شهروند درجه دو
در روزهای اخیر درگیری دو خانم در بیآرتی شهری خبرساز و ترند فضای مجازی شد و واکنشهای بسیاری را برانگیخت. این حادثه نادر و عجیبی نیست. هر جای دنیا ممکن است شهروندان به دلیل اختلاف سلیقه یا مسائل اعتقادی با هم برخوردهایی داشته باشند.
در روزهای اخیر درگیری دو خانم در بیآرتی شهری خبرساز و ترند فضای مجازی شد و واکنشهای بسیاری را برانگیخت. این حادثه نادر و عجیبی نیست. هر جای دنیا ممکن است شهروندان به دلیل اختلاف سلیقه یا مسائل اعتقادی با هم برخوردهایی داشته باشند. ممکن است به دلیل جرم یا تخلف یک شهروند یا به هر دلیل دیگر، کسی نیاز به تدکر ببیند و همین جرقه جدل یا درگیری را بزند. اما اتفاقی که در تهران افتاد بیش از اینها بود و از شکاف و اختلافی عمیق بین بخشهایی از جامعه حکایت میکرد. از دیدگاه برخی از مردم نکته قابلتأمل و اعتراضبرانگیز این بود -و هست- که بخشی از مسئولان کشور خود را نه متولی همه، نه حامی و پاسخگو در برابر آحاد مردم، که تنها نماینده بخشی از گفتمان اجتماعی میبینند. مردم تصور میکنند که در هر اختلاف و مواجههای در ایران، کسانی که میتوانند حلال مشکلات باشند در کنار قشری خاص میایستند و بقیه اقشار و طبقات برایشان بیگانهاند. در همین مورد که اشاره شد، شواهد حکایت از درگیری دوطرفه داشت. یک طرف -با فرض بیحجاببودن- با وجود برخورد فیزیکی، آغازگر ماجرا نبود و ظاهرا آسیب جسمی هم دیده بود. در این وضعیت انصاف و عدالت ایجاب میکرد که هر مداخلهای شامل رسیدگی به اظهارات و شکایات دو طرف باشد. اینکه مردم میبینند عوامل قانونی به سرعت و قاطعیت یک سوی دعوا را نمایندگی میکنند و سوی دیگر را هدف قرار میدهند، هیچ تصویری از بیطرفی و همهجانبهنگری ارائه نمیدهد. در این شرایط است که برخی دوباره به این باور میرسند که شهروندان درجه دو کشور محسوب میشوند. تصوری که سالهاست در میان مردم جا افتاده و نهتنها تلاشی برای پاککردن آن و جلب رضایت عمومی نمیشود، که بخشی از عملکردها به آن دامن میزند و یادآوریاش میکند. شهروند درجه دو از نظر مردم یعنی اینکه پروندهای مشابه اسیدپاشیهای اصفهان همچنان گشوده است، اما اگر جایی عدهای نوجوان جمع شوند و تفریح کنند، اگر کسی در خیابان زیر آواز بزند یا اگر به شهروند درجه یکی توهین شود، نهادها در کشور خود را ملزم میبینند که به سرعت وارد عمل شوند و با همه توان با آن مقابله کنند. شهروند درجه دو یعنی کاپیتان تیم استقلال که به خاطر انتقادات و همدلیهایش با مردم، حتی از باشگاه بیرون گذاشته میشود که رسانه ملی تصویرش را در جشن قهرمانی نشان نمیدهد و رامبد جوان از ترس ممیزی حتی نام کوچک او را از برنامهاش حذف میکند. شهروند درجه دو یعنی همه نامها و چهرههایی که ممنوعهاند و راهی به رسانهها و تریبونها ندارند. شهروند درجه دو یعنی تبعات طرح صیانت، سیاستی که به محدودیت اینترنت در کشور میانجامد تا دسترسی همه شهروندان در حد نوجوانان 13ساله کاهش یابد و اکثریت مردم نابالغ فرض شوند. شهروندی درجهبندیشده یعنی امتیازاتی که تنها شامل عدهای خاص میشود، از تحصیل تا رسیدن به مناصب و موقعیتهای طلایی. امتیازاتی که اکثریت مردم برای بهرهمندشدن از آنها نامحرم شمرده میشوند. این مثالها و این تصویر تا همه ابعاد قابل گسترش و تسری است. تا زمانی که گروهی از مسئولان کشور خود را تنها نماینده تفکر و سلیقهای خاص و محدود بدانند و تا زمانی که همه مردم با مطالبات و تعلقات متفاوتشان شهروند و صاحب حق شمرده نشوند، این دستهبندی ادامه خواهد داشت.