امیرعبداللهیان، بالاخره گزینه وزارت خارجه
گمانهزنیهای چندینساله در نهایت درست از آب درآمدند. حسین امیرعبداللهیان، دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل، بهعنوان گزینه دولت سیدابراهیم رئیسی برای وزارت خارجه معرفی شد.
گمانهزنیهای چندینساله در نهایت درست از آب درآمدند. حسین امیرعبداللهیان، دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بینالملل، بهعنوان گزینه دولت سیدابراهیم رئیسی برای وزارت خارجه معرفی شد. نام حسین امیرعبداللهیان البته از همان سال ۹۶، وقتی رئیسی برای بار اول شانس خود را برای کسب ریاستجمهوری آزمود، بهعنوان گزینه اصلی وزارت خارجه او مطرح شده بود؛ اما پس از پیروزی رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰، برای مدتی به نظر میرسید رئیسجمهور جدید، علی باقریکنی، معاون امور بینالملل قوه قضائیه را که تا همین چند هفته پیش در همین سمت معاون رئیسی بود، بهعنوان گزینه وزارت خارجه معرفی میکند؛ تا جایی که او بهعنوان نماینده دوره انتقالی رئیسی در وزارت خارجه مستقر شد و حتی در دیدارهای خارجی نیز حضور یافت. بااینحال، از یکی، دو هفته پیش، دوباره شانس باقری کمرنگ شد و نام کسی به عنوان گزینه اصلی مطرح شد که مدتهاست بهعنوان مدعی اصلی وزارت خارجه در هر دولت احتمالی اصولگرا حضور داشته است. تعامل او با نحلههای مختلف اصولگرایی و حضور او بهعنوان دستیار ویژه در دوران ریاست مجلس علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف، دو رئیس اصولگرای مجلس و البته مهمتر از اینها رابطه حسنهاش با سپاه قدس، بهویژه در دوران فرماندهی سردار قاسم سلیمانی، از جمله دلایلی بود که او را بهعنوان گزینه اصلی مطرح میکرد. نوع خروج او از وزارت خارجه محمدجواد ظریف نیز البته جایگاه او را در میان اصولگرایان بهبود بخشید.
وزیری از بدنه وزارت خارجه
از یک زاویه میتوان شباهتی بین ظریف و امیرعبداللهیان دید. گزینه وزارت خارجه رئیسی، مانند گزینه وزارت خارجه روحانی، فردی است که از بدنه وزارت خارجه میآید. امیرعبداللهیان سالها در سمتهای مختلف، از سفارتخانههای منطقه تا معاونتها، از نیروهای وزارت خارجه بوده است. او حتی پس از آنکه وزارت خارجه را به سمت مجلس ترک کرد، هم در جایگاه مشاور ظریف با وزیر خارجه در ارتباط بود و هم با جلسات و تعاملاتی که از جایگاه دستیار امور بینالملل با معاونان و مدیران وزارت خارجه داشت، ارتباط خود را با این بدنه حفظ کرد. ارتقای او به جایگاه وزیر خارجه اکنون به این معنا خواهد بود که وزیر خارجه دولت رئیسی با ساختار و روند کار این نهاد آشناست. این البته از زاویه دیگری نیز مهم است؛ بسیاری از ناظران و کارشناسان صحنه دیپلماسی ایران، سالهاست ساختار وزارت خارجه را دارای نقاط ضعف و نیازمند اصلاح میدانند. انتصاب کسی که خود از این ساختار میآید، به این معناست او فرصت این را داشته است که با ضعفها و چالشهای این ساختار مواجه شده باشد. ارتباط حسنه او با دیگر نهادهای درگیر در حوزه سیاست خارجی، در کنار این آشنایی میتواند فرصتی برای او به حساب بیاید که دستبهکار شناسایی و اصلاح این نقاط ضعف شود و روند کار وزارت خارجه را اصلاح کند. این البته در صورتی است که او نیز با دیدگاههای این منتقدان درباره وزارت خارجه همراه شود و برای این نهاد جایگاهی که باید را در نظر داشته باشد.
