مروری بر «درآمدی تصویری بر زیباییشناسی» نوشته کریستوفر کول وانت
زیبایی چقدر اهمیت دارد؟
کتاب «درآمدی تصویری بر زیباییشناسی» مانند فیلم مستندی است که با استفاده از تصاویری مانند نقاشیهای کمیکبوک، به شرح و تفصیل مفاهیم زیباییشناسی از منظر فیلسوفان، نقاشان، شاعران و رماننویسان دهههای طلایی میپردازد. فرم کتاب در نگاه اول معطوف به زیباییشناختی است، اما کمکم زیباییهای تصویری جای خود را به بحثهای اقتصادی، سیاسی و ادبی میدهند.
محمدمعین شرفائی: کتاب «درآمدی تصویری بر زیباییشناسی» مانند فیلم مستندی است که با استفاده از تصاویری مانند نقاشیهای کمیکبوک، به شرح و تفصیل مفاهیم زیباییشناسی از منظر فیلسوفان، نقاشان، شاعران و رماننویسان دهههای طلایی میپردازد. فرم کتاب در نگاه اول معطوف به زیباییشناختی است، اما کمکم زیباییهای تصویری جای خود را به بحثهای اقتصادی، سیاسی و ادبی میدهند. ترتیب کتاب بر مبنای ادوار تاریخی نیست و همین نکته خود سبب شده که نقطهعطف زیباییشناختی زیر سایه نظریات متقدم و متأخر نرود. شروع کتاب با این جمله از جان کیتس، شاعر رمانتیک آغاز میشود: «زیبایی حقیقت است و حقیقت زیبایی».
این جمله که حالت پرسشگونهای دارد، در صفحات بعدی این کتاب به منشأ اصلی زیباییشناسی میرسد و سپس فیلسوف آلمانی، گوتلیب باومگارتن، آن را در ارتباط با مباحث مربوط به شعر پایهریزی میکند. همانطور در ادامه صحبتهایی از اسکار وایلد به میان میآید و در یک منظر سه نقاش معروف یعنی اندی وارهول، جکسون پولاک و بارنت نیومن مورد بررسی اجمالی زیباییشناختی قرار میگیرند. این نگاه کلی، مخاطب را آماده برای ورود به جهان فلسفی زیباییشناختی میکند و برای شروع در این زمینه، نویسنده نظریات دو فیلسوف مهم تاریخ یعنی سقراط و افلاطون را بسط و گسترش میدهد. افلاطون زیباییشناختی را از منظر شاعرانگی مورد تفحص قرار میدهد و در برابر این نگاه، صحبت نیچه قرار میگیرد. همانطور که ذکر شد، مبنای کتاب بر اساس نظریات تاریخی در مبنای زمانی جلو نمیرود و هرجا که دو یا چند فیلسوف مقابل یا کنار یکدیگر قرار میگیرند، نظرات بیان میشود. ارسطو، فیلسوف بعدی است که این بحث را مطرح میکند: «من علاقهای ندارم که هنر را بر اساس سطح ارتباطش با حقیقت یا ارزش اخلاقی آن ارزشگذاری کنم». همین گفته باب مباحث «هنر و مخاطب»، «هنر و واقعیت» را باز میکند. این مباحث که شاخههای بسیاری به آن افزوده میشود، ناتمام نمیماند و کریستوفر کول وانت به مباحث فیلسوفانی مانند توماس آکویناس و آگوستین میپردازد. اما مگر میشود صحبت از زیباییشناختی مطرح شود و نام و آثار نقاشان معروف به میان نیاید! نقاشیهایی از دوران قرون وسطی و سپس دوران رنسانس سبب میشود مباحث قبلی بهتر جا بیفتد. درست در همین موقع است که فلسفه مستقیما به نقاشی میپردازد. نقاشیهای داوینچی، رافائل، جورجو وازاری و ولاسکس از منظر میشل فوکو مورد نقد و بررسی قرار میگیرند. سپس صحبتهای کانت و دریدا به میان میآید و تقابل نقاشی و فلسفه به چالش کشیده میشود. این مباحث ادامه مییابد تا سرفصل سرچشمههای زیبایی مدرن و سه فیلسوف مهم این دوره یعنی نیچه، فروید و مارکس مطرح میشود. در این فصل زیباییشناختی گسترش مییابد. نیچه شجاعانه تقابل ادعایی «سوژه» و «دیگری» را نادیده میگیرد. نیچه در این ارتباط میگوید: «من برخلاف کانت و هگل، این نکته را تشخیص دادم که از لحاظ منطقی غیرممکن است که سوژه را به واسطه ارتباطش با امر ناشناخته (دیگری) تعریف کنیم». سپس فروید از منظر روانکاوی به بحث زیباییشناختی میپردازد. این گفته کوتاه فروید موضع او را مشخص میکند: «سوژه یکپارچه محصول توهم خود است که از ناتوانی در تشخیص تعارضهای عمیق روان ناشی میشود».
