|

دیپلماسی مداخله‌جویانه

میراث جنگ سرد یک دیپلماسی مداخله‌جویانه است که از سوی کشورهای میراث اردوگاه شرق به کار گرفته می‌شود. روسیه و چین از دیپلماسی مداخله‌جویانه به‌عنوان یک ترفند سیاسی استفاده می‌کنند. اعمال این سیاست توسط چین آرام و پنهان است؛ اما دیپلماسی مداخله‌جویانه روسیه آشکار و تا حد دخالت در ترتیبات سیاسی حوزه‌های نفوذ خود گسترش پیدا می‌کند. چین برای چیرگی و گسترش حوزه نفوذ خود ابزار اقتصادی را به کار می‌گیرد.

میراث جنگ سرد یک دیپلماسی مداخله‌جویانه است که از سوی کشورهای میراث اردوگاه شرق به کار گرفته می‌شود. روسیه و چین از دیپلماسی مداخله‌جویانه به‌عنوان یک ترفند سیاسی استفاده می‌کنند. اعمال این سیاست توسط چین آرام و پنهان است؛ اما دیپلماسی مداخله‌جویانه روسیه آشکار و تا حد دخالت در ترتیبات سیاسی حوزه‌های نفوذ خود گسترش پیدا می‌کند. چین برای چیرگی و گسترش حوزه نفوذ خود ابزار اقتصادی را به کار می‌گیرد. این در حالی است که دیپلماسی مداخله‌جویانه روسیه فاقد مکانیسم‌های اقتصادی بوده و تکیه بر قدرت نظامی دارد. این دیپلماسی آشکار و پنهان به‌جا‌مانده از جنگ سرد نمی‌تواند دوام چندانی داشته باشد؛ زیرا نقطه تعادلی نمی‌توان برای آن پیش‌بینی کرد. ادامه این ترفند سیاسی به رقابت و در مواردی به تقابل دو کشور بزرگ به‌جا‌مانده از اردوگاه سوسیالیسم خواهد انجامید. در چشم‌انداز سیاسی جهان روابط کشورهای تحت نفوذ اقتصادی با چین دگرگون خواهد شد. در حوزه نفوذ سیاسی روسیه نیز تغییرات ژرفی را شاهد خواهیم بود. جنگ اوکراین و خطای استراتژیک روسیه این تغییرات را شتابان کرد. روسیه و چین دو استراتژی متفاوت را برای نفوذ برگزیده‌اند. چین از یک سو سیاست راهبرد ربایش تکنولوژی از جهان غرب را در پیش گرفت. در راستای این سیاست فناوری‌های پیشرفته به مناطق آزاد چین سرازیر شد. این سرآغاز سیاست گروکشی تکنولوژیک چین بود. در برابر کشورهای غربی کشوری قد برافراشت که اکنون به قطب تکنولوژی جهان بدل شده بود. رشد سرمایه در چارچوب محدوده ملی چین نمی‌گنجید و سرازیر‌شدن سرمایه‌های چینی عاملی برای اعمال دیپلماسی مداخله‌جویانه این کشور شده و این نقطه شروع استراتژی مقروض‌کردن کشورها است. در برابر آن روسیه فاقد سرمایه و توان مالی برای نفوذ اقتصادی در حوزه‌های تحت نفوذ خود است. روسیه راهبرد نظامی و دخالت در ترتیبات سیاسی را در حوزه‌های نفوذش به کار گرفت. استراتژی نفوذ خزنده چین و استراتژی آشکار و خشن روسیه بی‌فرجام خواهد بود. چیرگی چین بر کشورها از طریق وام به یک دیپلماسی مداخله‌جویانه همیشگی نخواهد بود. واگذاری بنادر و بخشی از سرزمین کشور وام‌گیرنده از سوی شهروندان به‌عنوان زیر پا گذاشتن حق حاکمیت به شمار آمده و نتیجه آن بی‌ثباتی است. دیپلماسی مداخله‌جویانه روسیه نیز فرجام خوشایندی نخواهد داشت. روسیه در حال محدود‌کردن حوزه نفوذ خود در شرق مدیترانه بوده و خروج نیروهای روسی از سوریه سرآغاز این حرکت است.