|

رسم نیکوی پاسخ‌گویی به مردم شهر

‌کار آن‌قدر به درازا کشید که شورش درآمد. حال جنگ مغلوبه شده است، در حالی که همه چیز می‌توانست با همان اشارات اول فیصله یابد. بله، باز داستان پارک قیطریه را می‌گویم. خدا می‌داند تا امروز چند یادداشت در این مورد نوشته شده و دیگر هیچ فرد مطرح یا تشکلی مدنی نمانده که در این مورد اظهار نظر نکرده باشد. اما با سکوت شهرداری تهران هنوز این پرونده باز است و 150 هزار نفری که برای تخریب‌نشدن باغ قیطریه کارزار امضا کرده‌اند، هنوز نه تنها منتظر پاسخ‌های مساعد شهردار و شورای شهر هستند، بلکه به راه‌حل‌های بلندمدت‌تری هم فکر می‌کنند.

‌کار آن‌قدر به درازا کشید که شورش درآمد. حال جنگ مغلوبه شده است، در حالی که همه چیز می‌توانست با همان اشارات اول فیصله یابد. بله، باز داستان پارک قیطریه را می‌گویم. خدا می‌داند تا امروز چند یادداشت در این مورد نوشته شده و دیگر هیچ فرد مطرح یا تشکلی مدنی نمانده که در این مورد اظهار نظر نکرده باشد. اما با سکوت شهرداری تهران هنوز این پرونده باز است و 150 هزار نفری که برای تخریب‌نشدن باغ قیطریه کارزار امضا کرده‌اند، هنوز نه تنها منتظر پاسخ‌های مساعد شهردار و شورای شهر هستند، بلکه به راه‌حل‌های بلندمدت‌تری هم فکر می‌کنند.

آخرین گفته اما، سخن عضوی از شورای شهر است که می‌گوید مسئولان شهرداری خوب است پاسخ‌گو باشند و با مردم مدارا کنند. آری، رسم نیکوی پاسخ‌گویی به مطالبات مردم بدون شک آرامش را به زندگی شهروندان محلات تهران بازمی‌گرداند. امروز، گذشته از اصل موضوعِ نسبتا ناچیزِ مناقشه در پارک قیطریه (که البته در این یکی دو ماه، نقدهای فنی و کارشناسی منطقی و مکفی برای آن آورده شد) بیشتر می‌خواهم نظر مبارکتان را به قوانین اجتماعی لازم برای استفاده از فضای شهری و به چندوجهی و بین‌رشته‌ای بودن این‌گونه مسائل جلب کنم. شهر مجموعه زنده و شگفتی است و آنچه پیش آمد، تنها اعتراض مردم محل به تغییر حال و هوای پارک‌شان نبود. آنها درنهایت می‌خواستند بگویند که ما شهروندان این شهریم و باید بتوانیم با حضور خود در زنده‌ماندن محله و منطقه‌مان مشارکت کنیم و هیچ‌کس نباید بدون مشورت با ما، هر روز عرصه زندگی را بر ما تنگ‌تر کند.

در واقع اول، صحبت توجه به فضاهای سبز شهر پیش آمد که هر روز به دلیلی آسیب می‌بینند و درختان خود را نباید از دست بدهند؛ اما در طول این روند، حتی بعد از برداشته‌شدن حصارها در داخل پارک، خواسته‌ تهرانی‌‌های امضاکننده کمپین یا کارزار مردمی (از نهادهای قضائی، نظارتی و رئیس‌جمهور) و نیز فعالان شهری، متخصصان حوزه شهری و اجتماعی، تعدادی از روحانیون، وزارت میراث و خود مردم محلات شمیران، دیگر از قطع‌نشدن تعدادی درخت یا ساخته‌شدن مسجد در همان محل نمازخانه پارک فراتر رفته بود.