نقاشی پیکاسو و مشخصا نقاشی «سنتآن و مریم مقدس و دو نفر دیگر» از داوینچی مورد نگاه فروید در بحث ناخودآگاه قرار میگیرد و زیباییشناختی روانکاوانه گام مهمی در این نکته ایجاد میکند. سپس صحبت کارل مارکس درباره ازخودبیگانگی سرمایهداری با توجه به اصل هنر بیان میشود و در این بین برشهایی از صحبتهای اسکار وایلد و کاندینسکی اساسا بحث را به رمانتیسم میکشاند. در فصل رمانتیسم از جوزف ترنر (نقاش)، تامس هاردی (رماننویس) سخن به میان میآید و سپس در مبحث رئالیسم، رماننویسانی همچون سروانتس، بالزاک، دیکنز، گورکی، تولستوی و توماس مان، از منظر گئورک لوکاچ بررسی میشوند. این مسیر با رئالیسم برشتی و زیباییشناسی کمونیستی ادامه مییابد و بحثهای فیلسوفانی مانند بنیامین، آدورنو و هایدگر سرفصلهای زیباشناختی را پیش میبرد و با مقایسهکردن صحبتهای این فیلسوفان با نقاشان و نویسندگان آهسته وارد مباحث پستمدرنیستی میشود.
مبحث مدرنیسم و پستمدرنیسم در کتاب «درآمدی تصویری بر زیباییشناسی» جزء جذابترین فصلهای این کتاب به شمار میآید؛ چراکه مثالها در نقاشی ملموستر میشود. در این بخش بحثهای لکان، دوبور، آنتونیو نگری، بودریار و بارت آورده میشود. سپس دو فیلسوف شهیر مدرنیسم و پستمدرنیسم یعنی دلوز و لیوتار به جمعبندی نهایی زیباییشناختی در هنر میپردازند. در میان گفتههای این افراد، نقاشیهای هانس هلباین، بارنت نیومن و مارسل دوشان بررسی میشود و نکات درخور توجهی در ارتباط زیباییشناختی و هنر بیان میشود.
کریستوفر کول وانت، نویسنده و استاد دانشگاه که پیش از این کتابهای مهمی در زمینه فلسفه و هنر ازجمله فلسفه قارهای منتشر کرده بود، در این اثر سعی کرده است به شکلی گرافیکی، مباحث پیچیده زیباییشناختی را از زبان فیلسوفان در ارتباط با نقاشی و ادبیات به صورت قابلفهمی به مخاطب عرضه کند و شمایل جدید تصویری را در قالبهای متفاوتی در کتابش بگنجاند و به علاقهمندان هنر ارائه کند.
درآمدی تصویری بر زیباییشناسی
کریستوفر کول وانت
ترجمه محمدمهدی ابراهیمی
نشر ثالث