آیا فقط حکومتها استاندارد دوگانه دارند؟
موضع ما درباره استاندارد دوگانه چیست؟ بگذارید همین ابتدای مطلب اشاره کنم که در فرهنگ ما ایرانیان، از همان قدیم برای استاندارد دوگانه ضربالمثل داشتهایم، ضربالمثلِ «یک بام و دو هوا». داستانش را حتما میدانید؛ ولی برای آنکه متهم به ترویج آداب خلاف عفت عمومی نشوم، از ذکر داستانش در این یادداشت میگذرم.
موضع ما درباره استاندارد دوگانه چیست؟ بگذارید همین ابتدای مطلب اشاره کنم که در فرهنگ ما ایرانیان، از همان قدیم برای استاندارد دوگانه ضربالمثل داشتهایم، ضربالمثلِ «یک بام و دو هوا». داستانش را حتما میدانید؛ ولی برای آنکه متهم به ترویج آداب خلاف عفت عمومی نشوم، از ذکر داستانش در این یادداشت میگذرم. اگر اطلاعی از ماوقع این مثل ندارید، کافی است در گوگل سرچ کنید تا از روایتش مطلع شوید. در هر صورت موضوع استاندارد دوگانه برای ما ایرانیها، موضوع جدیدی نیست و از قدیم در زندگی روزمرهمان با آن روبهرو بودهایم و زمانی که با دوگانگی رفتار روبهرو میشویم، از مَثل یک بام و دو هوا استفاده میکنیم و حالا که یک مقدار مدرن شدهایم، عبارت استاندارد دوگانه را به کار میبریم که همان یک بام و دو هوای قدیمی خودمان است. و البته بیشتر اوقات وقتی میگوییم استاندارد دوگانه، منظورمان بیشتر معطوف به رفتار و موضعگیریهای صاحبان قدرت است؛ اما فقط صاحبان قدرت نیستند که دچار استاندارد دوگانهاند و یک بام و دو هوا میکنند و تقریبا همه ما چنین هستیم. واقعیت این است که بسته به اینکه علاقهمان چه باشد و به کدام طرف ماجرا گرایش داشته باشیم، ما هم دچار استاندارد دوگانهایم. مثال خیلی واضح و روشنش را میتوان در موضعگیریهایمان درباره دو رخداد جنگ اوکراین و حمله حماس به اسرائیل دید. در داستان جنگ اوکراین، تقریبا بسیاری در کشور خودمان و در اکثر نقاط جهان، صاحب موضع بودند؛ موضعی که با یکی از طرفین جنگ همراه بود.
داستان جنگ اوکراین این است که رهبران این کشور در مقابل خواست روسیه که به ناتو نپیوندید، مقاومت کردند و نتیجه آن، حمله روسیه به اوکراین و نابودی بخش بزرگی از زیرساختهای این کشور و از دست دادن قسمتهایی از سرزمینش بود. کاری به مواضع دیگر کشورها ندارم؛ ولی بسیاری در کشور خودمان با وجود حصول این نتیجه و نابودی بخش اعظمی از آنچه اوکراین داشت و حالا دیگر فاقد آن است، این مقاومت را شایان تقدیر و تمجید دانستند و بهویژه بخش درخورتوجهی از روشنفکران و منتقدان حاکمیت خودمان، در برابر مواضع ضمنی کشورمان در این جنگ، با وجود صدمات کمرشکن بر اوکراین، از رفتار حاکمان این کشور حمایت کردند؛ اما حالا اتفاق دیگری افتاده. ۷۰ سال است که فلسطینیان در آپارتاید اسرائیل اسیرند. بخش بزرگی از سرزمینشان را از دست دادهاند و آنچه برایشان مانده، یا در محاصره است یا هر روز در پوشش شهرکهای جعلی مصادره و تکهتکه میشود و آخرالامر، حماس به اسرائیل حمله کرده و اسرائیل در جواب و برای انتقامگیری، آب و برق را قطع، ورود هر نوع دارو و مایحتاج به غزه را ممنوع و ۳۰ درصد این بزرگترین زندان بیسقف جهان را با خاک یکسان کرده و در آستانه لشکرکشی به این زمین سوخته است تا مابقی آنچه را باقی مانده، نابود کرده و آنان را که هنوز زنده ماندهاند، بکشد. دراینمیان آنها که در کشورمان، تا دیروز یا به نفع اوکراین یا به نفع روسیه موضع میگرفتند، این بار چه واکنشی نشان میدهند؟ آنانی که رفتار حاکمیت اوکراین را نابخردانه و غیرمسئولانه و سببساز نابودی این کشور میدانستند، رفتار حماس را میستایند و آن را قهرمانانه توصیف میکنند و برعکس، آنهایی که تا دیروز از شجاعت رهبران اوکراین داد سخن میدادند و زلنسکی را میستودند، در اینجا رفتار حماس را نابخردانه و غیرمسئولانه میخوانند و بر این باورند که حماس، نسنجیده و بدون دخیلکردن سرنوشت مردم در نتیجه کار، فقط باعث بدبختی بیشتر مردم غزه شده است و آن پیروزی که از آن دم زده میشود، حاصلی غیر از رنج و محنت بیشر برای مردم ستمدیده غزه ندارد.
حال درباره کنشگران دو سوی ماجرا چه باید گفت؟ بالاخره مقاومت در مقابل تجاوز، شرافتمندانه است یا نابخردانه؟ آیا اگر یک سوی ماجرا روسیه باشد، بد است و اگر در جای دیگر اسرائیل و غرب قرار گرفته باشد، خوب میشود و برعکس؟ آخر چطور میشود که یک عمل واحد در دو جای جهان رخ بدهد و یک بار آن را ستایش کنیم و دفعه بعد که افراد دیگری همان کا را کردند، آن را نکوهش کنیم؟ اگر تجاوز به سرزمین دیگران بد است، همیشه بد است و اگر مقاومت، حتی به بهای کشتهشدن و نابودی، خوب و شرافتمندانه است، همیشه خوب و شرافتمندانه است؛ اما واقعیت این است که اکثر ما دچار استاندارد دوگانهایم و برایمان فرق میکند که یک رفتار واحد از طرف چه کسی و در مقابل چه کسی انجام شود. اگر کسی را که میپسندیم، در مقابل آن کسی که نمیپسندیم مقاومت کند، کاری قهرمانانه و شرافتمندانه کرده و اگر آن را که نمیپسندیم در مقابل آن کسی که میپسندیم چنین کرده باشد، عملی نابخردانه و غیرمسئولانه انجام داده است.