پشتپرده حمله به مونالیزا
مونالیزا از دهه 1950 میلادی، پس از پاشیده شدن اسید توسط یک خرابکار، پشت شیشه ایمنی قرار داشت.
به گزارش شبکه شرق، درست زمانی که فکر می کردید دیگر از این «مزاحمان آخرالزمانی» بدتان نخواهد آمد، حالا رفتهاند و بر روی اثر هنری گران قیمت دیگری سوپ ریختهاند؛ روی معروفترین اثر هنری در جهان، زیرا فکر می کنند رویای تبدارشان درباره تغییرات آبوهوایی، مهمتر از شگفتزدگی مردم عادی از تماشای شاهکار خلقشده توسط داوینچی است.
پیش از این نیز رخدادهای مشابهی به وقوع پیوسته بودند. برای مثال، دو زن تابلوی «گلهای آفتابگردان» اثر ونگوگ با ارزش تخمینی ۷۲ میلیون پوند حمله کرده بودند. آن دو زن دو قوطی سوپ گوجه فرنگی روی آن تابلوی مشهور ریخته بودند. یکی از آنان به نام فیبی پلامر ۲۱ ساله پس از پرتاب قوطی سوپ فریاد زده بود: چه چیزی بیشتر ارزش دارد؟ هنر یا زندگی؟ حملهکنندگان اخیر به مونالیزا نیز حین پاشیدن سوپ به سوی تابلو فریاد زدند: سیستم کشاورزی ما مریض است. آن دو معترض پیراهن سفیدی به تن داشتند که روی آن نوشته شده بود: واکنش غذایی. خوشبختانه نقاشی آسیبی ندیده است
مونالیزا از دهه 1950 میلادی، پس از پاشیده شدن اسید توسط یک خرابکار، پشت شیشه ایمنی قرار داشت. در سال 2009 میلادی یک زن روس که ظاهرا از رد درخواست شهروندی خود آزرده خاطر شده بود لیوانی را به سمت نقاشی پرتاب کرد و فقط لیوان آن را شکست. این اولین باری نیست که فعالان آب و هوا نیز دست به کار شده اند.
در سال 2022 میلادی مرد جوانی خود را به شکل یک زن مسن درآورد بنابراین می توانست به قدری به آن اثر هنری نزدیک شود تا کیک را بر روی شیشه بمالد و سپس فریاد بزند: به سیاره زمین فکر کنید. حمله اخیر به مونالیزا بیانگر کینهتوزی عمیق، فزاینده و خشونت آمیز جنبش به اصطلاح حمایت از آب و هوا و اقلیم است. اعضای آن جنبش فکر می کنند که رویاهای تب دارشان در مورد تغییرات آب و هوایی مهم تر از شگفتی مردم عادی از تماشای شاهکار داوینچی است. شباهت شیرین کاری اخیر آنان به حمله بدنام اعضای جنبش شان به گلهای آفتابگردان ون گوگ در سال 2022 میلادی تصادفی نیست. به گزارش شبکه خبری سیسیان حمله کنندگان به مونالیزا گفته اند از جنبش موسوم به «انتقام غذا» (Riposte Alimentaire) هستند بخشی از شبکه A22 که کارزار «دیگر نفت را متوقف کنید» (Just Stop Oil) یکی از اعضای آن شبکه است.
اعضای کارزارهای آب و هوایی و اقلیمی گویا در اینباره که جهان رو به پایان است به قدری اطمینان خاطر دارند که تقریبا هر اقدامی هر اندازه که مخرب باشد از دیدشان مواجه قلمداد می شود. این هم چنین حملهای گستردهتر علیه تمدن غرب است که به نظر می رسد اعضای آن کارزار هنر غربی را خطخطی بدون هدف مردان سفیدپوست اروپایی بر روی کاغذ میدانند و آن را رد می کنند. جنبش اقلیمی تا خرخره در سیاست هویتی چپگرایانه موسوم به بیداری (وُک) فرورفته است. «استوارت باسدن» از جنبش «شورش علیه انقراض» (Extinction Rebellion) تا آنجا پیش رفته که گفته گروهی که او بنیانگذارش بوده در اصل در مورد تغییرات آبوهوایی نیست. او میگوید که تغییر آب و هوا صرفا یکی از «نشانههای یک نظام سمی» از یک تمدن اروپایی است که او ظاهرا آن را با برتری سفیدپوستان، پدرسالاری، اروپامداری تعریف می کند.
به نظر میرسد افرادی که می گویند اقدام حملهنندگان به آثار هنری سروصدا بر سر هیچ است سادهلوح هستند. فعالان محیط زیست پیشتر در آسیب رساندن به آثار هنری گرانبها موفق بودهاند. پیش تر دو معترض محیط زیستی که به تابلوی نقاشی «گاری علوفه» مشهورترین اثر هنری «جان کانستبل» در گالری ملی لندن حمله کرده بودند بیش از هزار پوند خسارت به آن اثر وارد ساختند.
به نظر می رسد این فعالان محیط زیست با پرتاب چیزهای مختلف به سمت آثار هنری هدفشان افشای زوال ما (غرب) باشد. گویا آنان باور دارند چرا در حالی که جهان ظاهرا در حال سوختن در آتش است به تصاویر زیبا می کنیم؟ یا آن گونه که یکی از معترضان پس از حمله خود به اثر هنری گفته بود: چه چیزی بیش تر ارزش دارد؟ هنر یا زندگی؟ از دید او گویا نمیتوان هر دو را در کنار یکدیگر داشت.
با این وجود، هیچ چیز منحط تر از آن نیست که این پسر بچه ها و دختر بچههای حملهکننده که از وضعیت مالی بدی برخوردار نیستند شاهکارهای هنری بزرگ را هدف قرار میدهند و همزمان از ما می خواهند علیه جامعه صنعتی مدرنی که زندگی مخملین آن حملهکنندگان نیز به آن وابسته است اقدام کنیم. این معترضان در موزه لوور علیه شیوههای کشاورزی غیردوستانه با محیطزیست اعتراض میکنند؛ در حالی که کشاورزان فرانسوی به خیابانهای پاریس میآیند تا علیه قوانین و مقررات وضع شده به اصطلاح دوستدار محیط زیست اعتراض کنند قوانینی که زندگی آنان را غیر قابل تحمل ساخته است.