نظرسنجی به جای شورایاری؟
در هفتهای که گذشت، شاهد ادامه جمعآوری آرای شهروندان تهرانی در طرح «من شهردارم» شهرداری تهران بودیم و اعلام شد که ثبت آرای مردمی برای این طرح در مصلای بزرگ تهران و مکانهای دیگر شهر انجام شده، 300 هزار نفر تاکنون در این نظرسنجی شرکت کردهاند و این روند تا هدف اخذ ۵۰۰ هزار نظر مشارکتی برای پروژههای محلیتر محلات شهر تهران پیش خواهد رفت.
در هفتهای که گذشت، شاهد ادامه جمعآوری آرای شهروندان تهرانی در طرح «من شهردارم» شهرداری تهران بودیم و اعلام شد که ثبت آرای مردمی برای این طرح در مصلای بزرگ تهران و مکانهای دیگر شهر انجام شده، 300 هزار نفر تاکنون در این نظرسنجی شرکت کردهاند و این روند تا هدف اخذ ۵۰۰ هزار نظر مشارکتی برای پروژههای محلیتر محلات شهر تهران پیش خواهد رفت. هفته گذشته در یادداشت خوشبینانهام با اندکی احتیاط از این طرح استقبال کردم و برایتان نوشتم که در شرایط اسفباری که دست شورایاران و نیروهای فعال محلی از تعامل با شهروندان در سطح تماسهای مستمر محلی کوتاه شده است و مردم محلات دیگر قطبنمای خود را برای مشارکت در امور محلهشان از دست دادهاند، این طرح کورسوی امیدی را روشن میکند، برای اینکه باز به محلهشان بیندیشند و به نقش خود بهعنوان شهروند فکر کنند؛ اما توجه به نکاتی درباره این حرکت شهرداری هنوز جای تأمل دارد. اول اینکه این طرح به مسائل اصلی و پایهای شهر تهران، مثل آلودگی هوا و مسئله ترافیک و کمبودهای مختلف خدماتی در سطح محلات نمیپردازد. سوگل دانائی در شهر ما مینویسد: تعویض، بهسازی و رنگآمیزی مخازن زباله، جمعآوری جانوران موذی، آسفالت، کاهش آسیبهای اجتماعی، بهسازی و تجهیز بوستانها، ایجاد پارکینگهای محلهای و... مواردی هستند که در این سامانه از شهروندان خواسته میشود تا در هر منطقه اولویتشان را تعیین کنند. بخش دیگر این نظرسنجی، پروژههای کوچکمقیاسی است که برای هر منطقه متفاوت است و البته باید گفت که کارهای واجب و عادی شهرداری است و جایزه نمیخواهد. هر شهروندی از سالها پیش میتواند با گرفتن شماره 137 از شهرداری محلش بخواهد به امور جاری رسیدگی کند. برخی مسئولان شهرداری معتقدند به دلیل بودجه محدود شهرداری تهران، این نظرسنجیها خیلی هم فعالیت عجیبی نیست: پیشتر از شهروندان درباره پروژههای توسعهای مثل ساخت و تجهیز اماکن سؤالاتی پرسیده میشد و این طرح، در واقع تنزلی در سطح اقدامات مستمر شهرداری محسوب میشود. لکهگیری و بهسازی جوی و جدول و پیادهرو و تعمیرات ساختمان سرای محله که نظرسنجی نمیخواهد. محمدکریم آسایش نیز اشاره دارد که نه در پروژهها و نه اقدامات هیچ اثری از الزامات اسناد فرادست نظیر طرح جامع، طرح تفصیلی منطقه، سند توسعه محله، مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران مانند سند الزامات و ضوابط عام شهر دوستدار کودک یا دستورالعملهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای وزارت کشور وجود ندارد.
بههرحال، نگفته پیداست که این طرح میخواهد جای خالی شورایاریهایی را که به ناحق از کار در محلات رانده شدند، پر کند و صدالبته اینگونه کارهای نمایشی معلوم نیست چقدر مفید باشند یا به نتیجه برسند، بهخصوص آنکه برخی شورایاران و ناظران محلات میگویند که برخی پروژهها و اقدامات لیستهای قبلی، که پارسال به کمک شورایاران در طرح رصد تهیه شده بود، اکنون از لیستهای سامانه «من شهردارم» حذف شده است. با این اوصاف در بهترین حالت یک جریان پوپولیستی راه میافتد که از مشارکت فقط برای تبلیغ و امحای نام پروژههای کوچکمقیاس که اعتباراتی جدا از بودجههای مصوب سالانه و غیرمستمر و تکلیفی داشت، استفاده میکند. متأسفانه به نظر میرسد که در طرح شهردار من، مخالفت با گذشته و عملکرد قبل و انزوای شورایاری و شورایاران از طریق واگذاری طرح به مسئولیت مدیران محلات و دنبالکردن و اصرار بر رویه ستاد راهبری، مشارکتسازی جهت شهروندی و پوشش ناکارآمدی و دورشدن از وظایف اصلی شهری را هدف گرفته است. آنچه مسلم است، این است که هر روز شاهدیم تعداد نیازمندان، چه کودک چه زنان جوان و چه سالمند در حال افزایش است. و نهتنها شهرداری بلکه حتی مسجد محله باید جوابگو باشد. بههرحال، این تعارف به مشارکت را ناچاریم جدی بگیریم و پیگیرش نیز باشیم. افراد فعال و آگاه و بانفوذ محلی در محلاتاند که باید مطالبهگری کنند. باید راهش را پیدا کرد. اگر مجلس و شهرداری و شورای شهر تهران، در تشکیل دوباره نوعی از شوراهای محلات در این شرایط رهاشدگی و بحرانی، به توافق نرسند، احتمالا با تشکلهای محلی و سنتی و غیررسمی مردمی (مثلا در مساجد) بسیاری از امور میتواند به نتیجه برسد.