خمینی نپذیرفتند و بعد آقای حلبی اطلاعیه ای دادند که انجمن تعطیل میشود و تعطیلی انجمن را اعلام کردند.
از سال ۵۷ به بعد به قم آمدم و خیلی در جریان ریز مسائل انجمن نبودم و سالها هم میدیدم که صحبتی از جلسات انجمن نیست. اما به تدریج شنیدم که انجمن فعالیتهایی را به صورت جلسات خانگی دارد. الآن هم اطلاعاتی دارم که آن جلسات خانگی برای جوانان و نوجوانان وجود دارد و در خانهها برگزار میشود. همان اطلاعات درمورد امام زمان و مهدویت و غیبت مطرح میشود و کتابهایی که بهاییان چاپ کرده اند و جنبه تالیف و تدریس دارد، در جلسات انجمن مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و شبهات آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
این مجموعه اطلاعات کلی است که میتوانم درمورد انجمن حجتیه مطرح کنم. ریز مسائل را خیلی دقیق نمیدانم. چون فاصله من از انجمن حجتیه از ابتدای پیروزی انقلاب تا الان بیشتر شده است و در درس و بحث خودم بوده ام. خیلی ارتباط سازمانی با انجمن حجتیه ندارم. یک سری از مطالبی که در روزنامهها و رسانهها میبینم که درمورد انجمن گفته میشود، بر اساس اطلاعاتی که دارم واقعیت ندارد، این که کارهای زیرزمینی انجام میدهند و ضد نظام فعالیت میکنند. تا جایی که میدانم، انجمن حجتیه یک کار مذهبی و دینی و فرهنگی دارند. خیلی تشکیلات سیاسی نیستند و بیشتر تشکیلات مذهبی و فرهنگی هستند.
انجمن حجتیه یک تشکل پنهان است
* یعنی تشکل انجمن حجتیه فرقه ای است که از بالا به پایین است؟ یک تشکل پنهان است یا آشکار؟
الان یک تشکل پنهان است. یعنی خیلی تبلیغات رسمی در رسانهها و مطبوعات ندارند. ولی فعالیت خودشان را به شکل NGOهای خانگی و محفلهای خانگی دارند و مثلا در منطقههایی میروند که کسانی تحت تبلیغات بهاییت قرار گرفته اند و با آن افراد صحبت میکنند و به آنها هشدار میدهند که بهایی نشوند یا به مسلک بابیت در نیایند. میدانم این کارها را انجمنیها دارند.
* زمانی که عضو این انجمن شدید و باتوجه به این که گفتید از سال ۵۷ به بعد فاصله گرفته اید، شیوه جذب این افراد برای انجمن به چه صورت است و حول چه محوری است؟ رهبر انجمن چطور انتخاب میشود؟
شیوه جذب به این شکل است که جوانان مذهبی و متدین و اهل کتاب و مطالعه را شناسایی میکنند و با آنها صحبت میکنند و دعوت به جلسات مذهبی و عقیدتی میکنند. مثلا آن زمان که در انجمن بودیم، نوجوان و جوان بودیم ولی برای ما جلسات تمرین و سخنرانی میگذاشتند یا به ما کتابهای مذهبی میدادند و میگفتند اینها را خلاصه کنید و کنفرانس دهید. به هر حال بچههای مذهبی را که زمینه و آمادگی دارند را شناسایی و بعد دعوت به جلسه ای میکنند که ۱۰-۱۵ نفر نوجوان هم سن و سال هستند و اینها علاقه به دین و مذهب و امام زمان دارند، دعوت میگیرند که در هفته یک الی دو جلسه بیایند. افراد هم به این شکل جذب میشوند و میآیند.
