نظارت و کنترل کارگزاران در حکومت امیرالمؤمنین
از ابزارهای مهم بهبود کارایی و سلامت هر حکومت، نظارت و کنترل مدیران است. امیرالمؤمنین نیز به این اصل پایبند بود. حضرت در نامه به مالک اشتر؛ امانتداری، حسن رفتار با مردم و تشویق کارگزاران جهت ارتقا را از اهداف نظارت بیان کرده است. براساساین ایشان، علاوه بر گزارشهای مردمی، افراد مورد اعتماد را برای بررسی کارگزاران ارسال میکرد.
از ابزارهای مهم بهبود کارایی و سلامت هر حکومت، نظارت و کنترل مدیران است. امیرالمؤمنین نیز به این اصل پایبند بود. حضرت در نامه به مالک اشتر؛ امانتداری، حسن رفتار با مردم و تشویق کارگزاران جهت ارتقا را از اهداف نظارت بیان کرده است. براساساین ایشان، علاوه بر گزارشهای مردمی، افراد مورد اعتماد را برای بررسی کارگزاران ارسال میکرد. دلیل دیگر نظارت دقیق حضرت، تلقی امانتداری و وکالت مردم در حکمرانی است. وکیل باید پاسخگوی موکل خود باشد. ازاینرو حضرت در نامه هجدهم، بیان میکند که چون من شما را نصب کردهام، اعمالتان از خوب و بد پای من هم نوشته میشود. در نامه به زیاد مینویسد این اموال متعلق به مردم اعم از فقیران و ناتوانان است و باید در همان مسیر هزینه شود. نظارت حضرت شامل نظارت بر رفتار کارگزاران با مردم، نظارت بر تغییرات در سطح زندگی، نظارت بر مراودات اجتماعی و همچنین تصرفات مالی آنان بود. بهعنوان نمونه ازجمله موارد نظارت بر رفتار مدیران، نامههای هجده و نوزده نهجالبلاغه است. در نامه هجدهم نهجالبلاغه آمده است، پس از جنگ جمل، عدهای از بصریان که در لشکر طلحه و زبیر بودند به شهر خود بازگشتند. آنان گاه در برخی محافل رسمی شرکت میکردند و از طرف ابن عباس استاندار بصره، سخنان نیشدار میشنیدند و تحقیر میشدند. این امر موجب ناراحتی آنان شده بود. مأموران به حضرت گزارش دادند و او نیز ابن عباس را توبیخ کرد. حضرت پرونده فتنه جمل را پایانیافته دانست و آنان را به برخورد نیک با کسانی خواند که در جنگ جمل مقابل او شمشیر کشیدند. او به ابن عباس میگوید «با آنان به نیکی رفتار کن و دلهره را از دلشان خارج کن. گزارش رفتار بدت به من رسیده است».حضرت دستور داد که امنیت روانی آنان فراهم شود و با نیکی با آنان رفتار شود. صرفنظر از جنبه اخلاقی این نوع برخورد، جذب حداکثری به تقویت حاکمیت میانجامد. در نامههای 3، 21 و 45 نسبت به تغییر سطح زندگی کارگزارانش هشدار داده است. در نامه 45 کارگزارش را به خاطر مراوداتش با ثروتمندان و شرکت در مجالس آنان توبیخ کرده است. در نامههای 5 و 20 به کارگزارانی که احتمال لغزش در آنها میدهد، هشدار میدهد. در نامه 20 قسم میخورد که اگر کارگزارش ذرهای در اموال عمومی خیانت کند، بهشدت با او برخورد کرده، کاری کند که در تأمین هزینههای زندگیاش به سختی افتد. او براساس گزارش تخلفات مالی برخی کارگزاران، نامههای 40، 41، 43 و 71 را نوشته است. در نامه 71 بیان میکند کسی که خیانت مالیاش محرز شود، لیاقت مدیریت در هیچ سطحی از مسئولیتها را ندارد؛ زیرا اداره جامعه، امانتی از سوی مردم است و جای خائنان نیست. از سوی دیگر، حضرت در نامه 42 به تشویق کارگزارش در بحرین به دلیل کاردانی و سلامت نفسش پرداخته است.
اسناد بهجامانده تاریخی، از دقت نظارت، کنترل و مراقبت حضرت بر کارگزاران در سطوح مختلف حکایت میکند. این درجه از حساسیت از اهمیت آن در نزد حضرت خبر میدهد. به شهادت اسناد تاریخی شاید هیچ حکومتی مانند حکومت امیرالمؤمنین تا این حد نظارت بر کارگزاران نداشته است.
گزارشهای تاریخی زیادی از گستره فساد برخی حکومتها در سده نخست صدر اسلام وجود دارد. باوجوداین، اثری از اسناد حکومتی آنان مبنی بر گزارش و برخورد با فساد دیده نمیشود؛ بنابراین با توجه به حساسیت یادشده، وجود چند مورد گزارش تاریخی در حکومت حضرت نشان میدهد که با توجه به وسعت حکومت ایشان که شامل عربستان، یمن، عراق، ایران، بحرین، مصر و... میشد، فساد در آن حکومت نزدیک به صفر بوده است.
حضرت در نامه به مالک اشتر و دیگر نامهها مجازات کسانی را که خیانت در اموال میکنند، تنبیه بدنی، برگرداندن اموال عمومی، رسوایی علنی، انداختن طوق بدنامی و خیانت بر گردن آنان و عزل از همه مناصب بیان میکند.
با مرور نکات یادشده، میتوان امروزه دلایل گستره فساد را درک کرد. اینکه کسی خود را امانتدار و پاسخگوی مردم نداند. کنترلنکردن و محاسبهنکردن اموال مدیران، تغییرات سطح زندگی آنان و تخلفات مالی، برخوردنکردن با متخلف مگر در شرایط خاص، از جمله عوامل پیدایش فساد است. بنا بر گزارش سازمان شفافیت بینالمللی در سال 2022، رتبه جهانی شاخص ادراک فساد کشور، 147 از میان 180
کشور است.