عیش فرانسه با نابغه ایرانی
بعید است کسی اتفاقات روز دنیای ورزش را پیگیری کند و این روزها نام علیرضا فیروزجا به گوشش نخورده باشد؛ نابغه شطرنجی که شوربختانه نه برای ایران بلکه برای فرانسه و با پرچم این کشور اروپایی، این روزها درحال افتخارآفرینی است.
به گزارش روزنامه شرق، بعید است کسی اتفاقات روز دنیای ورزش را پیگیری کند و این روزها نام علیرضا فیروزجا به گوشش نخورده باشد؛ نابغه شطرنجی که شوربختانه نه برای ایران بلکه برای فرانسه و با پرچم این کشور اروپایی، این روزها درحال افتخارآفرینی است. فیروزجا، نابغه 18ساله دنیای شطرنج، بهتازگی در رقابتهای اروپایی درخشیده و حالا در سبک شطرنج کلاسیک با جهشی هفتپلهای خودش را بهعنوان مرد شماره 2 شطرنج دنیا معرفی کرده است. این بدان معنی است که پایین از مگنوس کارلسن افسانهای که اینروزها مرد شماره یک شطرنج دنیاست، یک جوان ایرانی در رده دوم ایستاده که البته با پرچم فرانسه درحال رقابتکردن است. فیروزجا تا دو سال پیش عضوی از تیم شطرنج ایران بود که در رده جونیور، با اختلاف، برترین شطرنجباز دنیا بود. همان 15، 16 ساله که بود، بسیاری از ستارههای شطرنج دنیا از جمله همین کارلسن روزشماری میکردند تا فیروزجا در رده بزرگسالان همرتبهاش را ارتقا دهد. تصور بر این بود که فیروزجای جوان این ارتقای رتبه را با پرچم ایران رقم خواهد زد ولی یک اتفاق بحثبرانگیز و یک فرصتطلبی بینظیر از سوی فرانسویها باعث شد سال 2019، نابغه 16ساله و بابلی دنیای شطرنج از ایران مهاجرت کند و به فرانسه برود. علیرضا در آن سال مجبور شد در رقابتهای شطرنج کارلسروهه آلمان از بیم رقابت با شطرنجباز اسرائیلی غیبت کند و امتیازاتی را که در ریتینگ نیاز داشت، از دست بدهد. او بعدها متوجه شد فدراسیون شطرنج تصمیم گرفته از این پس در صورت احتمال بازی با شطرنجبازان اسرائیلی، ایرانیها را به مسابقات اعزام نکند. اینطور شد که او در مسابقات شطرنج فرانسه که در بلان-مانسیل برگزار شد، به دیدار رئیس فدراسیون شطرنج فرانسه رفت و از این گفت که بهدنبال یافتن راهحلی مناسب است. خبرش که پیچید، کشورهای مختلف برای دراختیارداشتن نابغه 16ساله ایرانی به صف شده و هرکدام امتیازات متفاوتی به او دادند، به این امید که علیرضا را جذب کنند؛ ولی نهایتا این فرانسویها بودند که با همکاری شهردار شارتر، شهری در 95 کیلومتری پاریس، نظر فیروزجا را جلب کردند و او را بههمراه خانوادهشان به این شهر کوچک بردند. حضور علیرضا در شارتر بهگونهای بود که اهالی آنجا میگفتند «مارادونا به ناپل آمده است!». همین تعبیر کوتاه مشخص میکند که فرانسویها برای علیرضا برنامههای زیادی داشتهاند. دو سال بعد از آن مهاجرت حالا علیرضا یکی پس از دیگری برای فرانسویها افتخارآفرینی میکند و این روزها هم در میان ناباوری بزرگان شطرنج دنیا خودش را تبدیل به مرد شماره 2 این رشته سخت و تفکرآمیز کرده است. فرانسویها در شرایطی مشغول لذتبردن از هوش نابغه ایرانی هستند که در ایران هنوز راهکاری برای فراز مغزها و نخبهها یافت نشده است. البته