عده ای در جامعه ما از همین علما و روحانیون، ضد فلسفه و عرفان هستند
* یک بحثی که وجود دارد و به آن اشاره کردید، هشدارهایی است که برخی رسانهها و افراد سیاسی درمورد انجمن حجتیه میدهند. برخی این تندرویها و خالص سازیهایی که این روزها صورت میگیرد را به انجمن حجتیه منتسب میکنند. اما یک روایت از رهبر فقید انجمن حجتیه است که این خالص سازان ارتباطی با انجمن حجتیه ندارند. به عنوان کسی که با این انجمن آشنایی دارید، میتوان این خالص سازی را جزو انجمن حجتیه دانست؟
انجمن حجتیه یک تز داشته و دارند و آن عدم مداخله در سیاست بود. ولی گفتند انقلاب اصلی را باید امام زمان انجام دهند و در زمان غیبت کسی نباید به عنوان پرچم حکومت اسلامی بر افراشته کند. ولی الآن این تندروها و افراطگرایان اصولگرا که در سیاست هستند، مشترکاتی با انجمن حجتیه از نظر نوع تفکر دارند و آن اخباری گری است. منظور این است که ما فقط باید ببینیم نحوه حکومت و مدیریت و سیاست و مسائل اجتماعی در اخبار و روایات چه آمده است و همان را بگیریم. مثلا عقل، فلسفه و اینها نباید در فقه و مسائل حکومتی و سیاسی اجتماعی دخالت کند و ما باید از اهل بیت و روایات آنها دریافت کنیم.
پس این مشترکات بین خالص سازان و انجمن حجتیه، مشابهتهای سازمانی و شکل یافته و تشکیلاتی نیست. نوع تفکر است. عده ای در جامعه ما از همین علما و روحانیون، ضد فلسفه و عرفان هستند. انجمن حجتیه هم غالبا ضد عرفان و فلسفه هستند و میگویند فقط باید به احادیث و اخبار و روایات و کتاب و سنت مراجعه کنیم. میگویند عقل جزو منابع فقه نیست. از طرفی امام خمینی فردی فلیسوف و فقیه و عارف بودند. این افراد آن بعد فلسفه و عرفان امام خمینی را قبول نمیکنند. اما اصولگرایان افراطی یا خالص سازان هم در این جهت اشتراکاتی دارند. خیلی با گرایشات فلسفی و بحثهای فیلسوفانه موافق نیستند. از این جهت مشابهتهایی با انجمن حجتیه دارند ولی به نظر من انجمن حجتیه به شکل سازمانی در بین این خالص سازان نیست.
آیت الله مصباح گفتند که امام زمان در خواب کسی آمده و تعیین کرده اند که رئیس جمهور ما احمدی نژاد است
جبهه پایداری را فرض بفرمایید که منسوب به آیت الله مصباح هستند. آیت الله مصباح یک فیلسوف بودند و نگاه فلسفی داشتند. ولی اواخر عمرشان گرایشاتی به سمت بحثهای اهل بیتی یا سنتی پیدا کرده بودند. ضد فلسفه و عرفان نبودند؛ ولی از طرفی آیت الله مصباح برای اهل بیت، احادیث و اخبار، درجه بالایی قائل بودند و در مسائل سیاسی و اجتماعی و انتخابات، میگفتند که مراجعه به آرای مردم مبنایی ندارد یا رای مردم پشیزی ارزش ندارد. ولایت فقیه یک مقام انتسابی است و نه انتخابی و انتساب از طرف امام زمان است.
ایشان تا جایی پیش رفتند که در زمان آقای احمدی نژاد گفتند که امام زمان در خواب کسی آمده و تعیین کرده اند که رئیس جمهور ما اقای احمدی نژاد است. من در جلسه ای که آیت الله مصباح این را گفتند بودم و از ایشان شنیدم که از خواب یک نفر مومن نقل میکردند که رئیس جمهور آقای احمدی نژاد است. دیدیم که عاقبت چه شد. آیت الله مصباح چنین حرفهایی میزدند که نشان میداد که با برخی افکار انجمن حجتیه هماهنگی دارند. ولی این که به طور سازمانی عضو انجمن باشند، به این شکل نبود.
