قلمرو عمومی فضاهای شهری عرصه تعاملات اجتماعی
ضاهای شهری یکی از عناصر مهم ساختار فضایی شهرها هستند که نقش مهمی در ارتقای کیفیت زندگی و رفاه افراد ساکن در شهرها دارند. فضاهای شهری به عنوان بخشی از فضای باز عمومی شهرها، به نوعی تبلور ماهیت زندگی جمعی و بستر تعاملات اجتماعی هستند.
محمدسعید ایزدی-عضو هیئتعلمی دانشگاه: فضاهای شهری یکی از عناصر مهم ساختار فضایی شهرها هستند که نقش مهمی در ارتقای کیفیت زندگی و رفاه افراد ساکن در شهرها دارند. فضاهای شهری به عنوان بخشی از فضای باز عمومی شهرها، به نوعی تبلور ماهیت زندگی جمعی و بستر تعاملات اجتماعی هستند. ریچارد راجرز در مقدمه کتاب «شهرها برای مردم» بیان کرده، شهرها مکانهایی هستند که مردم در آنجا یکدیگر را ملاقات میکنند، مبادله انجام میدهند، تبادل ایده میکنند و بهسادگی در این عرصه استراحت کرده و از آن لذت میبرند. قلمرو عمومی شهر، خیابانها، میادین و پارکهای آن هستند که بستر رخداد این فعالیتها و تسریعکننده انجام این کارکردها محسوب میشوند. شهرها همانند کتاب قابل خواندناند و طراحان شهری باید این زبان را درک کنند. خیابان، پیادهرو، میدان و پارک دستور زبان شهر هستند؛ این مکانها ساختاری فراهم میکنند که شهرها را قادر به بازگشت به زندگی، ترغیب و تطبیق دادن فعالیتهای متنوع از شکل آرام آن به مدل فعال و پرسروصدای آن میکنند. فضای شهری مهمترین مکان برای رخداد وقایع اجتماعی و عرصه بروز عملکردهای مذهبی، سیاسی و ارتباطی است. فضای عمومی شهری صحنهای است که نمایش زندگی شهروندی در معرض دید عموم قرار میگیرد و بستری برای فعالیتها و عرصه پیونددهنده افراد جامعه است. فضاهای شهری بستر تعاملات اجتماعی و مراودات شهروندی است؛ ازاینرو نقش اساسی در شکلدهی به مشارکتهای شهروندی و شکلگیری سرمایه اجتماعی دارد. مدنیپور معتقد است که فضای شهری، فضای خالی میان ساختمانها نیست بلکه مفهومی است که محیط فیزیکی، افراد، رویدادها و همچنین روابط میان آنها را در بر میگیرد. فضاهای شهری در شکلگیری تصویر ذهنی و هویتبخشی به شهرها نقش و جایگاه ویژهای دارند. دکتر غفاری در مقدمه کتاب «فضاهای عمومی و زندگی جمعی» تأکید میکند: «عرصهها و فضاهای جمعی مطلوب و هماهنگ با فرهنگ، ویژگیها و نیازهای اجتماعی و مناسب با شرایط محیطی را میتوان ارزشی انکارناپذیر در مطلوبیت فضای زندگی شهری امروز به شمار آورد». در گزارشی با عنوان «مجمع جهانی شهرها- شهر سرزنده» تعریف ارائهشده برای شهرِ قابل زیست و سکونت چنین آمده است: این مفهوم به یک سیستم شهری اشاره دارد که در آن رفاه فیزیکی، اجتماعی و روانی و توسعه افراد و همه ساکنان مورد توجه و همکاری است. در این سیستم، فضاهای شهری مطلوب و دلپذیری که فرهنگ غنی را منعکس میکند، وجود دارند. اصول کلیدی در این ساختار عبارتند از: برابری، وقار، دسترسی، سرزندگی، مشارکت و مقتدرسازی».
در تحقق چنین ویژگیهایی ضرورت دارد فرایند تولید فضا در یک پیوستگی ساختاری، همپیوندی سازمانی، همراستایی موضوعی و محتوایی و حداکثر مشارکت تمامی کنشگران دخیل بهویژه شهروندان، طرحریزی و اجرا شود. تأمین کیفیتهای اساسی عرصه عمومی اعم از «کالبدی»، «عملکردی»، «اجتماعی» و «معنایی» در گرو «مدیریت» کارآمد این فرایند است.