|

افق روشن‌تر با فرصت‌های در دسترس

کاهش ابزارهای فشار علیه ایران در عرصه سیاست خارجی، یکی از دلایلی است که با اتکا به آن می‌توان در زمینه‌های اقتصاد داخلی، تجارت خارجی و گسترش نقش‌آفرینی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، افق‌های روشن‌تری را برای کشورمان متصور بود. اکنون نشانه‌های مختلفی این موضوع را تأیید می‌کند.

علی بهادری‌ جهرمی سخنگو و دبیر هیئت دولت

کاهش ابزارهای فشار علیه ایران در عرصه سیاست خارجی، یکی از دلایلی است که با اتکا به آن می‌توان در زمینه‌های اقتصاد داخلی، تجارت خارجی و گسترش نقش‌آفرینی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، افق‌های روشن‌تری را برای کشورمان متصور بود. اکنون نشانه‌های مختلفی این موضوع را تأیید می‌کند.

1- گسترده‌ترشدن کشورهای معتقد به دلارزدایی از مراودات اقتصادی، یک فرصت بی‌بدیل است. علاوه بر کشورها و پیمان‌هایی که به‌طور سنتی و از سال‌ها قبل، اقدام به حذف دلار در رفتارهای اقتصادی خود کرده بودند، کشورها و معاهدات جدیدی هم به این منظومه نوین اقتصادی پیوسته‌اند. پیمان‌های شانگهای و بریکس با تریلیون‌ها دلار مراودات اقتصادی، پی برده‌اند که بخش مهمی از توسعه اقتصادی مدنظرشان را باید بدون اتکا به دلار به‌ پیش ببرند. بحث پیرامون ایجاد ارز واحد بریکس یا حتی طرح موضوعاتی نظیر اتکای سیستم پرداخت بریکس و پیمان‌های مشابه به ارزهای دیجیتال، آغاز حرکت‌هایی است که می‌تواند به حذف سلطه دلار در اقتصاد بین‌الملل منجر شود.

2- افراط در تحریم از سوی غرب و خصوصا آمریکا، عملا این ابزار سیاسی را کم‌اثر کرده است. این کم‌اثری، مورد اعتراف خود آمریکایی‌ها هم قرار گرفته است. ژانت یلن، وزیر خزانه‌داری آمریکا همین چند روز پیش گفته است «هرچه بیشتر تحریم کنیم، کشورها را بیشتر تحت فشار قرار می‌دهیم تا دارایی‌های ارزی خود را متنوع کنند». اکنون بهتر و بیشتر می‌توان مدعی بود تحریم با اتخاذ رویکردی‌هایی نظیر خنثی‌سازی از درون با تکیه بر ظرفیت‌های ملی و گسترده‌ترشدن کشورهایی که به دلارزدایی متمایل شده‌اند، نمی‌تواند اهداف مطلوب واضعان تحریم را برآورده کند. از طرف دیگر، گسترده‌ترشدن کشورهای مورد تحریم، به اتحاد این کشورها هم کمک کرده است. 

اگر تا پیش‌ از‌ این، اتحاد کشورهای تحریم‌شده، بیشتر حاوی جنبه‌ها و کنش‌های سیاسی بود، اکنون نقش اقتصاد در چنین اتحادهایی پررنگ‌تر به‌نظر می‌رسد.

3- پیمان‌های راهبردی و بلندمدت با کشورهایی که هم بازیگران فعالی در مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی هستند و هم منافع مشترک متعددی با ایران دارند، نقش بدیعی در کاهش فشارهای خارجی علیه کشورمان دارند. رئیس‌جمهور منتخب به درستی به این موضوع اشاره کرده و در توصیف نقشه راه 25ساله ایران و چین، توصیف «شراکت جامع راهبردی» را به‌ کار برده است که می‌تواند در «آستانه ورود به نظم جدید جهانی» یک گام مهم به حساب بیاید. این پیمان‌های بلندمدت و چندوجهی که محدود به چین هم نیست، فقط بر مسائل اقتصادی تکیه نمی‌کند و ازهمین‌رو می‌تواند در جنبه‌های سیاسی و امنیتی و نظایر آن هم، کمک‌کار سیاست خارجی باشد.

استفاده از فرصت‌هایِ بین‌المللیِ در دسترس، پویایی بیش‌ از‌ پیش ایران اسلامی را در زمینه‌های مختلف ملی و فراملی به‌ دنبال خواهد داشت. غفلت از برهه حساسی که در آن به‌ سر می‌بریم، می‌تواند عقب‌ماندگی چندنسلی را به دنبال داشته باشد و برعکس، تقویت این ظرفیت‌ها و بهره‌برداری حداکثری از آن، افق آینده را روشن‌تر از همیشه می‌نمایاند.