بنابراین به نظر من، زمانی درمورد ارتباط سازمانی بحث میکنیم که این گروههای بالفعل چه ارتباطی با انجمن حجتیه دارند. زمانی همفکری و همدلی آنها را بررسی میکنیم. یک سری از افرادی که در جامعه مطرح هستند، نوع تفکرشان در برابر نوع تفکر اصلاح طلبان و آنهایی که دنبال مدرنیته و مدرنیسم و علم و دانش مغرب زمین هستند و علم گرا هستند، تفکری سنتی است. وقتی اینها را بررسی میکنیم، باید ارتباطات سازمانی را از ارتباطات و همدلیهای فکری و نوع نگرش جدا کنیم.
عده ای نسبتی بین آیت الله مصباح و انجمن حجتیه برقرار کرده بودند اما...
* پس میشود گفت که جریان فکری آیت الله مصباح شباهتهایی با انجمن حجتیه دارد؟
بله، داستانی هم درمورد آیت الله مصباح است که زمان امام خمینی در یک نیمه شعبان، امام خمینی گفته بودند که ما امسال جشن نیمه شعبان نداریم و چراغانی نکنید. چون رژیم شاه کشتارهایی انجام داده بود و ملت عزادار بودند. ولی آیت الله مصباح در آن موسسه در راه حق که ایشان هم یکی از اعضا و ارکان آن جا بودند، برای نیمه شعبان و امام زمان چراغانی کرده بودند. از این جا هم عده ای گفته بودن که آیت الله مصباح گرایشی به انجمن حجتیه دارند. چون انجمن حجتیه روی نیمه شعبان خیلی سرمایه گذاری میکرد. ما خودمان چند روز مانده به ایام نیمه شعبان و در زمانی که نوجوان بودیم و در انجمن بودیم، تمام شهر را پوستر میچسباندیم و فعالیتهای زیادی برای نیمه شعبان میکردیم. نیمه شعبان جشن اصلی انجمن حجتیه ایها بود. آیت الله مصباح هم چون گفته بودند چراغانی کنید و جشن بگیرید، عده ای نسبتی برای آیت الله مصباح و انجمن حجتیه برقرار کرده بودند. ولی آن اندازه که اطلاع دارم، این انتساب سازمانی نبود. نوعی همفکری با آن تفکر بود.
مهندس تابش و حدادعادل عضو انجمن حجتیه بودند
* همانطور که اشاره کردید، انجمن حجتیه از ورود به سیاست و دخالت در سیاست منع شده است. اما اعضای این انجمن در فضای سیاسی حال حاضر نفوذ دارند؟ شاخصه نفوذشان درکجاست و چه چهرههایی هستند؟
آن که یادم است اول پیروزی انقلاب، برخی ارکان و اعضای اصلی انجمن گوش به حرف انجمن ندادند و در انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، پست گرفتند و استاندار و شهردار شدند. یعنی قبول مسئولیت کردند و وارد بدنه نظام جمهوری اسلامی شدند که من از آقای مهندس تابش اسم میبرم.، آقای دکتر حداد عادل هم انگار در انجمن حجتیه بودند یا تمایلاتی داشتند. آقای مهندس مصحف و آقای مهندس سجادی بودند که برخی از اینها از ارکان انجمن بودند و به رحمت خدا رفتند. مثلا آقای مهندس سنجابی بعد از آقای حلبی، نفر دوم انجمن بودند. ایشان عضو ارشد بودند و گاهی پای سخنرانیهای ایشان درمورد امام زمان بودیم. سخنرانیهای با اشک و گریه و آه داشتند و خیلی منقلب میشدند و جمعیت را منقلب میکردند.