رأی اعتماد، قطعی
درباره کابینه رئیسی گمانهزنیها بسیار بوده و حالا با معرفی اسامی، این گمانهزنیها تشدید هم خواهد شد. درحالیکه تصور میشد همجناحبودن رئیسی با صاحبان اکثریت در مجلس شورای اسلامی، نوعی یکدستی بین قوا ایجاد و راه آسانی برای تعامل دولت و مجلس فراهم کند، در روزهای اخیر کم نبوده موضعگیریها و اخبار حاکی از اختلافها بین گروههای مختلف اصولگرا که هرکدام با لابیهای مختلف در تلاش بودند نیروهای خود را در دولت و نهادهای مختلف ببینند. حتی پس از انتشار اسامی نیز برخی به کسب رأی اعتماد تمام کابینه رئیسی از مجلس تردید وارد میکنند. امیرعبداللهیان اما در میان گزینههای نامطمئن نیست. در غیاب اتفاقی پیشبینینشده، عملا تردیدی وجود ندارد که مجلس اصولگرا به امیرعبداللهیان رأی اعتماد خواهد داد؛ چراکه چنانکه گفته شد، او در صحنه سیاست داخلی ایران در میان اصولگرایان دشمنی ندارد. البته برخی نمایندگان غیراصولگرای مجلس نیز احتمالا انگیزهای برای رأی عدم اعتماد به او نخواهند داشت؛ اما در میان اصولگریان او وجهه مناسبی برای خود دستوپا کرده که ماجرای جدایی او از وزارت خارجه ظریف هم به آن کمک کرده است.
جدایی از ظریف بهعنوان امتیاز
اصولگرایان البته بههیچوجه دل خوشی از ظریف و تیمش نداشتند؛ اما سابقه امیرعبداللهیان با ظریف خود بهعنوان نکتهای مثبت از دید آنها برای او به حساب میآید. امیرعبداللهیان که اواخر دولت محمود احمدینژاد در دوران وزارت خارجه سلف ظریف، علیاکبر صالحی، معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه بود، بعد از شروع به کار ظریف، در همین سمت ماند. به روایت خود او در مصاحبهای که در سال ۹۶، یک سال پس از خروج از وزارت خارجه، با «شرق» داشت، ظریف، بهخصوص به خاطر اینکه خود درگیر پرونده مهم و حساس مذاکرات هستهای بود و البته مسائل منطقه هم در انتظار تعیین تکلیف آن پرونده تا حد زیادی مسکوت بود، اختیارات بسیاری در این حوزه به او تفویض کرده بود. اما سه سال بعد و در فضایی که مذاکرات هستهای به پایان رسیده بود، ظریف و امیرعبداللهیان به نقطه پایان همکاری رسیدند. وزارت خارجه ظریف البته امیرعبداللهیان را دوباره بهعنوان سفیر میخواست، این بار برای سفارت عمان؛ اما امیرعبداللهیان با بهانهکردن مسائل شخصی، این سمت را نپذیرفت و در نهایت بهعنوان دستیار ویژه به مجلس رفت و تا امروز در آن جایگاه ماند.
عاقبت دوگانه دیپلماسی - میدان
موضوع دیپلماسی و میدان یکی از مسائلی است که بهعنوان دلیل اختلاف امیرعبداللهیان و ظریف مطرح میشد و از جمله دلایلی بود که توجه و حمایت اصولگرایان را جلب کرد؛ تا جایی که امروز امیرعبداللهیان وزیر خارجه دولت آنها باشد. امیرعبداللهیان رابطه مثبت و نزدیکی با سپاه قدس داشت و گمانهزنیها بر این قرار گرفت که وزارت خارجه به این تعامل نگاه مثبتی ندارد. صحبتهایی که در اردیبهشت امسال از مصاحبه آرشیوی ظریف «لو» رفت نیز حاکی از این بود که وزیر خارجه دولت روحانی از دینامیک قدرت دیپلماسی در مقابل «میدان» راضی نیست. اصولگرایان اما هم در زمان کناررفتن امیرعبداللهیان و هم پس از افشای صحبتهای ظریف، در این دوگانه طرف «میدان» را گرفته بودند و در مقابل ظریف صفآرایی داشتند تا به این ترتیب این برکناری بهعنوان نشان افتخاری برای او باشد. صحبتهای هرازگاهی امیرعبداللهیان نیز البته نشانههایی از این اختلاف در خود داشت؛ تا جایی که در همان فایل، کنایههای ظریف به او بدون ذکر نام نشان دهد وزیر خارجه او را مشغول تلاش برای دیدهشدن در صحنه رسانه میداند، از موضعگیریهای او راضی نیست و احتمالا مثل برخی منتقدان امیرعبداللهیان، او را در تدارک نشستن به جای خود میبیند. حالا در نهایت این ظریف است که میرود و این امیرعبداللهیان است که پس از پنج سال حضور در کنار رؤسای مجلس اصولگرا، بر جای ظریف تکیه خواهد زد.
چالشی که رفع میشود
آمدن امیرعبداللهیان، یک معنای دیگر نیز برای صحنه سیاست خارجی ایران دارد. ظریف همواره با رویکرد اصولگرایان و نهادهای در اختیار آنها در چالش بود و اختلاف او با امیرعبداللهیان نیز بخشی از همین چالش بود. در این تقابل، وزارت خارجه روحانی را شاید بتوان نقطه اصلی نارضایتی اصولگرایان از او دانست. انتشار فایل صوتی ظریف، حرفهای مگو را علنی و مشخص کرد نقشآفرینی «میدان» در صحنه دیپلماسی، یعنی نقشآفرینی نهادی که اصولگرایان رویکردش را مطلوب میدانستند و بلکه آرزو داشتند دیپلماسی ایران به جای رویکرد ظریف تماما با رویکرد میدانی پی گرفته شود، برای وزارت خارجه ظریف مسئله بوده و او این ارجحیت را نامطلوب میدانسته است.
