|

کاش همه‌چیز با هم دیده شود

منت تلویزیون بر سر مردم ایران

موضوع حق پخش در ورزش ایران به‌ویژه فوتبال که مخاطبان زیادی دارد، این روزها برای چندصدمین بار دوباره تبدیل به سوژه قابل بحثی شده است. اگرچه هنوز اتفاق جدیدی در این بخش رخ نداده و هنوز هم تلویزیون و صداوسیما از موضع بالا و قدرت در این زمینه اظهارنظر می‌کنند، ولی گه‌گاه از گوشه‌و‌کنار خبر می‌رسد طرحی در دست تصویب است تا این مشکل حل شود.

منت تلویزیون بر سر مردم ایران

موضوع حق پخش در ورزش ایران به‌ویژه فوتبال که مخاطبان زیادی دارد، این روزها برای چندصدمین بار دوباره تبدیل به سوژه قابل بحثی شده است. اگرچه هنوز اتفاق جدیدی در این بخش رخ نداده و هنوز هم تلویزیون و صداوسیما از موضع بالا و قدرت در این زمینه اظهارنظر می‌کنند، ولی گه‌گاه از گوشه‌و‌کنار خبر می‌رسد طرحی در دست تصویب است تا این مشکل حل شود. هرچند طرح‌ها هیچ‌کدام جدید نیست و بعید است دردی از تیم‌های ورزشی ایران دوا کند. از آن مهم‌تر، بعید است تلویزیون حاضر به عدول از مواضعش باشد. صداوسیما که هر سال با مشخص‌شدن بودجه‌اش‌ مورد انتقاد زیادی -با توجه به خروجی و عملکرد- قرار می‌گیرد، می‌گوید حاضر نیست پولی از درآمدهایش به ورزش بدهد. آنها می‌گویند دولت باید در ردیف بودجه، پولی به‌‌ عنوان حق پخش در اختیار صداوسیما بگذارد، تا صداوسیما به اسم حق‌ پخش آن را به تیم‌ها و فدراسیون‌های ورزشی بدهد. این نهاد حاضر به پذیرش این مورد هم نیست که از محل درآمد هنگفت تبلیغاتش هنگام پخش بازی‌های فوتبال و رقابت‌ها و برنامه‌های ورزشی، بخشی را به‌ عنوان حق پخش بپردازد. حتی از پذیرش این استدلال ساده که بالاخره پخش این رقابت‌ها تولید محتوا محسوب می‌شود و کنداکتور شبکه‌های مختلف را بدون هزینه اضافه پر می‌کند هم طفره می‌رود. آنها اگر بخواهند سریالی بدون بیننده و مخاطب را تولید کنند، باید ثانیه‌ای و دقیقه‌ای برایش هزینه کنند، ولی برای فوتبال و رقابت‌های ورزشی حاضر به پرداخت هزینه نیستند و می‌گویند منابعش باید بیرون از صداوسیما تأمین شود تا آن وقت بخشی از آن را در اختیار جامعه هدف بگذارند. شاید چنین اظهاراتی ابتدا عجیب به نظر بیاید ولی واقعیت این است که این تفکر برای چندمین بار در صحبت‌های رسمی مسئولان صداوسیما عنوان شده است. حتی به‌تازگی پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما، هم دوباره به آن اشاره کرده و گفته: «پیشنهاد سازمان صداوسیما درباره حق پخش مسابقات داخلی این بود که همان‌طورکه دولت، حق پخش برنامه‌ها و مسابقات ورزشی خارجی را به ما پرداخت می‌کند و ما هم به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می‌دهیم، همین کار را برای برنامه‌ها و مسابقات داخلی انجام دهیم. به بیان دیگر، ابتدا باید حق پخش برنامه‌ها و مسابقات داخلی مشخص شود، سپس دولت آن را به سازمان صداوسیما پرداخت کند و در‌نهایت ما آن برنامه‌ها و مسابقات را با همکاری وزارت ورزش و جوانان، در اختیار فدراسیون‌ها قرار دهیم. حق وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون‌ها مسلما باید پرداخت شود اما حالا که تأمین منابع ریالی حق پخش طبق پیشنهاد ما انجام نشد، باید تمهیدات دیگری برای منبع تأمین اندیشیده و پرداخت شود».