برای آقای مهندس سجادی که فوت کردند، برخی مراجع مانند آیت الله وحید، پیام دادند. ولی اینها در فضای رسمی و بیرونی انعکاسی نداشت ولی در فضای مجازی، این تجلیلها بود. اخیرا هم که رهبر دوم انجمن حجتیه، آیت الله افتخار زاده فوت کردند، آیت الله جعفر سبحانی از مراجع پیام دادند و به این شکل ارتباطات و همفکریها و همدلیهایی بین برخی مراجع با انجمن حجتیه بوده است و الان هم ممکن است کسانی که در بدنه حکومت و دولت و مجلس و نظام هستند، تمایلات فکری نسبت به اندیشههای امام زمانی انجمن حجتیه داشته باشند.
این که آنها ارتباط ارگانیک و سازمانی با انجمن حجتیه دارند یا نه را باید تحقیق بیشتری کرد. ولی بیشتر به نظر من افکار انجمن حجتیه و همان مسئله مهدویت و امام زمان است که خیلی علاقمند در بین جامعه و همچنین مسئولین و نمایندگان مجلس و وزرا و حتی مدیرکلها داشته باشد و همان افکار و اندیشهها را بعضا دارند.
انجمن حجتیه یک تشکیلات سازمانی دقیق و خشکی نداشت
* این افراد بعد از این که وارد سیاست شدند، همچنان عضو انجمن بودند یا بعد از آن خروج پیدا کردند؟ باتوجه به این که اصل انجمن حجتیه این بود که وارد سیاست نشوند.
همانطور که توضیح دادم انجمن حجتیه مانند یک حزب سیاسی سازمان یافته و تشکیلاتی که ما فکر میکنیم نبود. اینها جلسات مذهبی و سخنرانیهایی در شهرها میگذاشتند و عموم مردم شرکت میکردند. در خیلی از جلسات انجمن حجتیه، خود من سخنرانی داشتم و مقاله میخواندم و یا ترجمه آیات با من بود یا یک قاری قرآن را در اول جلسه تلاوت میکرد و ترجمه آن را میخواندم یا یک قطعه ادبی و شعر اجرا میکردم. نوجوان و جوان که بودم به این شکل در جلسات عمومی پشت تریبون میرفتم. این جلسات عمومی بود؛ یعنی قبل از انقلاب با اطلاع شهربانی بود.
مسئول انجمن به شهربانی میگفت که جلسه ای در جایی داریم و حتی میدیدم که مامور شهربانی و پلیس در قبل از انقلاب دم در انجمن میایستاد. مردم در آن جلسه شرکت میکردند و میرفتند. میخواهم بگویم که یک تشکیلات سازمانی دقیق و خشکی نداشت. الان هم همینطور است. این نیست که کسی بخواهد از انجمن وارد اداره یا سازمانی شود یا در نظام جمهوری اسلامی کاری کند، از انجمن حجتیه اجازه بگیرد. افراد در این گونه فعالیتها آزاد هستند. ولی سیستم فکری آنها برگرفته از سیستم فکری انجمن حجتیه ممکن است باشد.
آیت الله حلبی میگفت خیلی روحانیون را به انجمن نیاورید
* اشاره کردید که مراجع تقلید، پیام تسلیت صادر کردند. به این معنی است که آن تفکر را قبول دارند؟
بله، اگر قبول نداشتند که بیانیه نمیدادند. قبول داشتن انجمن حجتیه به لحاظ فعالیتهای غیر مذهبی انجمن است. آنها میگویند که انجمن حجتیه تشکیلاتی است و عده ای از دانشگاهیان هستند. غالبا هم در آن دوره ای که من بودم، اعضای انجمن، تحصیلکردههای دانشگاهی سطح بالا بودند. تحصیلات عالیه دانشگاهی داشتند.
آیت الله حلبی میگفت خیلی از روحانیون را در انجمن نیاورید. اعضایتان را از دانشگاهیان بگیرید. از روحانیان و طلاب و حوزویها در انجمن حجتیه زیاد نیاورید، چون مدام مناقشه میکنند و نظر میدهند و یکی میگوید حرام است و دیگری میگوید حلال است. سیاست آیت الله حلبی این بود که ما مذهبیون دانشگاهیان را که دوست دارند برای امام زمان کار کنند را جذب میکنیم و مسلح به افکار و سلاح علمی برای مبارزه با بهاییت میکنیم و بیشتر فعالیت انجمن حجتیه بر این محور بود.
