|

راه نجات ناترازی انرژی کجاست؟

تجربه های در دسترس با درس هایی از فولاد مبارکه

اصفهان همراه دیگر نقاط کشور درگیر چالش ناترازی انرژی است، چالشی که ریشه‌اش را باید از دهه هشتاد خورشیدی یا دقیق‌تر بگوییم نیمه دوم این دهه و آغاز روند کاهشی سرمایه‌گذاری در حوزه تامین انرژی، توسعه میدان‌های گازی، تحریم‌های گوناگون به‌موازات افزایش منطقی تقاضای انرژی در اقتصاد رو به توسعه ایران جستجو کرد، در سال‌هایی که ایران همه تلاش خود را برای توسعه صنعت هسته‌ای به کار گرفته بود، تنها 1000 مگاوات برق از نیروگاه بوشهر نصیب خود کرد اما از توسعه تولید انرژی‌های تجدید پذیر و تنوع بخشیدن به منابع تامین به دلایل مختلف جا ماند.

تجربه های در دسترس با درس هایی از فولاد مبارکه

احسان دست نشان: اصفهان همراه دیگر نقاط کشور درگیر چالش ناترازی انرژی است، چالشی که ریشه‌اش را باید از دهه هشتاد خورشیدی  یا دقیق‌تر بگوییم نیمه دوم این دهه و آغاز روند کاهشی سرمایه‌گذاری در حوزه تامین انرژی، توسعه میدان‌های گازی، تحریم‌های گوناگون به‌موازات افزایش منطقی تقاضای انرژی در اقتصاد رو به توسعه ایران جستجو کرد، در سال‌هایی که ایران همه تلاش خود را برای توسعه صنعت هسته‌ای به کار گرفته بود، تنها 1000 مگاوات برق از نیروگاه بوشهر نصیب خود کرد اما از توسعه تولید انرژی‌های تجدید پذیر و تنوع بخشیدن به منابع تامین به دلایل مختلف جا ماند.

 

در این مسیر علاوه بر این‌که دولت‌ها نقش تنظیم گری خود در حوزه انرژی را صرفا به مسوول قطع  وصل شیر گاز یا کلید برق تقلیل داده بودند، به‌جز قانون الزام صنایع برای تامین 5 درصدی برق تجدید پذیر( با احداث مزرعه‌های خورشیدی) تقریبا تلاش تاثیرگذار و تصمیم‌گیری کلانی برای جلوگیری  از تبدیل‌شدن مساله انرژی به چالش و بحرانی تقریبا تمام و کمال، انجام ندادند و  نگرفتند.همچنان‌که از رهاورد تحریم‌ها! علی‌رغم تلاش و توان بدنه فنی و متخصص ایرانی، بهینه‌سازی نیروگاه‌ها و افزایش راندمان آن‌ها از مسیر تبدیل نیروگاه‌های موجود به نیروگاه سیکل ترکیبی و کلاس‌های بالاتر از منظر راندمان، در حدی که نیازهای امروز و فردا را پاسخ دهد، انجام نگرفت.

 

از سوی دیگر قرار محور تامین گرما و انرژی برای منازل و ساختمان‌ها بر بخاری‌های کم راندمان گازی  و به‌طورکلی مصرف مستقیم گاز طبیعی، باعث شده تا علاوه بر هدر رفت فوق‌العاده گاز در شبکه سراسری، انگیزه‌های لازم برای استفاده بهینه از گاز طبیعی نیز به محاق برود، چنان‌که امروز تصور قطع گاز مصرف‌کنندگان خانگی و اداری، کابوسی است که هیچ دولتی حتی نمی‌تواند خیال اش را تجسم کند.با همه این‌ها نمی‌توان ازآنچه در اصفهان می‌گذرد غافل بود، وقتی تصمیم‌ساز عملا تصمیمی نمی‌گیرد، بخش خصوصی و صنعت نمی‌تواند شاهد توقف خطوط تولید، پذیرفتن خسارت‌های عظیم قطع برق یا گاز باشد به انتظار بروکراسی دولتی بنشیند که بخش خصوصی را چرخ پنجم ماشین اقتصاد تصور می‌کند.

