فیلمی که سیدحسن حسینی را سالم روایت میکند
مراسم اکران و نقد فیلم مستند «مشت در نمای درشت» همزمان با روز هنر انقلاب و با حضور برخی از عوامل و استادان و علاقهمندان فرهنگی و هنری در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.


مراسم اکران و نقد فیلم مستند «مشت در نمای درشت» همزمان با روز هنر انقلاب و با حضور برخی از عوامل و استادان و علاقهمندان فرهنگی و هنری در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. پیش از همه، طیبه عزتاللهینژاد، مدیر پژوهشکده هنر پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات، در ابتدای نشست با تأکید بر جایگاه ادبیات فارسی و کمتوجهی به آن، با اشاره به یکی از قسمتهای سریال پرطرفدار این روزهای تلویزیون یعنی «پایتخت ۷»، گفت: همانطور که به طور طنز در سکانسی از این سریال، مردم ایران به ادبیات غنی فارسی بیتوجهی میکنند، اما مردم تاجیکستان آن را ارج مینهند؛ واقعیت این است که ادبیات جهان موازی اندیشه در یک جامعه است اما متأسفانه میبینیم که حوزه آموزش ما ادبیات و هنر را خیلی جدی نگرفته است. دانشگاههای ما افراد را به سمت الکنشدن میبرند و ما بعد از فارغالتحصیلی خیلی نمیتوانیم از غنای کلامی استفاده کنیم.
او بیان کرد: واقعیت این است که همانطور که هنر برای هنر یک اجحاف بزرگ است و به حاشیه بردن هنر از میدان تأثیرگذاری است، ادبیات برای ادبیات و محدویدت آن به استفاده از واژگان و خلاقیت در واژگان هم ظلم بزرگی است. ادبیات داستان زندگی و تجربه زیسته ایرانیان و در طول تاریخ صدای بلند اندیشه است.
در ادامه این مراسم، اسماعیل امینی، شاعر و از دوستان نزدیک زندهیاد سیدحسن حسینی، گفت: ما اگر متولی و دلسوز هنر انقلاب داریم، چطور است که هیچ آرشیو و سامان علمی نداریم. با وجود اینکه فکر میکنیم میدانیم هنر انقلاب را میشناسیم، پس نیازی نداریم که رهاوردهایش را ثبت کنیم، یکی از چیزهایی که در روز هنر انقلاب به کار میآید و به آن نیاز داریم، توجه به این مسئله است که آرشیو بسیار مهم است.
امینی در ادامه سخنانش به فیلم مستند «مشت در نمای درشت» پرداخت و عنوان کرد: من تبحری در حوزه سینما ندارم و از این منظر سخن نمیگویم، اما با شناختی که از موضوع دارم و پس از چند بار تماشای فیلم، میتوانم اذعان کنم که کاری که آقای حجتالاسلامی در این فیلم کرده، تا جایی که امکان داشته و توانسته، روایت نسبتا بیغرض از سیدحسن حسینی را ارائه داده است و کار ارزشمندی از آب درآمده؛ اگرچه بخشی از موارد را هم براساس شرایط اصلا نگفته، همانطور که درباره افراد دیگر هم نمیتوانیم بگوییم. ضمن اینکه باید تأکید کنم همانطور که در فیلم اشاره شده، دانشگاه آزاد اسلامی هنوز هم بعد از گذشت اینهمه سال، مدرک دکترای سیدحسن حسینی را به خانوادهاش نداده است. در ادامه این نشست، حبیب احمدزاده، نویسنده و کارگردان، نیز ابتدا درباره آشنایی خودش با سیدحسن حسینی و اندیشههایش گفت: من 15 سالم بوده که به جبهه رفته و در 23سالگی از جنگ خارج شدم. این متفاوت است از دوستان دیگری که در حوزه هنری تهران بودهاند که هرازگاهی در جبههها حضور داشتند، اما پیشینه و جایگاهی در امر فرهنگی داشتند. اما ما در فضای عجیب شهر آبادان قبل از انقلاب و به دلیل حضور استادانی در آن زمان، از ششسالگی آثار کسانی مانند صادق هدایت را میخواندیم. بنابراین امثال من به دلیل ورود در نوجوانی و جوانی به جنگ، دیر به جامعه وارد شدیم. انگار از غار اصحاب کهف خارج شدیم.
به همین دلیل است که در هیچکدام از جناحهای سیاسی و اجتماعی نمیگنجیم و حتی همین الان هم بسیاری از اختلافات در جامعه را متوجه نمیشوم. با همه گروههای اجتماعی ارتباط برقرار میکردیم و از طرف دیگران مورد مؤاخذه قرار میگرفتیم که چرا با فلان گروه اجتماعی ارتباط دارید. در پایان این نشست، هوشنگ بختیاری، گوینده و مجری رادیو و پیشکسوت ارتش که در سالهای دفاع مقدس، گویندگی، اجرا و نویسندگی برنامههای ارتش را عهدهدار بوده است، درباره زندهیاد سیدحسن حسینی گفت: من صدای نوشتههای حماسی زندهیاد سیدحسن حسینی بودم؛ بهویژه نوشتههای او در زمان آزادی خرمشهر. سالهایی که در دوران سربازی به سر میبرد، در برنامههای ارتش حضور داشت و همان سالها بود که اسم فرزندش را مهدیار گذاشت. خلقوخوی او در فیلم بهخوبی مطرح شد، اما پرواضح است که مطرحکردن ابعاد مختلف شخصیتی فرد بزرگی مانند سیدحسن در یک مستند ۹۰دقیقهای نمیگنجد.