|

باز‌تعریف نقش خاتمی یا کناره‌گیری او؟

حواشی سخنان اخیر محمدرضا خاتمی همچنان ادامه دارد. او گفته بود که خاتمی به مقامات کشور و دوستان‌شان گفته است که دیگر وارد صحنه عملیاتی سیاست نخواهد شد.

باز‌تعریف نقش خاتمی یا کناره‌گیری او؟

به گزارش روزنامه شرق، حواشی سخنان اخیر محمدرضا خاتمی همچنان ادامه دارد. او گفته بود که خاتمی به مقامات کشور و دوستان‌شان گفته است که دیگر وارد صحنه عملیاتی سیاست نخواهد شد. حالا ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، نسبت به این سخنان گفته است: «اظهاراتی از قبیل این را که دوستان وارد صحنه عملیاتی سیاست نشوند، از خود خاتمی نشنیده‌ایم؛ اما اگر که گفته من دیگر به شکل عملیاتی در سیاست دخالت نمی‌کنم؛ یعنی مأیوس از این است که با این شرایط بشود اصلاحاتی صورت بگیرد. خاتمی از تحقق اصلاحات مأیوس شده است؛ بنابراین وقتی همه راه‌ها بسته شده است، چاره‌ای جز این نیست که به صورت عملیاتی در سیاست دخالت نکند». البته در کنار این نگاه که خاتمی مأیوس از کنشگری سیاسی شده است، برخی باور دارند که او قصد دارد دیگر به صورت رسمی فعالیتی نکند؛ هرچند این نگاه نیز خالی از بحث نیست؛ زیرا این پرسش به وجود می‌آید که خاتمی مگر در سال‌های اخیر فعالیت عملیاتی داشته است و اصلا اجازه ورود به سیاست رسمی به او داده شده است؟ حال آنکه نمایش تصویر او هم در رسانه‌ها ممنوع است، چه برسد به آنکه بخواهد فعالیتی رسمی در حوزه سیاست داشته باشد. هرچند شاید منظور از دوری خاتمی از عرصه عملیاتی در سیاست به معنای کنشگری جریانی و حزبی باشد؛ به نحوی که ممکن است خاتمی تصمیم گرفته که دیگر به صورت سابق پشت سر تصمیمات احزاب اصلاح‌طلب نایستد و صرفا نقش لیدری معنوی داشته باشد، نه عینی و مستقیم؛ یعنی برای مثال دیگر از لیست خاصی حمایت نکند و به نوعی از حالا به همه احزاب اصلاحات اعلام کند که برای پیروزی لیست‌تان روی من حساب نکنید. فرضیه اخیر بیشتر نزدیک به واقعیت به نظر می‌رسد؛ زیرا حمایت‌های سال‌های اخیر خاتمی از لیست‌های انتخاباتی باعث شد که نقدهای مهمی از سوی جامعه در پی ضعف عملکرد نمایندگان لیست امید و شورای پنجم متوجه او شود یا حمایت او از حسن روحانی هم همین نتیجه را برایش به ارمغان آورد و این در حالی بود که خاتمی نه برای کسب امتیازی از دولت روحانی از او حمایت کرد و نه نیت بازگشت به قدرت رسمی داشت و حمایت‌ها صرفا برای جلوگیری از به قدرت رسیدن نیروهای رادیکال بود؛ اما در شرایط کنونی انگار خاتمی به این نتیجه رسیده است که دیگر نباید خود را هزینه احزاب رایج کند؛ وگرنه با توجه به اظهارات برخی افراد به نظر می‌رسد خاتمی قصد ندارد به طور کلی از عرصه سیاست‌ورزی غیررسمی کناره‌گیری کند؛ چنان‌که محمود صادقی به‌تازگی گفته است: «در دو ملاقات اخیری که ما با آقای خاتمی داشتیم، من چنین چیزی برداشت نکردم که ایشان بخواهند از جایگاه خود کنار بروند... . فرض این مسئله خیلی قابل تحقق نیست. الان در جبهه اصلاحات تعدادی از اشخاص حقیقی و عضو در واقع از طریق رایزنی و حداقل مشاوره و اغلب معرفی آقای خاتمی عضو شده‌اند. البته ممکن است یک نوسازی تشکیلاتی در جبهه اصلاحات لازم باشد. توصیه آقای خاتمی نیز این بوده است که ادغام‌هایی صورت بگیرد و چند حزب گسترده‌تر و فراگیرتر با ادغام احزاب کوچک‌تر انجام شود و از سوی دیگر فعال‌ترشدن تشکیلات جبهه اصلاحات در سطح شهرستان‌ها و استان‌ها نیز مدنظر است؛ یعنی تمرکزی که الان در تهران هست، خیلی مؤثر نیست و به نوعی لازم است احزاب و شخصیت‌ها در سطح کشور و استان‌ها مشارکت بیشتری در جبهه اصلاحات داشته باشند.». با این اوصاف و به‌خصوص با توجه به توصیه اخیر خاتمی مبنی بر تشکیل چند حزب فراگیر به نظر می‌رسد که او قصد تغییر شیوه فعالیت‌ سیاسی خود را دارد و شاید نمی‌خواهد کناره‌گیری‌ای از جنس آنچه علی‌اکبر ناطق‌نوری در پیش گرفت، داشته باشد؛ هرچند شاید انتقادهای این سال‌های برخی نیروهای اصلاح‌طلب به خاتمی در جایگاه لیدری اصلاحات هم در تصمیم او بی‌تأثیر نبوده باشد؛ به هر حال برخی احزاب و شخصیت‌های اصلاح‌طلب باور دارند که لیدری اصلاحات باید کاملا ساختارمند باشد و به نوعی تبدیل به یک شخصیت حقوقی شود؛ موضوعی که به ادعای آنها در لیدری کنونی خاتمی به چشم نمی‌خورد. در هر صورت باید منتظر ماند و دید که سید‌محمد خاتمی به‌عنوان نفر اول جریان اصلاحات در بزنگاه‌های سیاسی آینده از خود چه واکنش‌هایی نشان می‌دهد.