 

با همین نگاه احداث دو نیروگاه بزرگ با سرمایه‌گذاری فولاد مبارکه نشان داد، در داخل کشور توان ساخت نیروگاه‌های تجدید پذیر یا سیکل ترکیبی کلاس F  وجود دارد، کاری که شاید فعلا ناترازی انرژی برای فولاد مبارکه را مرتفع نکند اما این شرکت را در مقام سدشکن تامین انرژی به جامعه صنعتی معرفی کرد.چند روز پیش معاون اول رییس جمهور در ملاقات با استاندار اصفهان، مدیرعامل فولاد مبارکه و اعضای فعلی مجمع نمایندگان استان اصفهان در مجلس شورای اسلامی گفت: برای راه‌اندازی فاز دوم نیروگاه سیکل ترکیبی و نیروگاه خورشیدی فولاد مبارکه در راستای تأمین برق موردنیاز استان اصفهان تلاش‌هایی از سوی بخش خصوصی صورت گرفته و دولت نیز برای تولید ۳۰ هزار مگاوات برق خورشیدی برنامه‌های گسترده‌ای دارد. این گفته عارف را می‌توان از منظری خوش‌بینانه به غلبه نگاه کارشناسی بر نگاه دستوری تعبیر کرد، نگاهی که ادامه آن امیدواری برای رفع  چالش ناترازی انرژی را افزایش می‌دهد.نگارنده می‌خواهد الان که در حال تجربه زمستانی تقریبا سخت هستید توجه شمارا علاوه بر چالش انرژی به راه‌حل‌هایی جلب کند هرچند تکراری در بیان اما کمتر تجربه‌شده در ایران!

 

تجربه‌های در دسترس

 

بگذارید کمی موضوع را روشن‌تر کنیم، غلامرضا سلیمی، معاون بهره‌برداری فولاد مبارکه در حاشیه همایش سالانه «کاربران توربین‌های گازی با تمرکز بر نیروگاه کلاس F می‌گوید: در بحث گاز و برق نیاز به سرمایه‌گذاری بسیار سنگینی داریم و افق آینده، افق نگران‌کننده‌ای در بحث ناترازی‌ها است. اگر چاره‌اندیشی نشود و افراد درگیر و صاحب‌نظر دورهم ننشینند، تصمیم نگیرند، راهکار پیدا نکنند و تصمیم‌سازی نکنند

 

این وضعیت در سال‌های بعد به‌مراتب بدتر خواهد بود.راه چاره کجاست؟ محمدکاظم صباغی هرندی، مدیر ارشد خدمات فنی و پشتیبانی شرکت فولاد مبارکه پاسخ می‌دهد: در حال حاضر مهم‌ترین چالش صنعت، چالش کمبود انرژی گاز و برق است. چالش گاز شدیدتر است چون تاثیر مستقیم بر روی محدودیت برق دارد و محدودیت برقی که در زمستان به صنعت اعمال می‌شود، ناشی از محدودیت گاز است. وابستگی صنعت برق به گاز باید به حداقل برسد، برای تحقق این امر استفاده از توربین‌های کلاس F و همچنین استفاده از نیروگاه‌های خورشیدی دو راهکار اساسی است.

 

محمد اولیاء، مدیرعامل گروه مپنا در حاشیه همایش سالانه «کاربران توربین‌های گازی با تمرکز بر نیروگاه کلاس F  » در همین رابطه توضیح می‌دهد: توربین‌های کلاس F بر پایه توسعه فناوری است که در ۲ دهه گذشته در کلاس E اتفاق افتاد و از آن تجربه و تولید دانش در کلاس F استفاده شد.

 

 از سال ۹۵ به بعد ساخت تجهیزات جانبی شامل بخش‌هایی از توربین، قطعات استراتژیک، ژنراتور، بویلر، سیستم کنترل و غیره در کشور آغاز شد و پروژه بزرگ سیکل ترکیبی فولاد مبارکه به ظرفیت ۹۱۴ مگاوات مهم‌ترین پروژه‌ای است در دنیای واقعی از این تجهیزات استفاده شد. از سال گذشته واحدهای گازی راه‌اندازی شد و امسال فولاد مبارکه بخش عمده‌ای از برق را به‌صورت خود تامینی دریافت کرد.

