|

عزت بگوویچ، معمار بوسنی مدرن

در برابر فراموشی نسل کشی مسلمانان

26 سال از کشتار سربرنیستا و 19 سال از درگذشت علی‌عزت بگوویچ اولین رئیس شورای ریاست‌جمهوری بوسنی‌وهرزگوین می‌گذرد. او اولین رئیس‌جمهور کشور بوسنی پس از استقلال و فرمانده ارشد ارتش این کشور در زمان تجاوزات نظامی ‌به این کشور بود.

26 سال از کشتار سربرنیستا و 19 سال از درگذشت علی‌عزت بگوویچ اولین رئیس شورای ریاست‌جمهوری بوسنی‌وهرزگوین می‌گذرد. او اولین رئیس‌جمهور کشور بوسنی پس از استقلال و فرمانده ارشد ارتش این کشور در زمان تجاوزات نظامی ‌به این کشور بود. در دانشگاه رشته حقوق خواند و سپس با «جمعیت علمای هدایت» شروع به همکاری کرد. در زمان جنگ دوم جهانی نیز با تشکیلات «جوانان مسلمان» همکاری داشت. نخستین دستگیری و زندان را در 19سالگی تجربه کرد که نیروهای نظامی سلطنتی او را دستگیر کردند و مدتی بعد به‌خاطر سوابق پدربزرگش و نجات‌دادن 40 صرب از اعدام، او را آزاد کردند. وقتی بر سر حمایت از پارتیزان‌های کمونیست کشور یوگسلاوی میان گروه‌های اسلامی بحث و اختلاف نظر به‌وجود آمد، «بگوویچ» از کسانی بود که اعتقاد داشت باید از پارتیزان‌های کمونیست که با آلمان و متحدانش می‌جنگند، حمایت کرد. با این وجود پس از پایان جنگ دوم جهانی و زمانی که کمونیست‌ها در یوگسلاوی به‌ قدرت رسیدند، او را به‌ بهانه عقاید و فعالیت‌های اسلامی‌اش در 21سالگی دستگیر و به سه سال زندان (1946-1949) محکوم کردند.

مسلمانان جوان

در همین مسیر تشکلی به نام «مسلمانان جوان» را که دانشجویان و دانش‌آموزان در آن عضویت داشتند، پایه‌گذاری کرد. هدف آنان رهایی مسلمانان بوسنی از تأثیرات منفی مادی و معنوی حاصل از جنگ بود. رژیم کمونیستی در آن زمان بسیاری از دوستانش را که در سازمان مسلمانان جوان عضویت داشتند، به قتل رساند و هزاران نفر از آنان را نیز سال‌ها زندانی کرد. این حرکتی برای ریشه‌کن‌کردن بزرگ‌ترین سازمان ضد کمونیستی در جنوب شرقی اروپا بود. بگوویچ در وهله اول به مباحثی همچون آزادی، احیای اندیشه اسلامی در عصر جدید، بهبود اوضاع فکری مسلمانان، روابط اسلام و غرب، و ایجاد ارتباط سازنده بین اسلام و ادیان دیگر پرداخت. کتاب‌های «مسائل رستاخیز اسلامی»، «اسلام بین شرق و غرب» و «بیانیه اسلامی» آثار منتشرشده او پیش از زندانی‌شدنش و در بی‌رحم‌ترین دوره‌ها و در کشوری که محل تلاقی فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف بود، نوشته شده بود.

بگوویچ در پایان دهه 1980، پس از یک دوره مبارزه سیاسی و نقش او در فروپاشی کمونیسم و استیلای ناسیونالیسم به‌ شهرت رسید. در سال 1983 بار دیگر توسط کمونیست‌ها دستگیر و به 14 سال زندان محکوم شد. در 1989 آزاد شد و حزب اسـلامی اقدام دموکراتیک را بنیان گذاشت. پس از فروپاشی یوگسلاوی، در اواخر سال 1990 به ریاست‌جمهوری بوسنی انتخاب شد و از 1990 تا 1996 این مسئولیت را بر عهده داشت.