که هوش به خرج داده و قرار بر اخذ مالیات سنگین (!) شده به این امید که کسی هوای مهاجرت به سرش نزند ولی بعید است چنین رویکردهای تهاجمیای حاصل مثبتی داشته باشد. فیروزجا درست در زمانی که با پرچم ایران رقابت میکرد و کارلسن از ساعت 2:30 شب تا طلوع آفتاب بهصورت اینترنتی در همان 16سالگی با این نابغه بابلی، رقابت دوستانهای داشت، نبوغش را به رخ کشیده بود و مشخص کرده بود که قرار است در آیندهای نهچندان دور تبدیل به مرد شماره یک دنیا شود. چه شد که علیرضا فیروزجا بهراحتی آبخوردن از زیر پرچم ایران جدا شد و سه رنگ دیگر را برای حضورش در رقابتهای مختلف برگزید؟ دلیلش که مشخص است ولی آیا راهی برای جدانشدن فیروزجاها باقی مانده است؟
در سالهای اخیر استعدادهای ورزشی نابی ایران را ترک کردهاند؛ فیروزجا، سعید ملایی و کیمیا علیزاده تعدادی از آنها هستند که دست بر قضا موفقیتهای مهمی هم به دست آوردهاند. برخورد قهرآمیز با آنها کاری کرده که حالا ظاهر را باید حفظ کرد و در خفا حسرت خورد که چنین استعدادهایی جدا شده و برای کشورهای دیگر قرار است رقابت کنند.
در ایران دو سیاست مختلف در قبال این مهاجرتهای بحثبرانگیز شکل گرفت؛ اولی سیاست «امیدواری به پشیمانی» است؛ کیست که نداند مسئولان اول ورزش مدام در محفلهای خصوصی از این گفتهاند که سعید ملایی و کیمیا علیزاده پشیمان شده و قرار است به ایران برگردند! میگفتند اولی فریب فدراسیون جهانی را خورده و دومی هم توسط همسرش گمراه شده است! برخلاف این نظریه اما هیچکدام به ایران برنگشتند. پروژه بازگشت که شکست خورد، سیاست دوم که «تخریب علنی» بود، برپا شد. ساختن برنامههای سفارشی برای تخریب قهرمانانی که روزگاری با پرچم ایران دور افتخار زده بودند، در دستور کار قرار گرفت و در طول برگزاری بازیهای المپیک، این سیاست بارها به تصویر کشیده شد؛ اما بیفایده بود و به غیر از نگاه عدهای، دیگران از روشهای شکستخورده حفظ نخبهها در ایران گله کردند. برخلاف سعید ملایی و کیمیا علیزاده که مهاجرتشان بُعد رسانهای زیادی داشت و فشار زیادی به ورزش ایران تحمیل کرد، مهاجرت فیروزجا در سکوت خبری صورت گرفت و خود این جوان بابلی هم علاقهای به برهمزدن آرامش شکلگرفته نداشت. علیرضا کمتر مصاحبه میکند و حرف میزند ولی میگوید دلش نمیخواهد تصمیماتی
را که گرفته پای اتفاقات سیاسی گذاشته شود. او رؤیای شماره یکِ دنیا شدن در رشته شطرنج را دارد و حالا رفتهرفته در آستانه محققکردن چنین رؤیایی است. رؤیایی که به زعم خودش با ماندن در ایران عملی نمیشد. علیرضا، پسری که برخلاف بزرگان دنیا که همگی از پنجسالگی شطرنج را استارت زده، از هشتسالگی جذب این رشته شده، حالا کارلسن افسانهای را ترسانده تا این نابغه نروژی بگوید هیچ بعید نیست فیروزجا بهزودی جایش را در صدر برترینهای دنیا بگیرد. «درحالحاضر برتری من نسبت به بازیکن دوم جدول ردهبندی جهان زیاد است اما علیرضا فیروزجا یک جهش چشمگیر داشت و شماره دو جهان شد. اگر او با همین ریتم ادامه دهد، واضح است که شرایط من به راحتی الان نخواهد بود».