بهزاد قاسمی؛ هکتیویسم، از رویا تا واقعیت
بهزاد قاسمی کارشناس امنیت سایبری و بنیانگذار گروه علمی پژوهشی آورکلاک، نخستین بار در سال 2018 اقدام به توضیح و واکاوی هکتیویسم و دنیای هکتیویستها در سمینار امنیت سایبری در استان گیلان کرد. قاسمی در این سمینار مفاهیمی همچون هکتیویسم و هکتیویست را تشریح و از اهمیت ساماندهی اخبار و سواد رسانهای عام که منجر به جنبش های هکتیویستی میشود سخن گفته است. با گذشت بیش از 5 سال از این رویداد، او همچنان بر این موضوع مهم تاکید دارد.

هکتیویسم
استفاده و بکارگیری از ابزارها و ادوات رایانهای و الکترونیکی، با تلفیق تجربه و تبحر و دانش رایانهای، در راستای ستایش و یا اعتراض اجتماعی، کوتاه ترین تعریف از هکتویسم است که به کنشگران سایبری در این زمینه، هکتیویست گفته میشود. اما سر منشاء چنین رفتارهای سایبری کجاست؟ کدام یک از جریانها و کنشگران سایبری ساماندهی شده اند تا مقاصد مشخص و مهندسی شده را پیش برند؟ چگونه میتوان جریانهای سازمان یافته را شناسایی و از همسو شدن ناخواسته با آنها پرهیز کرد؟
قاسمی یکی از مهمترین عامل پیدایش جنبشهای سایبری را، خبرهای منتشر شده توسط رسانههای جمعی و فردی میداند، رسانههایی که امروزه بی حد و مرز امکان شیوع شایعات و یا اخبار مهندسی شده را در سطح وب برای خود فراهم کردهاند. پلتفرمهای اجتماعی در حال حاضر پل ارتباطی افراد و مجموعههای مختلف شده اند، به طوری که اگر فلان سلبریتی دچار خطایی شده باشد، کافیست در لحظه دست به دامان تلفن همراه خود شده و اقدام به ضبط ویدئویی در همان لحظه کند، و در حین ضبط، بدون در نظر گرفتن حقانیت، موضوع را به نفع خود مصادره کرده و همان ویدئو را منتشر کند. محتوای تولید شده به سرعت دست به دست چرخیده و سپس تبدیل به خبر داغ روز خواهد شد. بعد از آن طرفداران آن سلبریتی بدون اطلاع از جزئیات ماجرا اقدام به طرف داری از فرد مورد نظر کرده و شروع به نفرت پراکنی به سمت مقابل خواهند کرد. ماحصل چنین مشاجرهای گاها به نوعی جنبش سایبری بدل خواهد شد. جنبشی که نه فقط با نظرات منفی، بلکه در مقیاس بزرگتر اقدام به تخریب سایبری طرف مقابل خواهد انجامید. سایت طرف مقابل هک میشود، صفحات اجتماعی او مملو از الفاظ رکیک شده و گاها از دسترس خارج میشود و منهای این موارد که قابل ترمیم هستند، ظربه روحی جبران ناپذیری به فرد یا مجموعه مورد حلمه وارد میشود.
فارغ از بحث آزار و اذیت سایبری (سایبر بولی)، جنبشهای سایبری و هکتیویستها عموما نادانسته وارد زمین بازی افراد، سازمان و یا حکومتهایی میشوند که با مقاصد مشخص اقدام به راه اندازی جریانهای رسانهای کردهاند و با یک بازیانگاری (گیمیفیکیشن) از توان و تجربه فعالین سایبری در راستای اهداف خود، با کمترین هزینه بهره میبرند.
یکی از راههای مهم ساماندهی جنبشهای سایبری، ارائه راهکارهای شناسایی اخبار جعلی و سازمان یافته به عموم افراد جامعه است، به طوری که از یک فرد که به عنوان یک گره در شبکه، بدون داشتن اطلاعات رسانهای، اقدام به بازنشر یک خبر مهندسی شده میکند، و یا فردی که با دیدن یک خبر جعلی از یک فرد، برند یا حتی یک سازمان، بدون تحلیل و بررسی صحت خبر اقدام به نوشتن نظری دیگر در رابطه با آن خبر میکند، با داشتن آگاهی و سواد رسانهای میتوانند هر یک در راستای تحصیح خبر و جریان رسانهای نقش داشته باشند تا تخریب و گسترش آن. حال اگر چنین خبری به سمع و نظر هکتیویستهای سایبری برسد، دیگر موضوع محدود به انتشار و گشترش اخبار ختم نشده و منجرب فجایای سایبری خواهد شد.
پس برای ساماندهی و پیشگیری از چنین واقعههایی، باید در لایه نخست، اخبار را پالایش کرد، نه فقط توسط رسانههای جمعی و تکذیب نامهها، بلکه توسط خود افراد آحاد یک جامعه و با گسترش سواد رسانهای.
قاسمی در ادامه میافزاید که: من بیش از 10 سال زمان صرف خودآموزشی و افزایش آگاهی در حوزه امنیت سایبری کردهام، در دانشگاههای مختلفی به عنوان مدرس، اقدام به برگزاری دوره و سیمنارهای آموزش امنیت سایبری کردهام، اما بعد از همان جلسه، که جو ساکن در فضا باعث بالارفتن انگیزه و قدرت تصمیم گیری نیروی جوان و دانشجوی علوم رایانه شده و مشتاق آموزش نوین شده اند، فردای آن روز دیگر خبری از آن تصمیمات نیست، و دانشجویان به سمت آموزش کهنه آکادمیک رفته و صرفا به قول خودشان فقط به دنبال پاس کردن واحدهای دانشگاهی و رفتن به فصل بعد آموزشی ( ترم) هستند.
برخلاف تصورات عموم و القاء رسانه از شخصیت و سطح فنی یک مهندس امنیت سایبری، معماری و تامین امنیت سایبری عموماً با ترسیم راهکارهای ساده در لایههای نخست و پیش از وقوع حملات توسط مهندسین و کارشناسان سایبری انجام پذیر است. و یکی از بهترین و کم هزینهترین راه های مقابله با جنبش های سایبری مسموم، تربیت نیروی متخصصی است که بیشتر با روششناسی و متدولوژی های امنیتی آشنا باشد تا استفاده از ابزارها.