در ستایش مهرگان
آنچه نوع بشر را بهعنوان حیوان ناطق از دیگر جانداران در جهان هستی متمایز میکند، داشتن آداب، رسوم و آیینهایی است که ریشههای کهن دارند و تا به امروز نیز بسیاری از آنها برقرار و جاری هستند. اما شوربختانه در دو دهه گذشته این آداب و رسوم با ورود تکنولوژیهای مدرن به زندگی انسان در حال فراموشی هستند و این مشکل در تمام دنیا، بهویژه کشورهایی همچون ایران که دارای تمدن کهن هستند، در حال وقوع است.
میلاد وندائی . باستانشناس
آنچه نوع بشر را بهعنوان حیوان ناطق از دیگر جانداران در جهان هستی متمایز میکند، داشتن آداب، رسوم و آیینهایی است که ریشههای کهن دارند و تا به امروز نیز بسیاری از آنها برقرار و جاری هستند. اما شوربختانه در دو دهه گذشته این آداب و رسوم با ورود تکنولوژیهای مدرن به زندگی انسان در حال فراموشی هستند و این مشکل در تمام دنیا، بهویژه کشورهایی همچون ایران که دارای تمدن کهن هستند، در حال وقوع است. هرچند در دنیای باستان، کشف آتش یا اختراع چرخ و آسیاب آبی و... جزء تکنولوژیهای مدرن زمان خود به حساب میآمدند، اما اختراعات بشر پس از اختراع برق از جنس دیگری شدند که دنیای امروز را متفاوت کرده است. جشن مهرگان را میتوان مانند جشن نوروز یکی از کهنترین آیینهای متعلق به اقوام هند و اروپایی دانست که عمق تاریخی آن به هزاره سوم پیش از میلاد نیز میرسد. جامعه کشاورزمحور هند و اروپایی، پس از مهاجرت در چند دسته و برهه تاریخی توانستند تا دل نجد ایران رخنه کنند و سنن و آداب خود را با گذار زمان بر اقوام بومی هزاره دوم و اول قبل از میلاد ایران دیکته کنند و توانستند سلسلههای تاریخی ایران باستان را بسازند. بر همین اساس، آداب و رسوم مشترک متعددی با دیگر اقوام همریشه در منطقه به وجود آوردند؛ مانند جشن نوروز که اکنون 11 کشور در ثبت جهانی آن با ایران شریک شدهاند و این نمایانگر عمق فرهنگ ایرانی در منطقه آسیا و حتی جهان است. برخلاف روزگار کنونی که یک سال به چهار فصل تقسیم میشود، در جهان اسطورهای و افسانهای چهار هزار سال پیش ایرانی، سال به دو فصل تابستان و زمستان تقسیم میشد و آخرین روزهای تابستان که زمان برداشت محصول و نزدیکشدن میزان شب و روز به یکدیگر بود، کشاورزان آداب و رسومی را برای شکرگزاری برگزار میکردند و با برداشت محصولاتشان، موفقیت در یک سال را برای خود، خانواده و اجتماع روستایشان مهم جلوه میدادند و برای این مهم دست به رقص و پایکوبی و برگزاری جشنهای مختلف میزدند و بهترین و مهمترین ایزد ایران باستان را که جزء خدایگان هند و اروپایی نیز بوده است، برای نامگذاری این ماه مهم در تقویم برگزیدند یعنی ایزد «مهر یا میترا».
ایزد مهر به همراه «مزدا اهورا» و «اردویسور آناهیتا» سه خدای بزرگ هند و اروپایی هستند که با ظهور زرتشت در میانه سدههای ۱۲۰۰ تا ۱۰۰۰ قبل از میلاد در فلات ایران، اهورامزدا از بین آنان بهعنوان خدای یگانه برگزیده میشود و آن دو دیگر بهعنوان ایزدان بلندمرتبه قرار میگیرند.
ایزد مهر نماد خدای خورشید است که یکی از مهمترین، کهنترین و بلندترین یشتهای اوستا یعنی مهریشت پس از فروردینیشت به آن تعلق دارد. ایزد مهر در اوستا کاربردهای مختلفی دارد، اما قدیمیترین معنای مهر که شاید بتوان گفت اولین کارکرد این ایزد نیز هست، پایبندی به پیمان است. مهر ایزد جنگ است، ایزد روشنی و فروغ است، ایزد پیمان و نگهبان عهد و میثاق است، ایزد حافظ خانواده و شهر و کشور است، ایزد بخشنده ثروت و نعمت است، ایزد پیروزی است، ایزد شهریاری و قدرت و تسلط است، ایزد داور اعمال در روز واپسین است، ایزد راستی و سخن و کلام راست و زیباست، ایزدی است که همه از شهریاران تا افراد عادی خلق به او پناه میبرند. و بر اساس تقویم زرتشتی، هفتمین ماه از سال و شانزدهمین روز از ماه به نام این ایزد است.
