|

هشدار شماری از کارشناسان و فعالان مدنی به دولت چهاردهم درباره انتخاب متولیان آب و محیط‌زیست

مراقب سهم‌خواهی مدیران ناکارآمد آب باشید

پرآب‌ترین و خروشان‌ترین رودخانه‌های ایران خشکیده‌اند، دریاچه ارومیه به احتضار افتاده است، تالاب‌های گاو‌خونی و هامون و دریاچه پریشان تفتیده شده‌اند و بحران آب با فرونشست تکان‌دهنده زمین به شهرهای بزرگ رسیده است، به‌طوری که هم‌اکنون بنا بر گزارش مرکز تحقیقات راه و شهرسازی، بسیاری از زیرساخت‌های حیاتی مانند خطوط انتقال سوخت و گاز، دکل‌های برق، اتوبان، راه‌آهن، فرودگاه‌ها و‌... روی محل‌های فرونشست زمین واقع شده‌اند و بسیاری از مراکز جمعیتی کشور را در آستانه خطر قرار داده‌اند.

مراقب سهم‌خواهی مدیران ناکارآمد آب باشید

شرق: پرآب‌ترین و خروشان‌ترین رودخانه‌های ایران خشکیده‌اند، دریاچه ارومیه به احتضار افتاده است، تالاب‌های گاو‌خونی و هامون و دریاچه پریشان تفتیده شده‌اند و بحران آب با فرونشست تکان‌دهنده زمین به شهرهای بزرگ رسیده است، به‌طوری که هم‌اکنون بنا بر گزارش مرکز تحقیقات راه و شهرسازی، بسیاری از زیرساخت‌های حیاتی مانند خطوط انتقال سوخت و گاز، دکل‌های برق، اتوبان، راه‌آهن، فرودگاه‌ها و‌... روی محل‌های فرونشست زمین واقع شده‌اند و بسیاری از مراکز جمعیتی کشور را در آستانه خطر قرار داده‌اند. این اتفاق، محصول مدیریت ناکارآمد منابع آب و اقلیم کشور بوده است. با‌این‌حال، این روزها که بحث چینش کابینه چهاردهم داغ است، اسامی کسانی به گوش می‌رسد که پیش از این در ارگان‌های متولی آب و محیط‌زیست امتحان پس داده‌اند. این اسامی هشدار برخی کارشناسان، فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران را به دنبال داشته است و آنها از مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری منتخب، تقاضا کرده‌اند که با توجه به ابرچالش آب در ایران، نسبت به انتخاب این دسته از مدیران حساسیتی ویژه به خرج دهد.

