|

برجام در مسلخ تندروها

قطع‌نامه چهارشنبه گذشته شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و پاسخ فوری تهران با خاموش‌کردن تمامی دوربین‌های نظارتی و فراپادمانی از مراکز هسته‌ای، به تشدید تنش‌ها در روابط دو طرف انجامیده است. این وضع به مفهوم آن است که طرف‌ها همچنان بر مواضع حداکثری خود باقی هستند.

قطع‌نامه چهارشنبه گذشته شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و پاسخ فوری تهران با خاموش‌کردن تمامی دوربین‌های نظارتی و فراپادمانی از مراکز هسته‌ای، به تشدید تنش‌ها در روابط دو طرف انجامیده است. این وضع به مفهوم آن است که طرف‌ها همچنان بر مواضع حداکثری خود باقی هستند. به عبارت دیگر حاصل‌جمع تغییر دولت‌ها در ایالات متحده و ایران، خلق امیدهای تازه در بازگشت به نقطه تفاهم سال ۲۰۱۵ میلادی و بیش از یک‌ سال مذاکرات کشدار در هتل «کوبورگ» وین برای احیای برجام به صفر ختم شده است. آیا به‌راستی اوضاع به‌گونه‌ای در حال مهندسی است که جریان‌های تندرو و مخالف برجام خواستار آن بوده و هستند؟ به عبارت دیگر، آیا روند کنونی تحولات به معنای باختن قافیه به تندروهایی است که «توافق» را دشمن منافع خود دانسته و برای دست نیافتن به آن، خستگی‌ناپذیر اقدام کرده‌اند؟

اسرائیل، عربستان سعودی و بحرین در زیر چتر حمایت متحدان افراطی خود در ساختار سیاسی ایالات متحده، این روزها بیش از همیشه به تشدید تنش هسته‌ای ایران امید بسته‌اند. اکنون «نفتالی بنت» از رویارویی مستقیم نظامی با ایران سخن می‌گوید و گستاخانه بر ادبیات تهدیدآمیز خود افزوده است. ریاض و منامه با گشاده‌رویی از قطع‌نامه شورای حکام استقبال می‌کنند و رجزخوان لزوم محدودکردن توانمندی هسته‌ای ایران شده‌اند.

البته قطع‌نامه اخیر آژانس، ادبیاتی چالشی و مطالبه‌گر نسبت به ایران دارد، اما خصلت غیر‌الزام‌آور آن و نیز بازگذاشتن زمان برای تصمیم تهران در رفع اختلافات و تعدیل مواضع حداکثری خود، نکته‌ای است که نباید آن را نادیده گرفت. آمریکا و تروئیکای اروپایی در تنظیم قطع‌نامه به گونه‌ای عمل کرده‌اند که آخرین روزنه‌ها برای بازگشت به میز مذاکرات و دستیابی به توافق باقی بماند. تهران نیز در واکنش خود، تنها به قطع همکاری‌های فراپادمانی و غیرالزام‌آور خود در قبال آژانس دست زده است. این وضع به معنای آن است که دو طرف به گونه‌ای در حال پس‌زدن یکدیگر از یک‌ سو و پیش‌‌کشیدن از سوی دیگر هستند. به این ترتیب همچنان می‌توان امیدوار بود که طرف‌ها با حفظ مواضع به ظاهر تنش‌آلود «اعلامی» به‌شدت مراقب سیاست‌های «عملی» خود هستند. همین مهم با وجود سرخوردگی‌های نمایان‌شده، می‌تواند امکان بازگشت به میز مذاکرات را فراهم کند؛ اگر طرف‌ها قافیه را به تندروها و شانتاژهای آنان نبازند. «ارنست رنان» فیلسوف شهیر فرانسوی قرن نوزدهم می‌گوید: سیاست درست آن است که به جای مقاومت در برابر آنچه اجتناب‌ناپذیر است، از آن به سود خود استفاده کرد.

گره کار در بروز تنش جاری نه در قطع‌نامه‌ای است که چهارشنبه گذشته شورای حکام آژانس صادر کرده، بلکه این قطع‌نامه به مثابه ابزار فشار طرف‌های غربی به تهران برای عقبگرد در مواضع حداکثری آن در مذاکرات وین است. در این حال، طرف‌های غربی نیز با خواست‌های حداکثری و پرهیز از دادن امتیاز قابل فروش برای تهران نزد مخالفان داخلی برجام، به عمق اختلاف‌ها و بی‌اعتمادی‌های متقابل دامن زده‌اند. مشکل «خطوط قرمزی» است که هریک از طرف‌ها ترسیم کرده‌اند. پافشاری بر این خطوط اندک، روزنه‌ها برای بازگشت به میز گفت‌‌وگو را تنگ‌تر خواهد کرد. اگر امروز طرف‌های غربی بر این تصورند که حالا توپ در زمین تهران است، اما نمی‌توانند از بار مسئولیت تلاش برای تحمیل توافق نامبارک به طرف ایرانی شانه خالی کنند.

قطع‌نامه غیرالزام‌آور شورای ‌حکام ‌آژانس‌ بین‌المللی انرژی هسته‌ای به‌رغم ادبیات خود، دریچه‌های هرچند اندک بازگشت به گفت‌و‌گوهای برجامی را بازگذاشته است. واکنش تهران نیز به معنای پایان همکاری با آژانس و تعهدات برجامی‌اش نیست. این فرصت، شجاعت، انتخاب‌ و ابتکارهایی را لازم دارد تا موقعیتی متفاوت از آنچه ایجاد کند که تندروها و مخالفان برجام آرزوی تحقق آن را دارند. در شرایط تنش‌آلود کنونی، مهم آن است که ابتکار صحنه را به تندروها نباخت.