 

بخش بخار این نیروگاه نیز به‌موازات در حال احداث است و این بخش نیاز به عملیات جانبی و ساختمانی دارد و در حال حاضر دارای حدود ۷۵ درصد پیشرفت است.اما آیا می‌توان تنها با تکیه‌بر نیروگاه‌های سیکل ترکیبی در کلاس F از بحران ناترازی انرژی در کشور عبور کرد؟ تابستان امسال کشور  18 هزار مگاوات کسری برق داشت، به‌عبارت‌دیگر علی‌رغم همه تدابیری که اندیشیده شد و تعطیلی صنایع و شهرک‌های صنعتی و مانند آن، بازهم خاموشی علاوه قربانی اول که صنعت بود، به کاربران  خانگی، اداری و خدماتی هم سرایت کرد.

 

محمدامین زنگنه دبیر انجمن انرژی‌های تجدید پذیر ایران می‌گوید: عمده مشکل  صنعت  برق ، تامین و تجهیزات نیروگاه‌ها است،‌ که در این زمینه هم باید از ارز استفاده شود که در شرایط حاضر کشور ارزآوری پایینی دارد. طبق برنامه هفتم توسعه سالانه باید 2400 مگاوات نیروگاه تجدید پذیر احداث شود و این میزان نیروگاه در سال به یک و نیم میلیارد دلار منابع مالی دارد که یک میلیارد دلار باید به‌صورت ارز باشد؛ اما در شرایط تنگنای ارزی این میزان ارز از کجا باید تأمین شود؟پس می‌توان نتیجه گرفت برای جبران کسری تولید  که در سال 1404 حداقل تا 20 هزار مگاوات خواهد بود، توسعه نیروگاه‌های کشور و احداث مزارع خورشیدی با ظرفیت بالا، یکی از راه‌حل‌های عمده خواهد بود.همچنانکه تجهیز نیروگاه‌های موجود و ارتقای راندمان آن‌ها ازجمله مسیرهای در دسترس است، ساخت نیروگاه‌های خورشیدی و تمرکز جدی بر آن‌ها می‌تواند اگرنه تا پایان 1404 بلکه  در دو تا سه سال آِینده، بخش مهمی از مشکل را حل کند. مشکلی که با بستن چشم‌ها یا مشغول شدن تصمیم‌ساز به  امور جاری مرتفع نمی‌شود.

 

یاری از بخش خصوصی

 

فولاد مبارکه اما در این مسیر گاهی از سوی کسانی موردانتقاد یا شماتت قرار می‌گیرد، کسانی که بار ناترازی روی دوششان نیست، این شرکت را در مقام متهم مصرف بالای انرژی یا تولید آلایندگی ی دانند درحالی‌که همین شرکت توانسته چرخه ساخت نیروگاه کلاس F و همچنین آغاز احداث اولین نیروگاه تجدید پذیر  در مقیاس بزرگِ کشور را آغاز کند و به سمت تکمیل کردن آن پیش برود.

 

با تکمیل زنجیره ساخت نیروگاه‌هایی این‌چنین و بالا رفتن توانایی فنی متخصصان داخلی، مهم‌ترین حلقه مفقوده، چیزی نخواهد بود جز مبحث تامین مالی، در این قسمت علاوه بر اینکه بخش خصوصی کشور می‌تواند به‌جز مبحث رگلاتوری صنعت برق، مابقی حوزه‌های این صنعت برای تامین مالی  پروژه‌های سودآور انرژی در کشور را حمایت کند.برای نمونه بازهم به فولاد مبارکه رجوع می‌کنیم،اگرچه بخشی از سهام‌داران فولاد مبارکه نمی‌توان به‌طورقطع خصوصی نامید اما با همین ترکیب و آینده‌نگری ناشی ضرورت آن‌ها، امروز این شرکت علاوه بر تامین مالی پروژه‌های انرژی خود و تکمیل زنجیره  تولید انرژی از مسیرهای دوگانه سیکل ترکیبی در کلاس F و مزارع خورشیدی، آمادگی این را دارد تا تجربه‌های خود را در اختیار دیگر شرکت‌های بخش خصوصی قرار دهد همچنانکه  در چند سال گذشته سازوکارهای مناسبی برای حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و فعال در حوزه فناوری‌های پیش رفته را به وجود آورده و می‌تواند آن را در خدمت تحقیق و توسعه صنعت انرژی کشور قرار دهد.