* این گروههای نوظهور مانند گروههای آقای رائفی پور و امثالهم، ارتباط و همسویی با انجمن حجتیه دارد؟
همسویی میتواند داشته باشد. یک سری از همان حرفها را میزنند. ولی آقای رائفی پور و امثالهم را از قدیم جزو چهرههای انجمن نمیدانستیم و نبودند. حرفهایی که ممکن است آقای رائفی پور و امثال ایشان بزنند، مانند حرفهای انجمنیها است. ولی این که اینها عضو رسمی باشند را اطلاع دقیقی ندارم. بیشتر اینها را در همان همدلیها و همسوییهای فکری دسته بندی میکنم.
اگر انجمن حجتیه قدرتی دارد، قدرت فکری است
* آقای غرویان! برخی سیاسیون هشدارهایی در مورد انجمن حجتیه میدهند. اساسا اعضای انجمن حجتیه چه قدرتی دارند و چه کارهایی میتوانند بکنند؟ برای چه میگویند که انجمن حجتیه یک انجمن خطرناک است؟ آیا بزرگنمایی صورت میگیرد؟
به اندازه ای که من اطلاع دارم اینطور نیست. اگر انجمن حجتیه قدرتی دارد، قدرت فکری است. یعنی میتواند نسل جوان را با مسئله مهدویت و امام زمان و اینها جذب کند. این که بگوییم انجمن حجتیه گروهی هستند که از خارج کشور برایشان پول میآید را خیلی تایید نمیتوانم بکنم. کسانی که این ادعا را میکنند، باید سند و مدرک بیاورند و حرف خود را اثبات کنند. قدرت جذب انجمن حجتیه بالاست. طرحها و اندیشهها و کتابهایی را برای جوانان مطرح میکنند و روش جذب جوانان در این انجمن مطلوب است و جوانان را با شور و احساس دینی و مذهبی جذب میکنند. اهل مطالعه و کتاب هستند و جوانها را وادار به مطالعه و بحث و درس میکنند. اینها برای خود جاذبه دارد.
یک سری از افرادی که انجمن را خطر بزرگی قلمداد و معرفی میکنند، به نظرم افراط و غلو میکنند. انجمن حجتیه یک انجمن مذهبی است. مانند هیئتها و NGOهایی که ایجاد میشود و برخی مداحان مشهور، برای خود گروهی جوان و پیرو دارند و جلساتی دارند. انجمن حجتیه هم طیفی از جوانان را بر اساس مطالعه و اصول عقاید و ایدئولوژی و مکتب و مسئله مهدویت جذب میکند. سطح کلاس انجمن حجتیه بالاتر از خیلی از این حیئتها و گروههایی است که مداحان دارند. اینها فقط مداحی میکنند و سینه زنی و مجلس دارند ولی انجمن حجتیه سطح فعالیتش از این افراد بالاتر است. بحثهای مقایسه ای و نقد کتاب و امثال اینها دارند. از لحاظ علمی کلاس میگذارند و پیش میبرند. نظم و انضباط و جلسات مستمر دارند. نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و تفسیر قرآن دارند و کتابهای احادیث مانند بحار الانوار جلد ۱۳ که همه درباره مهدویت و امام زمان است را به شکل علمی بررسی و تحلیل میکنند تا جوانان را جذب مسئله مهدویت کنند. اگر قدرتی دارند، به نظرم قدرت فکری و علمی آنها است.
