خاطرات سال 1380 هاشمیرفسنجانی| بیست و پنجم اردیبهشت
از گلایه غفوریفرد از موتلفه تا نگاه شورای نگهبان به محمد خاتمی
هاشمی رفسنجانی روز بیست و پنجم اردیبهشت در مورد دیدار انتخاباتی با حسن غفوریفرد، برخی نمایندگان مجلس ششم و یکی از اعضای شورای نگهبان نوشتهاست. متن کامل خاطرات هاشمی رفسنجانی را میخوانید.
![از گلایه غفوریفرد از موتلفه تا نگاه شورای نگهبان به محمد خاتمی](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/tCcenitu0mRg/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKWxWdmmasuAzaSO4n6NG-Nw,,/25.jpg)
آقاى [محمدمهدی] صباحى، مسئول شهرک مهدیه حوزه [علمیه] قم آمد. گفت، تاکنون 1000 واحد مسکونى تحویل شده و 1000 واحد در دست ساخت است و آب و برق و تلفن و گاز تأمین شده و فضاى سبزى وسیع با آب قنات ساخته شده است. از من به خاطر کمکهاى فراوان و دادن زمین قدردانى کرد و از وزارت مسکن [و شهرسازی]، به خاطر تأخیر در تکمیل زیربناها گله دارند. بناست ده هزار واحد مسکونی ساخته شود.
آقاى [حسن] غفورىفرد، [عضو شوراى عالى انقلاب فرهنگى] آمد. نامزد [انتخابات] ریاستجمهورى شده است. از [حزب] مؤتلفه گله داشت که با اینکه به اتفاق آرا به نامزدى او، رأى دادهاند، اکنون حاضر نیستند که او را تأیید کنند و از آقاى [علیاکبر] ناطق [نوری] نیز گله داشت و گفت، آقاى [علی] شمخانى، [وزیر دفاع]، اگر مىخواست نامزد شود، بهتر بود مدتى قبل، از نظامىگرى استعفا مىداد.
آقاى مهندس [سیدرضا] میرمحمد صادقى و [آقای محمود گوهرین]، مدیرعامل شرکت پرلیت [و علیرضا ناصر معدلی] آمدند که در پالایشگاه بندرعباس و سد شهید رجایى و سد مسجدسلیمان، کار عمدهاى را انجام دادهاند و دوران سازندگى را از پُربارترین دورههاى تاریخ ایران خواندند و گفتند، در ساحل کنار عسلویه، اسکلهاى ساختهاند، اما از آنها خواستهاند که به جاى دیگرى بروند. براى جلوگیرى از اخراج آنها به دلیل نزدیکى این محل با معادن [نفت و گاز]، استمداد کردند.
عصر آقاى [محمدحسن] محجوبی آمد؛ ماشین بافت فرش اختراع کرده که شبیه فرشهاى دستبافت تولید مىکند. در دوران ریاستجمهورى من، از او حمایت شده و وام و ارز و زمین گرفته، ولى هنوز کارش ناتمام مانده است؛ براى تخفیفهایى در قیمت زمین و نرخ بهره وام استمداد کرد.
حدود پنجاه نفرى از نمایندگان مستقل و راست مجلس [ششم] آمدند. آقاى [غلامعلی] حدادعادل و جمعى از نمایندگان صحبت کردند و از خدمات فراوان دوران سازندگى و نقش من در مجلس و جنگ و انقلاب، تجلیل کردند و خواستار حضور بیشتر در صحنه براى جلوگیرى از تضعیف انقلاب شدند و بعضىها با صراحت از اوضاع فرهنگى و اقتصادى و سیاسى جارى، ابراز نگرانى کردند. من هم سخنرانى مفصلى در مورد کارایى نظام و خطرهاى موجود کردم و از آنها خواستم که منسجمتر عمل کنند.
ظهر، آقاى محمد مؤمن، عضو شوراى نگهبان آمد. ناهار را با هم خوردیم. گزارشى از موارد تصویب و ردصلاحیتهاى داوطلبان داد و گفت، آقاى [سیدمحمد] خاتمى، به طور طبیعى در شوراى نگهبان، جز دو سه رأى موافق ندارد و اگر رأىگیرى شود، رد مىشود و خواست که رهبرى تعیین تکلیف کنند.