 اقلیم و منابع طبیعی کشور در شرایط ویژه

اقلیم و منابع طبیعی ایران در شرایط حساس و شکننده‌ای قرار دارد. کمتر از هفت درصد مساحت ایران پوشش جنگلی دارد. بر‌اساس گزارش سازمان ملل، کشورهایی که زیر 25 درصد پوشش جنگلی دارند جزء کشورهای فقیر از نظر پوشش جنگلی به شمار می‌آیند. از آن سو، در تیر سال 1401 سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور اعلام کرد‌ تعداد استان‌های بیابانی ایران از 14 استان در آغاز برنامه چشم‌انداز 20‌ساله، به حدود 21 استان افزایش یافته است. همچنین در آغاز این برنامه، مساحت کانون ریزگرد شش‌میلیون هکتار بوده که هم‌اکنون به نزدیک 14‌میلیون هکتار رسیده است. این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که کارون، پرآب‌ترین و بلندترین رودخانه ایران، خشک شده است. سفیدرود‌، دومین رودخانه بلند کشور به طول ۷۶۵‌کیلومتر و پرآب‌ترین رودخانه استان گیلان که آب بیشتر از ۱۷۰‌هزار هکتار شالیزارهای برنج را تأمین می‌کرد، به احتضار افتاده. کرخه، سومین رودخانه خروشان کشور و بستر خشک و تفتیده آن بارها سوژه عکاسان بوده است. رود پرآب دز که از کوه‌های زاگرس سرازیر می‌شد، نفس‌های آخر را می‌کشد و این سرنوشت برای رودخانه کشکان لرستان، رودخانه پرآب چالوس که از رشته‌کوه‌های البرز جاری می‌شد، رود ارس و هیرمند که به رود وحشی معروف بود، تکرار شده است. وضعیت دریاچه‌ها و تالاب‌های بزرگ نیز به همین منوال است؛ اخبار متعددی از وضعیت رو‌به مرگ دریاچه ارومیه، کاهش ارتفاع آب دریای مازندران، خشکیدن تالاب گاوخونی و دریاچه پریشان و تالاب هامون و‌... به گوش می‌رسد. در ایران ‌سالانه نزدیک به ۹۸‌میلیارد مترمکعب آب مصرف می‌شود که ۵۵ درصد توسط منابع زیرزمینی و ۴۵ درصد دیگر توسط منابع آب سطحی تأمین می‌شود. در‌واقع میزان برداشت آب از منابع زیرزمینی بین 45 تا 50‌میلیارد مترمکعب در سال برآورد می‌شود؛ این در‌حالی است که حد مجاز برداشت از منابع آب زیرزمینی ایران ۲۷‌میلیارد مترمکعب در سال است. از این میزان حدود 90 درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی استفاده می‌شود و ۸۰ درصد محصولات کشاورزی از طریق کشت آبی برداشت می‌شود و تنها ۲۰ درصد محصولات کشت دیم است و از آن سو، در ایران بین ۲.۵ تا ۳.۵ برابر متوسط جهانی، برای محصولات کشاورزی آب مصرف می‌شود. همچنین بر‌اساس گزارش وزارت نیرو، در سال ۱۳۷۰ میزان منابع آب تجدیدپذیر کشور بالغ بر ۱۳۰‌میلیارد مترمکعب و سرانه آب هر شهروند رقمی معادل سه‌هزار‌و 600 متر‌مکعب گزارش شده بود؛ اما اکنون سرانه آب هر فرد از منابع آب تجدیدپذیر به هزار‌و 200 متر‌مکعب رسیده که بیانگر کاهش سه‌برابری است. چالش منابع آب از مزارع و روستاها ‌به شهرها کشیده شده است و نه‌تنها کانون‌های بحرانی گرد‌و‌غبار شکل گرفته و تأمین آب آشامیدنی شهرهای کشور در مقاطعی از سال با مشکلات جدی روبه‌رو می‌شود، بلکه فرونشست زمین به‌مثابه یک خطر بالقوه شهرنشینان را تهدید می‌کند. علی بیت‌اللهی، عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، در همین زمینه به ایلنا گفته است: از ۶۰۹ دشت کشور، نیمی از آنها به دلیل فرونشست و افت آب‌های زیرزمینی، کویری شدند و نیم دیگر هم حالت مطلوبی ندارند و در آستانه بحران و خطر قرار گرفته‌اند. در‌حال‌حاضر دشت‌های ورامین، مهیار، اشتهارد و شهریار در مرز بحران هستند و در مناطق جنوب غربی تهران یعنی مناطق ۱۸ و ۱۹، نرخ فرونشست حدود ۲۴ سانتی‌متر در سال است؛ در‌حالی‌که استانداردهای بین‌المللی فرونشست چهار میلی‌متری در سال را «مرز بحرانی» تعریف کرده است. این در شرایطی است که زیرساخت‌های حیاتی مانند خطوط انتقال سوخت، گاز، دکل‌های برق و راه‌آهن و حتی اتوبان و باند هواپیما روی محل‌های فرونشست زمین قرار گرفته و زنگ خطر را در بسیاری از مناطق شهری به صدا درآورده است.