هیچ کس در انجمن حجتیه به ما این را نمیگفت که ظلم و فساد را بیشتر کنیم
* پس به نوعی معتقدید در حق انجمن حجتیه یک بزرگنمایی و ظلم صورت گرفته است؟
بله، از دیدگاه من یک بزرگنمایی به تعبیر شما هست. مثلا آن اوایل کتابی به نام حزب قائدین زمان منتشر شد که آقای باقی این کتاب را نوشته بودند. این کتاب را خواندم و دیدم با واقعیتهایی که من از انجمن سراغ دارم منطبق نیست. برخی مطالب درست است. مانند این که انجمن میگفت برای ورود در سیاست و حکومت فعالیت نمیکنم. بلکه برای امام زمان کار میکنیم. این حرفها درست است. ولی این که اینها ضد نظام و جمهوری اسلامی هستند یا از خارج کمک برایشان فرستاده میشود یا گروه آمریکایی یا صهیونیستی هستند، به نظرم اینطور نیست. افراط و تفریط در خود قضاوت انجمن حجتیه وجود دارد.
برخی از انجمنیها که میشناسم و با آنها ارتباط دارم، در حق امام خمینی یا مسئله ولایت فقیه، حرفهای نادرستی مطرح میکنند. یا همین ایده که ما قبل از ظهور امام زمان نباید حکومت تشکیل دهیم و هر پرچمی بر پا کنیم پرچم ظلالت و گمراهی است، با آنها خیلی بحث کردم و گفتم این حرف درستی نیست. درست است که باید برای تشکیل حکومت جهانی امام زمان تلاش کنیم. ولی نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم و هر حکومتی آمد را بپذیریم. به هر حال در جهت حکومت امام زمان باید حرکت کنیم. آن حکومت نهایی به دست امام زمان است. ولی ما در زمان غیبت وظیفه داریم در جهت اصلاح جامعه حکومتی تشکیل دهیم و حکومتی به دست بگیریم.
برخی معتقدند که در انجمن حجتیه میگویند باید بنشینیم و ظلم و فساد را بیشتر کنیم تا امام زمان زودتر ظهور کند. این حرف هم غلطی است. هیچ کس در انجمن حجتیه به ما این را نمیگفت که ظلم و فساد را بیشتر کنیم. خیلی هایشان اهل تقوا و پاکدامنی و عبادت هستند. یا برخی در انجمن هنوز هستند که تلویزیون نگاه کردن را حرام میدانند و در خانه هایشان هم تلویزیون ندارند. میگویند اینها ابزار و وسایل گمراهی و انحراف و فساد است و نباید اینها را در خانه داشته باشیم. این افراط و تفریط از نوع فکری و نوع نگاه هم در انجمن حجتیه ایها وجود دارد و هم مخالفین آن افراط و تفریط دارند.
در قم کلیپی درست کردند و گفتند که آقای احمدی نژاد همان شعیب بن صالح است
* می گفتند که آقای احمدی نژاد و دولت نهم و دهم از اعضای انجمن حجتیه بوده اند. برخی میگویند فعالیتهای انجمن حجتیه در دولت ایشان گسترش پیدا کرده بود. روایتی هم وجود دارد که آقای احمدی نژاد خود را رابط با امام زمان میدانست. اساسا این ادعا را مطرح میشد و اصلا توسط چه کسانی مطرح میشد؟
این به خاطر ارتباطی بود که آقای احمدی نژاد با آقای مشایی داشت و میگفتند که آقای مشایی، آقای احمدی نژاد را سحر کرده است و اهل سحر و ارتباط با امام زمان است، آقای احمدی نژاد هم از اولی که به میدان سیاست آمد، با شعار الهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر آمد و مسئله امام زمان را مطرح کرد. طوری آقای احمدی نژاد صحبت میکرد که انگار ارتباط مستقیم با امام زمان دارند. به شخصه یکی از سخنرانیهای ایشان را گوش میکردم که فکر میکردم در ۲۲ بهمن یا روز قدس بود و مستقیما از رادیو پخش میشد. دیدم آقای احمدی نژاد در پایان سخنرانی گفتند که من از نیروهای انتظامی و استاندار و شهردار تشکر میکنم. از امام زمان هم تشکر میکنم. انگار نوع ارتباطش با امام زمان مانند نوع ارتباط با استاندار و شهردار و سایر مسئولین است.
