تلخی های بازمانده از رفتگان
سوگواریمان همگانی شده است. در نزدیکی هرکدام از ما عزیزی از دست رفته است. مادری، پدری، همسری، خواهری، برادری، دوست و همکاری در اندوه ازدستدادن است. صفحههای روزنامههایمان، صفحههای مجازیمان، پر شده از سیاهی، خنده فقط روی لبان کسانی است که رفتهاند و ما به یاد آن لبخندها و به یاد آن خوشیها، بیشتر افسوس زمان کنارهمبودن را میخوریم؛ افسوس هنگامی که میتوانستیم کاری کنیم و نکردیم. همه دچار خستگی شدهایم، هر روز ویروس کرونا خطرناکتر از پیش میشود
الهام فخاری
سوگواریمان همگانی شده است. در نزدیکی هرکدام از ما عزیزی از دست رفته است. مادری، پدری، همسری، خواهری، برادری، دوست و همکاری در اندوه ازدستدادن است. صفحههای روزنامههایمان، صفحههای مجازیمان، پر شده از سیاهی، خنده فقط روی لبان کسانی است که رفتهاند و ما به یاد آن لبخندها و به یاد آن خوشیها، بیشتر افسوس زمان کنارهمبودن را میخوریم؛ افسوس هنگامی که میتوانستیم کاری کنیم و نکردیم. همه دچار خستگی شدهایم، هر روز ویروس کرونا خطرناکتر از پیش میشود و هر روز ما نگرانتر. نگران مردم، خود و اطرافیانمان هستیم. همواره این جمله را بازگو میکنیم: «اگر ما ناقل شویم و دیگران را درگیر کنیم؟!».
این ترس، این تلخیهایی که از اندوه رفتگان بهجا مانده است، هر روز افراد را خستهتر از پیش میکند. این ضعف برای جامعه زیانبار است. جامعه در شرایط بحران باید توان مبارزه داشته باشد. یکی از هشدارهای پزشکان و متخصصان از روزهای نخست همهگیری کرونا این بوده که تنش نداشته باشیم؛ ولی ما چگونه میتوانیم بدون تنش بمانیم؟ مردمی که به خاطر شرایط اقتصادی توان درخانهماندن نداشته باشند، در اتوبوسها و متروهای شلوغ، خود را به محل کار و خانه میرسانند. ما که هر روز اخباری به دستمان میرسد که تختهای بیمارستانی جای خالی ندارند، هر روز میشنویم که شمار کادر درمانی رو به کاهش است؛ چراکه خود آنها هم به آمار بیماران افزوده میشوند و... . در این شرایط چطور میتوان به آینده امیدوار بود و چطور میتوان نگران خود و دیگران نبود؟ تنشهای ما با چنددستگی اطلاعات بیشتر هم میشود. آماری که وزارت بهداشت هر روز از تعداد مبتلایان و قربانیان میدهد، آمار رسمی است. آمارهایی که منابع دیگری غیر از وزارت بهداشت، ازجمله رئیسجمهور ارائه میدهند، تأکید دارند که درصد بیشتری هم بیمار و ناقل شدهاند. در همین روزهای گذشته، کمیته سلامت شورای شهر تهران یافتههای یک بررسی در شهر تهران را اعلام کرد. بر پایه این بررسی در تهران بیش از هفتهزارو 167 مورد کسانی که به کرونا مبتلا شدهاند، در بهشت زهرا(س) آرام گرفتهاند؛ درحالیکه طبق گزارشهای وزارت بهداشت آمار کلی فوتی در ایران نزدیک به 14 هزار نفر است. بررسیهای کمیته سلامت، موارد دیگری را هم نمایان کرده است؛ اینکه شمار قربانیان تهران در مناطق کمبرخوردار بیشتر از مناطق دیگر است. کسانی هم که سواد کمتری دارند، بیش از دیگر همشهریهایشان به این بیماری دچار شدهاند. یافتههای بررسی این است که گرفتارشدن به بیماری با سطح آگاهی در ارتباط است. بخشی از جامعه که در مناطق محروم پرجمعیت زندگی میکنند و برای تأمین مخارج زندگی مجبورند ساعتهای بیشتری را درگیر کار باشند، بیشتر از بقیه از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکنند و در کسبوکارهایی هستند که بیشتر در خطر آلودگیاند، بههمیندلیل بیشتر هم به بیماری گرفتار شدهاند و جان خود را از دست دادهاند. مردم این مناطق نیاز دارند از نظر اقتصادی بیشتر مورد توجه قرار گیرند. در این ماهها چه ازسوی مسئولان شهری و چه ازسوی نیکوکاران و گروههای داوطلب توجههایی به این قشر شده است؛ ولی به همکاری ملی برای بهبود و پاسداری از جان مردم نیاز داریم. مردمی که در گذران زندگیشان ماندهاند، چطور میتوانند روزانه برای خرید ماسک خود و خانوادهشان هزینه کنند؟ همین مورد یعنی آنها توانی برای مبارزه با کرونا ندارند. مردم تهران نیاز دارند که آگاهتر باشند و برای بهبود آگاهی همدیگر را یاری کنند. امروزه فضای مجازی، محل اصلی پردازش اطلاعات است؛ اما آیا همه به این فضا دسترسی دارند. آیا رادیو و تلویزیون ما برای آگاهسازی تلاش کرده است، مسئولان ما تلاش کردهاند که با آگاهیبخشی مردم را برای بهکارگیری ماسک، فاصلهگذاری میانفردی قانع کنند؟ ما همه سوگوار عزیزان ازدسترفته هستیم؛ اما ناچاریم با وجود گسترش این سوگواری، راهی برای زنده نگهداشتن توان روانی بازماندگان بیابیم. ما همه ناچاریم دستبهدست هم دهیم تا بتوانیم در این توفان سخت و دشواریهای پیچیده باقی بمانیم و این بحران را پشتسر بگذاریم. فرصت کم است، از امروز باید دست به کار شویم تا بیش از این افسوس نخوریم.