 پزشکیان در انتخاب متولیان آب حساسیت داشته باشد

مدیریت ناکارآمد منابع طبیعی، فساد و رفتارهای غیرکارشناسی از مهم‌ترین دلایل گرفتار‌شدن اقلیم کشور به این وضعیت است. با‌این‌حال، اخباری درباره احتمال به‌کارگیری برخی مدیران ناکارآمد گذشته بر کرسی‌‌های وزارت نیرو، وزارت کشاورزی و سازمان محیط‌زیست دولت چهاردهم شنیده می‌شود که این مسئله به هشدار کارشناسان و فعالان مدنی منجر شده است. بیشترین نگرانی‌ها درباره وزارت نیرو وجود دارد. به‌تازگی هاشم اورعی، استاد دانشگاه صنعتی شریف، به ایلنا گفته بود: شنیده‌هایی مبنی‌بر لابی‌های خطرناک در وزارت نیرو وجود دارد که این مسئله می‌تواند چالش عمده ناترازی انرژی را به جای باریک بکشاند و کشور را درگیر فاز تازه‌ای از مشکلات زیرساختی کرده و حتی امنیت را به چالش بکشد. به ‌جز این، 208 کارشناس، فعال مدنی و روزنامه‌نگار لرستانی در نامه‌ای به مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری منتخب، نوشته‌اند که نسبت به بحران آب در کشور حساسیت ویژه داشته و اجازه ندهد ‌افرادی با کارنامه شبهه‌برانگیز، کرسی‌های مدیریت در وزارت نیرو و سازمان محیط‌زیست را به دست آورند. این 208 نفر در نامه‌ای که آن را در اختیار «شرق» قرار داده‌اند، درباره نگاه بخشی‌نگرانه به حوزه آب هشدار داده و نوشته‌اند: «در پی نشر برخی زمزمه‌ها در خصوص گزینه‌های پیش‌روی دولت شما در‌ حوزه وزارت نیرو و سازمان محیط‌زیست که تداعی‌کننده تیم معروف اتاق‌ فکر آب در دولت‌های اصلاحات و تدبیر و امید است، سیلی از نگرانی‌ها درباره زندگی میلیون‌ها نفر از ساکنین غرب کشور به‌ویژه استان مظلوم و تحت تبعیض لرستان را به وجود آورده است. مستحضر هستید که به مدت 30 سال، مدیریت تخصیص منابع آب کشور در دست تیمی بوده است که خاستگاه آنها از استان‌های فلات مرکزی است که کمترین رأی به شما در آن مناطق بوده است و طی دهه‌های اخیر ناعادلانه‌ترین تصمیمات را به‌ نفع مناطق خود و علیه استان‌های غرب کشور روا داشته‌اند‌». آنها در ادامه تأکید کرده‌اند: «پروژه‌های انتقال آب از سرشاخه‌های کارون به زاینده‌رود و از سرشاخه‌های دز به پروژه قمرود تنها نوک کوه یخ از اقدامات این گروه است که باعث ویرانی زندگی هزاران خانواده، کوچ اجباری ایلات و ضربه به زندگی عشایری آنان، تضعیف کشاورزی و امنیت غذایی مردم در استان‌های غرب کشور، افزایش بی‌کاری و مهاجرت و حاشیه‌نشینی در شهرهای بزرگ شده است‌». این فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران از رئیس‌جمهوری منتخب درخواست کرده‌اند‌ نسبت به نگاه قوم‌گرایانه در تخصیص منابع آب حساسیت به خرج دهد و مانع از هزینه‌تراشی کسانی شود که به چالش آب در کشور نگاه ملی ندارند و منافع فردی، گروهی و قومی را ترجیح می‌دهند. آنها در ادامه تأکید کرده‌اند: «مستحضر باشید که حدود دو دهه پیش، چالش مدیریت آب در خوزستان در حضور همین افراد تذکر داده شده بود، اما در ایامی که بحران غیزانیه پیش آمد، از خود مسئولیت‌زدایی کردند. در همین خصوص گزارش سال ۱۳۹۲ مرکز پژوهش‌های مجلس در  ‌خصوص بحران آب خوزستان بسیار خواندنی است‌». این فعالان مدنی بحران پیش‌رو در حوزه آب را محصول شبکه اتاق فکر همین افرادی دانستند که در تمام سال‌های گذشته سر کار بوده و اکنون به سهم‌خواهی از کابینه چهاردهم برآمده‌اند. آنها در ادامه تأکید کردند که وضعیت محیط‌زیست ایران در آستانه شکنندگی‌های جبران‌ناپذیری قرار گرفته است و خطاب به پزشکیان نوشته‌اند که مراقب باشد با سپردن مسئولیت به مدیران ناکارآمد حوزه آب و محیط‌زیست، به بحران آب در کشور و نابرابری‌های اجتماعی در مناطق محروم دامن نزند.