این برای مردم یک تلقی ایجاد کرده بود که ارتباط آقای احمدی نژاد با امام زمان خیلی نزدیک است و از ایشان فرمان میگیرند. آن هم به خاطر حرفهایی بود که آقای مصباح میگفتند که امام زمان، آقای احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند و آقای مصباح هم خیلی مردم را تشویق و ترغیب کردند که به آقای احمدی نژاد رای دهید. آقای احمدی نژاد هم به نحوی به تفکرات انجمن حجتیه منسوب شد و کلیپی هم در قم ساختند که روایات آخر زمان را آوردند و گفتند که آقای احمدی نژاد همان شعیب بن صالح است که در روایات آمده قبل از ظهور امام زمان ظهور میکند. فیلمهایی هم درست کرده بودند و پخش کرده بودند. به این شکل، آقای احمدی نژاد هم به عنوان یک فرد مرتبط با امام زمان در جامعه ما مطرح شد.
از طریق بازی کردن با عقاید دینی مردم، از منصب قدرت و از ثروت بهره مند میشوند
* این فیلم توسط حامیان آیت الله مصباح درست شد؟
بله، بیشتر آنها بودند که این را دامن زدند. خدا آقای آشتیانی در قم را رحمت کند که نماینده مجلس بودند. ایشان و پسرشان و بستگانشان چنین فیلمی برای آقای احمدی نژاد درست کردند و خیلی هم درآمد از فروش این فیلم و ویدیو کسب کردند. یک سی دی بود که پخش میشد و فروش میرفت. بعد از آقای احمدی نژاد که رئیس جمهوری ایشان تمام شد، همه این جریانات هم تمام شد. آن حرفهای آقای مصباح هم متاسفانه واقعیت پیدا نکرد و آقای احمدی نژاد هم رفتارهایی از خود نشان داد که مطلع هستید. در مجموع، اینها نشان دهنده این است که این حرفها و تفکرات بیشتر برای استفاده یا سوء استفاده از مردم است. برای این که مردم را جذب کنند، تمام این مطالب را به دین و خدا و امام زمان و خواب و رویا مرتبط میکنند و متاسفانه سوء استفادههای خود را انجام میدهند و از طریق بازی کردن با عقاید دینی مردم، از منصب قدرت و به دنبال آن، از ثروت هم بهره مند میشوند.
آقای مشایی ادعاهایی داشت که با امام زمان مرتبط است
* دیداری بین آقای احمدی نژاد با رهبر انجمن حجتیه یا اعضای این انجمن شکل گرفته بود؟
اطلاع زیادی ندارم. ولی آقای احمدی نژاد زمانی جزو انجمن اسلامی یا یک تشکل اساتید دانشگاهی بود و آقای مصباح هفته ای یک بار یا دو هفته یک بار از قم به تهران میرفتند و برای اساتید دانشگاه و تشکل بسیج اساتید، سخنرانی میکردند. چند جلسه هم آقای مصباح وقت نداشتند و به من گفتند که در بسیج اساتید دانشگاه تهران – که آقای احمدی نژاد هم یکی از اعضای آن بسیج بودند – سخنرانی و جلسه پرسش و پاسخ داشتیم.
ولی ارتباط ارگانیک و رسمی بین آقای احمدی نژاد یا آقای مشایی با انجمن حجتیه نمیدیدم. مگر این که این ارتباطات به همان شکل همدلی فکری و همسویی فکری برقرار بود. عرض کردم که آقای مشایی ادعاهایی داشت که با امام زمان مرتبط است و حالتهای خلسه پیدا میکرد و چشم هایش را میبست یا حالتهای غش پیدا میکرد و میگفت که الان ارتباطم با امام زمان برقرار شد و زمانی هم مشخص شد که همه آنها دروغ بود.
