درخت کهنسال رامهرمز؛ نمادی از هویت فرهنگی و سرمایه زیستمحیطی
در روزهای اخیر، ماجرای یک درخت کهنسال در شهرستان رامهرمز، واکنشهای زیادی را برانگیخته است. این درخت کُنار که قدمتی چندصدساله دارد، با تاجی گسترده به ابعاد ۱۹ متر در ۱۴ متر، یکی از مهمترین عناصر طبیعی و فرهنگی این منطقه محسوب میشود. این درخت علاوه بر ارزش اکولوژیکی، دارای جایگاه ویژهای در باورهای مردم محلی است و میوه و برگ آن در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، فردی که ادعای مالکیت زمین را دارد، بدون توجه به این ارزشها، اقدام به قطع شاخههای درخت کرده و قصد دارد آن را بهطور کامل از بین ببرد. این در حالی است که درخت مذکور پیشتر تحت ثبت و پلاکگذاری شهرداری رامهرمز بوده، اما به دلایلی نامعلوم، پلاک آن حذف شده و مجوز قطع آن صادر شده است.


در روزهای اخیر، ماجرای یک درخت کهنسال در شهرستان رامهرمز، واکنشهای زیادی را برانگیخته است. این درخت کُنار که قدمتی چندصدساله دارد، با تاجی گسترده به ابعاد ۱۹ متر در ۱۴ متر، یکی از مهمترین عناصر طبیعی و فرهنگی این منطقه محسوب میشود. این درخت علاوه بر ارزش اکولوژیکی، دارای جایگاه ویژهای در باورهای مردم محلی است و میوه و برگ آن در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرد. با این حال، فردی که ادعای مالکیت زمین را دارد، بدون توجه به این ارزشها، اقدام به قطع شاخههای درخت کرده و قصد دارد آن را بهطور کامل از بین ببرد. این در حالی است که درخت مذکور پیشتر تحت ثبت و پلاکگذاری شهرداری رامهرمز بوده، اما به دلایلی نامعلوم، پلاک آن حذف شده و مجوز قطع آن صادر شده است.
درختان کهنسال بخشی از تاریخ، هویت و حافظه جمعی یک جامعه محسوب میشوند و صرفا عناصر زیستی نیستند. درخت کُنار رامهرمز، علاوه بر ارزش اکولوژیکی، در فرهنگ مردم منطقه جایگاه ویژهای دارد. بسیاری از درختان کهنسال در ایران، علاوه بر نقش زیستمحیطی، با باورهای بومی و محلی پیوند خوردهاند و حذف آنها به معنای قطع بخشی از ارتباط فرهنگی و تاریخی یک جامعه است. حق برخورداری از محیط زیست سالم، یک حق بنیادین شهروندی است. اعتراض مردم رامهرمز علیه قطع این درخت نشاندهنده افزایش آگاهی جمعی نسبت به حقوق زیستمحیطی است. در دنیای امروز، جامعه مدنی بهعنوان یک نیروی مؤثر در برابر تخریب طبیعت عمل میکند و نمونههای جهانی این پدیده نشان میدهد که جنبشهای مردمی قادرند از تصمیمات نادرست مدیریتی جلوگیری کنند. یکی از چالشهای اساسی در کشورهای در حال توسعه، تضاد میان رشد اقتصادی و حفظ محیط زیست است.
توسعه پایدار ایجاب میکند که منافع کوتاهمدت اقتصادی قربانی تخریب منابع طبیعی نشود. درخت کهنسال رامهرمز قربانی نگاه سودمحور به زمین و منابع طبیعی شده است؛ این نگاه، آیندهای ناپایدار را برای نسلهای بعد رقم خواهد زد. یکی از پرسشهای اساسی این است که چگونه مجوز قطع درختی که پیشتر ثبت شده بود، صادر شده است؟ ضعف در سیاستگذاریهای حفاظتی، عدم نظارت کافی و نفوذ منافع فردی در تصمیمات، همگی نشانههایی از شکاف در حکمرانی زیستمحیطی هستند. ضروری است که نهادهای مرتبط مانند سازمان محیط زیست، شهرداری و منابع طبیعی، مسئولیت خود را در قبال حفظ میراث طبیعی بهدرستی ایفا کنند.
مقاومت مردم رامهرمز در برابر قطع این درخت، هشداری جدی است که نشان میدهد جامعه دیگر نمیتواند تخریب محیط زیست را تحمل کند. زمان آن فرارسیده که نگاه مدیران از توسعه مبتنی بر بهرهبرداری بیرویه، به توسعهای متوازن و پایدار تغییر کند؛ توسعهای که در آن، طبیعت قربانی نباشد بلکه بخشی جداییناپذیر از آینده باشد. درخت کُنار رامهرمز، نمادی از تداوم حیات، پیوندهای فرهنگی و مسئولیت مشترک ما در قبال محیط زیست است. حفاظت از این درخت، آزمونی برای ارزیابی تعهد ما به توسعه پایدار و حقوق محیطزیستی نسلهای آینده است. نهادهای مسئول باید با قاطعیت از این میراث طبیعی دفاع کنند و جامعه مدنی نیز باید آگاهانهتر از همیشه، در برابر چنین تهدیدهایی بایستد.