دیوانسالاری و تافته جدابافتهاش
نظام اداری ایران که از اوایل دهه 1300 پا به جانب مدرنشدن گذاشته بود، در رقابتی ناهمگون بین کارکنان سطوح مختلف این دیوانخانه عظیم، زایش الگوی نابرابر مرکز- پیرامون را موجب شد که در آن مرکزنشینان با کسب امتیازات خاص، فاصله خود را با سطوح پایین افزایش دادند و دولتیهای پایتختنشین- از وزیر تا مستخدم جزء- در پشت عینک جایگاه و قدرت خود، دیگر کارکنان دولتی مناطق پاییندست و پیرامونی را مستخدمانی خردهپا و شهرستانی به حساب آورده و به استیلای تاریخی خود ادامه دادند.
مهدی دهقانمنشادی
نظام اداری ایران که از اوایل دهه 1300 پا به جانب مدرنشدن گذاشته بود، در رقابتی ناهمگون بین کارکنان سطوح مختلف این دیوانخانه عظیم، زایش الگوی نابرابر مرکز- پیرامون را موجب شد که در آن مرکزنشینان با کسب امتیازات خاص، فاصله خود را با سطوح پایین افزایش دادند و دولتیهای پایتختنشین- از وزیر تا مستخدم جزء- در پشت عینک جایگاه و قدرت خود، دیگر کارکنان دولتی مناطق پاییندست و پیرامونی را مستخدمانی خردهپا و شهرستانی به حساب آورده و به استیلای تاریخی خود ادامه دادند.
مرکزنشینانی که خود ریشه در نقاط دور و نزدیک این سرزمین دارند، با مدد بخت و تقدیر، پای در پایتخت گذاشتند و با گذشت زمان و کسب لهجه رسمی، خود را تهرانیتر و اصیلتر از تهرانیهای اصیل جلوه دادند. آنها به بهانههایی مانند ترافیک، شلوغی و آلودگی هوا به درانداختن طرح، لایحه، قانون و بخشنامههایی مبادرت ورزیدند که بیشترین نفع و سود را عاید کارکنان دولتی مستقر در مرکز کند و در روندی اصلاحناپذیر، شکاف درآمدی و رفاهی بین پایتختنشینان دولتی منصب و مستخدمان ساکن در پیرامون را بیشتر کند. نمونههای این نابرابری به قدری زیاد و چشمگیر است که به مهاجرتهای گسترده از پیرامون به مرکز به منظور اشتغال در پایتخت و فرورفتن در ادارات آن، دامن زده است. تعطیلی پنجشنبهها بیش از دو دهه است که برای ادارههای مستقر در پایتخت اعمال میشود. بعد از پیگیریهای متعدد برای افزایش تعطیلات پایان هفته برای دیگر استانهای کشور، انواع و اقسام مباحث اجتماعی و اقتصادی درگرفت و جنگی بیسابقه بین فعالان اقتصادی حامی تعطیلی شنبهها و مذهبیهای مخالف آن به وجود آمد و این موافقان و مخالفان که اکثرا مرکزنشین هستند و فعلا از منافع تعطیلی پنجشنبهها سود میبرند، با تأکید بر مواضع خود، یک روز تعطیلی اضافی برای دیگر استانها را به حالتی معلق و بلاتکلیف درآوردهاند. در مصوبه اخیر دولت نیز برای صرفهجویی در مصرف انرژی که ساعات کار ادارات از شش تا 13 تعیین شده، این مصوبه عملا به نفع کارمندان ادارات پایتخت شده است زیرا کارمندان ادارات تهران به علت تعطیلی پنجشنبهها هفتهای 35 ساعت و کارمندان سراسر کشور هفتهای 41 ساعت موظف به انجام کار هستند. این تافتههای جدابافته نظام دیوانسالاری که به کار در مرکز کشور اشتغال دارند، در زمینه امور رفاهی نیز به برتری محضی در مقایسه با پیراموننشینان دست یافتهاند. وزارتخانههای مختلف کشور با متمرکزکردن اکثر مراکز رفاهی و تفریحی خود در پایتخت و ارائه خدمات به کارکنان زیرمجموعه خود به فاصله رفاهی گستردهای بین مرکز و استانها دامن زدهاند. علاوهبراین، این مرکزنشینان از مراکز رفاهی و اقامتی زیرمجموعه خود در مراکز استانها و دیگر شهرستانها به بهترین شکل ممکن استفاده میکنند و از ارائه خدمات مشابه خود به شهرستانیها دریغ میورزند. موارد متعددی مبنی بر دستداشتن آنها در مراکز رفاهی- اقامتی موجود در استانها وجود دارد که طی آن شهرستانیها برای احقاق حقوق قانونی خود و جلوگیری از اختلال در آن مجبورند بهترین خدمات را به دولتیهای مرکزنشین که در قالب مسافر یا مأمور رهسپار دیار آنها میشوند، ارائه دهند و حتی این میهمانان چشمانتظار دریافت هدیه و سوغات نیز هستند اما وقتی یک شهرستانی برای سفر یا مأموریت روانه پایتخت شود، به بهانههای مختلف ازجمله در دست تعمیر بودن میهمانسرا از دادن خدمات به او شانه خالی میکنند. این نابرابری در مزایا و امکانات رفاهی بدون وجود افق روشنی برای تغییر ادامه دارد اما باید دانست اگر یک نظام اداری در زمینه مردمسالاری و پاسخگو بودن شکل بگیرد، حاصل درهمتنیدگی تار و پودهای برآمده از نیروی انسانی در همه سطوح اداری و کشوری، بافتهای هماهنگ و متعادل خواهد شد که در راستای اعتلا و پیشرفت مردم و کشورش به اهتزار درخواهد آمد.