|

سر بر آستانت می‌گذارم ای ایران

در این روزها، با جوانان و نوجوانان، به‌ویژه دخترانی برخورد می‌کنیم که به ‌شکلی، درگیر مسائل جاری شده‌ و به خیابان آمده‌‌اند. برخی از آنها مصائب بسیاری دیده و تجربه کرده‌اند که با سن‌وسال‌شان تناسبی ندارد

در این روزها، با جوانان و نوجوانان، به‌ویژه دخترانی برخورد می‌کنیم که به ‌شکلی، درگیر مسائل جاری شده‌ و به خیابان آمده‌‌اند. برخی از آنها مصائب بسیاری دیده و تجربه کرده‌اند که با سن‌وسال‌شان تناسبی ندارد؛ اما گاهی، با هوشمندی، رفتارهایی از خود نشان می‌دهند که بزرگ‌ترها را شگفت‌زده می‌کنند. به‌تازگی، یکی از آنها را دیده‌ام که جز گرفتاری‌های زندگی خانواده‌های معمولی، با مشکلات ناشی از ماه‌های اخیر هم درگیر شده است. او به مناسبتی می‌خواست نامه‌ای و یادداشتی بنویسد.

آنچه مهم بود نه یادداشت، بلکه «بهترین سرآغاز» برای شروع آن بود: «به نام خداوند رنگین‌کمان»؛ این عبارت را در بالای یادداشت آورد تا شأن آن رعایت شود. به نظرم اصرار داشت این قسمت یادداشت را با تأنی و بسیار زیباتر بنویسد و هنگام نوشتن تأثیر و جنبه آرامش‌بخش این سرآغاز به وضوح پیدا بود. چشمان ترم را از او پنهان کردم. به یاد آن گفته غیرقابل‌نقل که در تریبون رسمی یکی از کلان‌شهرها ابراز شده بود، افتادم و قول و غزل حکیمانه‌ای از خاطرم گذشت: واعظ شهر که از پند خود آزارم داد/ از دم رند می‌‌آلوده سبکبار شدم.

همه ما اوصاف و تعابیر زیبا و بسیاری درباره خداوند و اسما و صفات الهی در دعاها و ادبیات قدیم و جدید خوانده‌ایم و نمونه‌های بسیاری برایمان پیش آمده است که تأثیری از آن ندیده‌ایم؛ اما خدای رنگین‌کمانی که آن نونهال پاک‌سرشت ایذه‌ای گفت، در دل‌های بسیاری اثر گذاشت و بار دیگر نشان داد سخن زیبا هرچند اثرگذار است، مهم‌تر آن است که چه کسی و در چه شرایطی آن را القا کند. فراوانی این کلام در گفتارها و نوشته‌های این و آن نشان‌دهنده تأثیر آن بر دل‌هاست. آورده‌اند که در حضور امام صادق علیه‌السلام یکی از همراهان ایشان به بیماری که آه می‌کشید، گفت: به‌جای این کار، ذکر خداوند را بگو و حضرت حکیمانه به آن شخص عتاب کرد: بگذارش که «آه» از اسمای الهی است.

آری از خدای رنگین‌کمان، زیبایی و جمال هم برمی‌آید. یاد آن نوجوان «فهمیده» می‌افتم که خاطره ایران‌دوستی نوجوانان و دانش‌آموزان مدافع ایران‌زمین را تجدید کرد و آن دیگری که ساعتی پیش از رفتنش از این عالم، در فضای مجازی، عبارتی به این مضمون نوشت که گرچه این سرزمین برای من هیچ نداشت، ولی سر بر آستانت می‌گذارم ای ایران. آقای تقوایی فیلمی به نام «ای ایران» ساخته است که در آن، با وجود سختی‌های معمول و غیرمعمول، سرانجام همه بچه‌ها در کنار هم و یک‌صدا سرود می‌خوانند: ای ایران. تولد حضرت زینب‌(س) مبارک باد.