* یعنی فیلم بازی میکردند؟
بله، از این فیلمها زیاد بازی میکردند. به حال مردم تاسف میخوردیم که عقاید و باورهایشان به این شکلها مورد سوء استفاده قرار میگرفت.
برخی از مراجع اجازه استفاده از وجوهات شرعی را در انجمن داده اند
* بحثی که درمورد منابع مالی اعضای انجمن حجتیه مطرح میشود. این منابع مالی انجمن حجتیه از چه طریقی فراهم میشود و آیا اعضای انجمن خیلی پولدار هستند؟
تا جایی که من اطلاع دارم، برخی مراجع اجازه استفاده از وجوهات شرعی را در انجمن داده اند و گفته اند میتوانید از وجوهات شرعی استفاده کنید. یک سری از خیرین و افراد بازاری پولدار و مومن هم هستند که از افکار و اندیشههای انجمن حجتیه متاثر هستند و اجازه پرداخت وجوهات را از مراجع گرفته اند که خمش مالشان را به انجمن حجتیه بدهند تا برای امام زمان خرج شود. ولی ریز جزییات و آمار دقیق را نمیدانم.
افکار انجمن حجتیه طرفدارانی در حوزههای علمیه دارد
* یعنی از این منابع مالی برای اقدامات سیاسی استفاده میشود و میشود گفت که انجمن حجتیه در حوزه علمیه نفوذ دارد؟
به آن شکلی که بگویید نفوذ دارد، اینطور نیست. ولی این افکار انجمن حجتیه طرفدارانی در حوزههای علمیه دارد. در حوزههای علمیه هم خیلی از علما و مراجع و مجتهدین و طلاف و فضلا و اساتید داریم که میگویند در سیاست نباید دخالت کنیم. ابتدای تفکر انجمن حجتیه هم همین بوده است. الان هم عمدتا همین را میگویند که کار ما حوزویان و روحانیان، دین و اعتقادات مردرم است. ولی عقاید سیاسی و انتخابات را حتی شرکت نمیکنند. خیلی از حوزویان هستند که در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکنند.
برخی در حوزه علمیه میگویند نباید وارد سیاست نباید بشویم تا امام زمان ظهور کنند
* مصداق میتوانید بگویید که چه کسانی هستند؟
خیر، ولی به طور اجمالی عرض میکنم که افکار این چنینی هست و از قدیم هم بوده است. افرادی هستند که اصطلاحا ضد ولایت فقیه هستند و میگویند ولایت فقیه را قبول ندارند و میگویند فقها در زمان غیبت، وظیفه ای جز امور حسبیه ندارند. تشکیل و حکومت و اینها وظیفه فقیه نیست و اینها بحثهایی است که از زمان شیخ انصاری و قبل از آن در بحثهای فقهی مطرح بوده است و بعد در نجف مطرح شده است. اگر بخواهم وارد بحثهای دقیق فقهی و نظرات فقها و طرفداران این افکار بشوم، یک بحث خارج فقهی لازم دارد که اسناد و مدارک و بیاناتشان را بیاوریم که مناسب این مجال نیست. ولی انجمن حجتیه میگفت که در سیاست دخالت نمیکنیم. این در حوزههای علمیه هم طرفدارانی داشته و دارد که میگویند نباید وارد سیاست نباید بشویم تا امام زمان ظهور کنند و تشکیل حکومت دهند.
* این منابع مالی در اقدامات سیاسی هم استفاده میشوند یا خیر؟
باید تعریف کنیم که فعالیت سیاسی و دینی چیست. به هر حال آنها میگویند این وجوهات را در راه معارف اهل بیت و امام زمان و آشنایی مردم با امام زمان مطرح میکنیم. این که مصادیقش کجاست و کجا یک فعالیت سیاسی یا کجا دینی مذهبی است فرق میکند. ولی سیاست کلی آنها این است که برای آشنایی مردم با امام زمان این منابع را خرج میکنیم.
27215