حالا با رفتن ظریف، کسی جانشین او خواهد شد که خود به اردوگاه این مخالفان متعلق بوده است. اخبار رسمی و غیررسمی از حوالی دولت رئیسی، حاکی از آن است که احتمالا سکانداری مذاکرات هستهای نیز در دولت رئیسی از وزارت خارجه پس گرفته شود و دوباره شورای عالی امنیت ملی متولی مسئله باشد؛ اما وزیر خارجهای که حسین امیرعبداللهیان باشد، بعید است مانند ظریف با چنین رویکردی مخالفت داشته باشد، بلکه احتمالا او وزارت خارجه خود را زیر سایه همین رویکرد تعریف خواهد کرد.
شناخت منطقه، سابقه در منطقه
اگر ظریف تا پیش از وزارت خارجه عمده دوران فعالیت دیپلماتیک خود را در حوزه غرب و بهخصوص آمریکا گذرانده بود، امیرعبداللهیان بخش اصلی سابقه خود را در حوزه منطقه غرب آسیا و همسایگان دارد. این از طرفی به این معنا خواهد بود او که با ساختار وزارت خارجه آشناست، با مناسبات منطقهای بهطور ویژهای آشناست و البته با راهبرد کلی سیاست خارجی ایران در منطقه نیز؛ اما انتصاب امیرعبداللهیان در بین کشورهای منطقه نشانه چندان مثبتی از لحاظ چشمانداز رابطه آنها با جمهوری اسلامی ایران نیست و همین تصویر نهچندان مطلوب میتواند بر رابطه ایران با دیگران، شامل اروپا و آمریکا نیز تأثیرگذار باشد. این بهخصوص در شرایطی که اکثر کشورهای منطقه به دنبال بازتعریف نوع تعامل و تقابل خود با ایران هستند، میتواند روی تصمیمات آنها تأثیر بسزایی داشته باشد.اسرائیل از اواخر دولت ترامپ، کارزار ویژهای را برای افزایش نفوذ خود در منطقه کلید زده و با کشورهای مختلف در حوزه خلیج فارس و جنوب ایران در حال عادیسازی روابط و افزایش تعاملات است. از طرفی، در ماههای اخیر جنبشی در بین کشورهای منطقه برای بهبود روابط با ایران و پایاندادن به تنشها و تقابلها به نفع هر دو طرف به راه افتاده است. تازهترین نمونه این مسئله، تلاشی است که عراق کلید زده و به دنبال جمعکردن بازیگران منطقه شامل ایران و عربستان دور یک میز است. در این شرایط یک سؤال مهم درباره دوران کاری امیرعبداللهیان همین مسئله منطقه خواهد بود. به عبارتی، مسئله این است: آیا شناخت و سابقه طولانی او در منطقه به کمک او میآید تا از فرصتهای ایجادشده برای بهبود رابطه بین ایران و کشورهای منطقه استفاده کرده و تلاشهای اسرائیل برای همراهکردن آنها در مقابل ایران را خنثی کند یا سابقه و تصویر این کشورها از رویکرد پیشین او تعیینکننده خواهد شد و این فرصتها سرنوشت متفاوتی خواهند یافت؟
سوابق اجرائی و دیپلماتیک حسین امیرعبداللهیان
دستیار ویژه رئیس مجلس و مدیر کل امور بینالملل مجلس شورای اسلامی (۱۳۹۵ تاکنون)
مشاور وزیر امور خارجه (۱۳۹۵ تاکنون)
معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه (1390 تا ۱۳۹۵) در دوره وزارت علیاکبر صالحی و محمدجواد ظریف
مدیر کل خلیج فارس و خاورمیانه وزارت امور خارجه (1389 تا ۱۳۹۰)
سفیر جمهوری اسلامی ایران در بحرین (1386 تا ۱۳۸۹)
رئیس ستاد ویژه عراق در وزارت امور خارجه (1385 تا ۱۳۸۶)
معاون مدیر کل خلیج فارس وزارت امور خارجه (1385 تا ۱۳۸۶)
معاون دستیار ویژه وزیر امور خارجه در امور عراق (1382 تا ۱۳۸۵)
معاون اداره اول سیاسی خلیج فارس وزارت امور خارجه (1380 تا ۱۳۸۲ )
کارشناس و معاون سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد (1376 تا ۱۳۸۰)