نسل‌کشی تاریخی

کمتر از شش ماه پس از آن، آشوب و نابسامانی مناطق تحت کنترل فدراسیون یوگسلاوی سابق را فرا گرفت و مردم کرواسی خواهان اســتقلال از صربستان شــدند. بگوویچ نیز رفراندومی برای تمایل یا عدم تمایل مردم به استقلال برگزار کرد که مردم بوسنی یکپارچه خواهان استقلال شدند. در مارس 1992 استقلال بوسنی اعلام و موجب نگرانی و سپس شورش بزرگ قومی اقلیت صرب ساکن بوسنی با حمایت صربستان شد. بگوویچ پس از ریاست‌جمهوری و در پی پیمان صلح دیتون نیز چهار سال (1996-2000) به‌عنوان عضو شورای ریاست‌جمهوری زمام امور را در دست داشت. دوران سیاسی او اگرچه کوتاه بود اما تاریخ و دست سرنوشت او را بازیگر نقش اول جنگ وحشیانه و غم‌انگیز بالکان قرار داد. در 1992 که اروپای غربی در برابر فشار آلمان برای استقلال کشور کرواسی سر تعظیم فرود آورد، در این زمان بگوویچ بر سر یک دوراهی قرار گرفت. او باید تصمیم می‌گرفت که برای استقلال و به‌رسمیت شناخته‌شدن بین‌المللی اقدام کند یا به‌عنوان زائده‌ای فرعی در دل صربستان بزرگ باقی بماند. در حالی که هر دو آنان در پنهان نقشه کشیده بودند تا بوسنی را بین خود تقسیم کنند، «او باید بین سرطان خون یا تومور مغزی یکی را انتخاب می‌کرد». بگوویچ در پی‌ مذاکرات ژنو، وین، لندن و اوهایو در 1995 تن به معامله «دیتون» داد. او در این موج وحشتناک از پاکسازی قومی که جنگی علیه غیرنظامیان بود، جایگاه اخلاقی خود را در میان رهبران رقیب حفظ کرد. دشمنانش به او لقب بنیادگرا دادند، اما در واقع بنیادگرایان واقعی رهبران صرب و کروات بودند که اقداماتی وحشیانه‌تر از رفتار نازی‌ها در اروپا را مرتکب شدند. بگوویچ در حوزه‌های مختلف فعالیت‌های انسانی اثری بزرگ بر جای گذاشت و می‌دانست چگونه روح‌ها را تسخیر کند. او باور داشت که بوسنی فقط یک قطعه زمین نیست بلکه یک عقیده است مبنی بر اینکه انسان‌های پیرو ادیان مختلف می‌توانند با هم زندگی کنند. او تأکید داشت «ما را به خاک سپردند، ولی نمی‌دانستند که ما بذر بودیم».

حفظ از حافظه تاریخ

با اینکه وضع سلامتی او تعریفی نداشت اما در چهار سال پس از پایان جنگ همچنان برای توسعه و ترقی کشور با جدیت فعالیت کرد و در بسیاری از کنفرانس‌های بین‌المللی اهداف بوسنیایی‌ها را برشمرد. در اکتبر 2000 به‌دلیل وضعیت جسمانی‌اش از ریاست‌جمهوری کناره‌گیری کرد. یک سال بعد به‌عنوان رهبر افتخاری و همیشگی حزب اقدام دموکراتیک برگزیده شد و در 19 اکتبر 2003 در 78سالگی در سارایوو درگذشت. بیش از 150 هزار نفر از شیفتگان افکار او در تشییع جنازه‌اش شرکت کردند و او را در گورستان شهدای کوواچی به خاک سپردند. اگرچه او 19 سال است که در میان مردم بوسنی نیست، اما وارثان او با برگزاری نشست‌های بین‌المللی به‌ دنبال آن هستند مانع انکار نسل‌کشی به‌ویژه در بوسنی و بالکان باشند. پارلمان بوسنی علی‌رغم همه ابتکارات هنوز نسبت به آنچه باید انجام دهد یعنی تصویب قانون مجازات افراد منکر نسل‌کشی بی‌تفاوت است. با وجود احکام دادگاه بین‌المللی لاهه برای رسیدگی به جنایات جنگی در یوگسلاوی سابق، بزرگ‌ترین نسل‌کشی اروپا در سربرنیتسا همچنان انکار می‌شود و رهبران سیاسی و مذهبی صرب با انکار نسل‌کشی به قربانیان توهین می‌کنند. پس از سال‌ها از جنگ خونین در بوسنی، ملی‌گرایان در صربستان بسیار تلاش می‌کنند روایت دروغینی را در جنگ بالکان ارائه کرده و جنایات صرب‌ها را انکار می‌کنند. آنها تلاش کرده‌اند در کتاب‌های درسی کودکان صرب، هیچ ارجاعی به رخدادهای سیاه جنگ بالکان نشود و جنایات جنگ بالکان را از حافظه تاریخ حذف کرده و حتی از مجرمان جنگی به‌عنوان قهرمان یاد می‌کنند! مقامات بوسنی همچنان بر به‌رسمیت‌شناختن حقایق این کشتار، ادای احترام به قربانیان غیرنظامی، حمایت از بازماندگان، محاکمه قاطعانه عاملان کشتار مردم بوسنی، تضمین برگزاری مراسم بزرگداشت و علامت‌گذاری تمام مکان‌های وقوع جنایات به‌عنوان مکان‌های یادبود، تأکید دارند.