علی خدایی، یکی از بزنگاههای ادبیات ما
در مرز داستان و ناداستان
در این سالها که تفکیک داستان و ناداستان به روال ادبیات آمریکایی در ادبیات فارسی هم سفت و سخت شده، علی خدایی هنوز تن به این تعریفها نداده و فرانسهمآب در مرز باریکی از داستان و ناداستان مینویسد. خاطرهای که در او رقیق میشود و شکل عوض میکند و بعد خودش و دیگران درونش جابهجا میشوند. «شب بگردیم» را شاید بشود کاملکننده مجموعی از افکار و داستانهای او دانست؛ مجموعهای که با «کتاب آذر» و «نزدیک داستان» یک سهگانه مرزی داستان/ناداستان میسازد.
علی خدایی یکی از بزنگاههای ادبیات ما است، در دورانی که همه میخواستند از گلشیری عبور کنند و داستانهای باختینی بنویسند و ببر نبودند و پیچیده به بالای خود تاک بودند، او از اسلوگان یک شرکت کوچک تجهیزات درمانی استفاده کرد و اسم کتابش را گذاشت «تمام زمستان مرا گرم کن» و امروز هم در سربالایی ناداستان و جستار یک مجموعه دور از گفتوگوی همگانی نوشته، به اسم «شب بگردیم» که رمانس باریکی است بر زندگیها و روزمرگیهایش. این بخش علی خدایی همیشه مورد تحسین من بود، اینکه ادبیات را خودش برای خودش تعریف میکند و کاری به پسندهای روز و زشت و زیبای زمانه ندارد. و همین باعث شده بسیار بیشتر از آن دیگران داستانهایش برای ادبیات فارسی تازه بماند و سرنمون باقی نویسندههای دوران باشد. نزدیک یکچهارم قرن پیش (دقیقا ۲۴ سال پیش) یادداشتی نوشتم بر مجموعه داستان «تمام زمستان مرا گرم کن» علی خدایی و آنجا گفتم که یکی از محبوبترین نویسندههای فارسیزبان برای من است، چون درگیر چرخشهای زبانی نیست و جزئیات صحنهای و توصیفات دقیق آدمها برایش اهمیت بیشتری دارد و من را یاد نویسندههای آمریکایی مثل چیور و تورنتن وایلدر میاندازد. بعد از چاپ مجموعه داستان «شب بگردیم» کنار بقیه داستانهایش حالا میتوانم بگویم او هیچ ربطی به نویسندههای آمریکایی ندارد و بسیار شبیه نویسندههای فرانسوی، دوراس و کامو و دوبوار است.