بسیاری تصور دارند که ایزد مهر، ایزد خورشید است، اما در اوستا میبینیم که مهر ایزد پرتو و برکات برگرفته از خورشید است. در اوستا از مهر بهعنوان آورنده باران یاد شده است؛ او آبها را میافزاید و با باران گیاهان را میرویاند و در کنار آناهیتا که ایزد آبهای روان روی زمین است، هر دو منبع اصلی برکات و خیر برای بشر روستانشین در چهار هزار سال پیش هستند و میتوان گفت مهریشت یکی از زیباترین و شیواترین یشتهای اوستاست.
اما یکی دیگر از مهمترین وظایف مهر، پاسداری از پیمان و عهد است و همانگونه که در واژه «مهربانی» قرار دارد، مهر، ایزد مهر و محبت است.
«مهر فراخ چراگاه، آن هزارگوش، ده هزار چشم را میستاییم. گرز مهر فراخ چراگاه را که به خوبی بر سر دیوان کوفته میشود میستاییم. بهترین دوستی را که در میان خورشید و ماه
برپاست. آورندگی باران، روشنایی و بخشندگی نیز جلوهای دیگر از مهرورزی و مهربانی ایزد مهر است» (خورشید یشت).
اما این چهره مهربان در برابر پیمانشکنان بهشدت خشمگین میشود، آنچنان که در اوستا آمده است: «سپس آنگاه مهر فراخ چراگاه آنان را به خاک افکند: پنجاهها، صدها صدها هزارها، هزارها ده هزارها، ده هزارها صد هزارها، از آن روی که مهر فراخ چراگاه خشمگین است». اما در زبان امروز مهر نماد «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت» و ضد دروغ، دروغگویی، پیمانشکنی و نامهربانیکردن است. با این تعاریف میتوان گفت برگزاری جشن مهرگان برای پاسداشت نعمتهایی است که خدایگان و ایزدان اسطورهای به انسان ارزانی داشتهاند و استمرار دوستیها و مهرورزیها میان انسان است. جشن مهرگان به مناسبت تغییرات اختری و فصلی در میانه سال و در روزهایی که اعتدال زمستانی باستان به وجود میآمد، شکل گرفت و در تقویم زرتشتی در روز شانزدهم مهرماه برگزار میشود و در بین آنان امروزه این جشن از روز دهم مهر آغاز و به مدت هفت رو تا روز شانزدهم مهر ادامه دارد. اما جدا از علل تقویمی، مهرگان در داستانهای اسطورهای ایران باستان نیز رخنه کرد و روز مهرگان در اساطیر ایرانی روزی است که فریدون بر تخت و تاج پادشاهی ایرانزمین نشست، یا روز چیرگی فریدون بر ضحاک ماردوش میدانند و فردوسی در حماسهنامه خود یعنی شاهنامه بهخوبی به آن اشاره میکند. هرچند میتوان ریشه اصلی این جشن را در پاسداشت برداشت محصول در اقوام کهن دانست و حتی با کمی دقت میتوانیم متوجه میزان تأثیر این جشن به مناسبت شروع سال تحصیلی از ابتدای مهرماه تا به امروز در زندگی مردمان ایران باشیم.
باید بپذیریم که تأثیر ایزد مهر در زندگی روزمره ما بیش از آن چیزی است که خود متوجه آن هستیم و اگر در بین واژههایی که از آن بهره میبریم مانند مهربانی، مهرورزی و... بیشتر متوجه آن میشویم، اما دیگر نهتنها مانند دوران باستان بلکه دو دهه پیش، آداب و رسوم سنتی و باستانی کمتر در زندگی ما تأثیر دارند و ثبت جهانی جشن مهرگان میتواند بهانهای باشد برای بیشتر اهمیتدادن و جدیگرفتن این رسم کهن و باستانی ایرانی که در این مسیر وظیفه وزارت میراث فرهنگی برای زندهنگهداشتن این رسوم بیش از پیش شده است.