البته واقعیت این بود که مصوبات شورای شهر در سال‌های 83 و 86 به نوعی تناقض داشت، زیرا اجازه ساخت نمازخانه و مسجد را در بوستان‌ها می‌داد، در حالی که مقررات پهنه‌بندی در طرح‌های جامع و تفصیلی شهر تهران درباره ساخت‌وساز در پهنه‌های سبز سخت‌گیرانه‌تر بود. این مقررات، استقرار کاربری‌های مذهبی را در قلب و مراکز محلات پیش‌بینی کرده بود‌ که رفت‌وآمد به آن مکان برای نمازگزاران امن‌تر نیز باشد. از یک سو برخی مسئولان می‌گفتند قیطریه از نظر میزان (سرانه) اماکن مذهبی از‌جمله مسجد با کمبود مواجه است و اهالی متدین این محله چنین خواسته‌اند. از سوی دیگر کارشناسان شهری محاسبه و تأکید می‌کردند که این سرانه‌ها در چیذر و قیطریه کافی است و ساخت‌وساز در پهنه حفاظتی و تثبت‌شده فضای سبز (G) غیرقانونی است. در این بین نیز بعضی می‌گفتند رسم این است که مسجد باید تماما به دست مردم محل و با پول مردم ساخته شود، نه روی زمین فضای عمومی و توسط شهرداری و بعضی هم در وصیت آقای محتشمی‌پور دقیق می‌شدند که روی مکان وقف اصراری نداشته است. یکی هم بالای حرف همه اینها می‌گفت: می‌سازیم، خوبش را هم می‌سازیم! بالاخره معلوم نبود حق با کیست؟

اینجاست که به نظر می‌رسد باید اصلاحاتی در قوانین شهری در سطح قانون‌گذاری صورت گیرد. ما هنوز قانون شهرسازی نداریم. بیش از 30 سال پیش، مهندس سیدرضا هاشمی معاون شریف و محترم وزارت مسکن و شهرسازی متونی را برای این کار به مجلس برد، اما از آنجا که ضرورت وجود و مرجعیت قانون هنوز هم در حوزه فعالیت شهرسازی ثابت نشده، آن کار به سرانجام درستی نرسید.

اما باید گفت که اصل ساختن مساجد در همه جای شهر چیز جدیدی نیست، حتی از دوران قبل از انقلاب. شورا هم طبق اصلاحیه سال 86 همه اختیارات شورای شهر را در ماده سوم این مصوبه به «ستاد نظارت و هماهنگی ساماندهی مساجد و نمازخانه‌های عمومی و…» واگذار کرده‌؛ ستادی که مأموریتش طبق اصلاحیه به تصویب شورای شهر رسیده ‌‌و مسئولیتش بر عهده رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و زیست شهری شورای شهر تهران است. پس شورا هم باید قانون‌پذیر و منطقی، به فکر کیفیت خدمات و محیط شهری باشد.

اما اکنون سیدجعفر تشکری‌هاشمی عضو شورا خود از خلأهای قانونی می‌گوید و از لزوم دخالت‌دادن حرف و خواسته مردم شهر در امور شهر و محلات. او می‌گوید لحن و عملکرد مدیران در پاسخ‌گویی به مردم ایراد دارد. می‌گوید ما باید به مردم این فرصت را بدهیم که شهردارشان را خودشان انتخاب کنند. تنها در صورت پاسخ‌گوبودن شهردار به شهروندان است که زمینه‌های مشارکت واقعی ایشان در امور محلات فراهم خواهد شد. پس اینجا نیز قانون باید اصلاح شود و در سرنوشت غم‌انگیز شورایاری‌ها هم تجدید‌نظری اتفاق بیفتد.

آری. تهران در جداول بین‌المللی «زیست‌پذیری شهرها» رتبه پایینی دارد که شایسته‌اش نیست. چرا دست به دست هم ندهیم تا با مشارکت همه مردم در 352 محله تهران، شهرمان زیست‌پذیرتر شود؟ جایی نوشته بود: کودکان در یک چرخه گیر افتاده‌اند: استفاده از گوشی همراه تنهایی‌شان را افزایش می‌دهد و با افزایش تنهایی بیشتر از گوشی همراه استفاده می‌کنند. در حالی که همین کودکان باید در پارک‌ها بدوند و بازی کنند.