تا به اینجا مشخص است که روی همان پاشنه قدیمی می‌چرخد، ولی این موضوعات وقتی جدی‌تر می‌شود که رئیس سازمان صداوسیما، بر سر مخاطب ایرانی منت هم می‌گذارد. جبلی چند روز پیش در بخشی از صحبت‌هایش با رادیو گفته: «هیچ‌جای دنیا این‌طور نیست که شما مسابقات جام جهانی یا المپیک را در خانه‌ خود به صورت رایگان تماشا کنید. اما در ایران‌ به‌ وسیله صداوسیمای جمهوری اسلامی، با بهترین تصویر و با بهترین کیفیت یعنی ۴K می‌توانید بازی‌های المپیک و جام جهانی را رایگان ببینید‌ بدون اینکه یک ریال پرداخت کنید. این اولین تفاوتی است که بین صدا‌و‌سیمای جمهوری اسلامی با بقیه تلویزیون‌های دنیا وجود دارد. براساس قانون در پخش رویدادهای ورزشی، صداوسیما موظف است که رویدادهای بزرگ را پوشش دهد و رایگان در اختیار مردم بگذارد. هیچ‌کس در ایران برای استفاده از برنامه‌های صداوسیما پول نمی‌دهد، مانند تلویزیون‌های کابلی که در دنیا وجود دارند. بنابراین از ابتدا باید مفهوم حق پخش را درست بفهمیم تا بتوانیم درباره آن به‌درستی قضاوت کنیم. ما رایگان پخش می‌کنیم و رایگان هم تولید می‌کنیم. رایگان تولیدکردن به این معناست که پولی نمی‌گیریم تا برنامه‌ای تولید کنیم، بلکه در بعضی از رشته‌های ورزشی و حوزه‌ها به آنها کمک می‌کنیم، مثل ورزش‌های بسکتبال یا والیبال که برای تبلیغ و تقویت اینها، مسابقات را پخش می‌کنیم و خود پخش‌کردن این رویدادها یعنی هزینه‌کردن برای آن ورزش».

شاید در نگاه اول این اظهارات از سر دلسوزی یا لطف به مردم ایران تلقی شود، ولی بخشی از واقعیت ورای چیزی است که رئیس صداوسیما عنوان می‌کند. پرسش اصلی اینجاست که آیا اصلا صداوسیما اجازه می‌دهد تلویزیون خصوصی در ایران رشد کند یا خیر؟ به عبارتی آیا آنها دست از این انحصار برمی‌دارند تا جا برای رشد شبکه‌های خصوصی فراهم شود؟ اگر شبکه‌های خصوصی رشد کنند و تلویزیون‌های کابلی شکل بگیرند، آیا مخاطب حاضر نمی‌شود بابت کیفیت بهتر هزینه کند؟ واضح است که پاسخ به پرسش نخست منفی است. صداوسیما انحصار در این حوزه را دوست دارد و همه‌چیز را متعلق به خود می‌داند. این نهاد حتی در همکاری با ساترا، کار را برای فعالیت شبکه‌های اینترنتی که در بستر شبکه‌های خانگی بازی‌های ورزشی را پخش زنده می‌کنند، تنگ کرده و مدام در‌حال دادن تذکر است. از سوی دیگر، اگر برای گرفتن تبلیغات با رقم‌های نجومی در زمان پخش بازی‌های ورزشی، به‌ویژه جام جهانی، المپیک یا لیگ‌های معتبر خارجی و داخلی نبود، آیا باز هم صداوسیما منتی بر سر مردم می‌گذاشت؟ اینجا درست همان تناقض بزرگ شکل می‌گیرد؛ اگر مخاطب بداند که دقیقا قرار است شبیه به شبکه‌های کابلی و خصوصی برتر دنیا، یک بازی فوتبال را از صفر تا صد بدون سانسورهای رایج، آگهی‌های اعصاب خُرد‌کن از میانه زمین گرفته تا زیرنویس و قبل و بعد از پخش مسابقه، باز هم حاضر نمی‌شود برای آسایش خود هزینه کرده و پولی به شبکه‌های کابلی بپردازد؟ بحث دیگری که مطرح می‌شود این است که چرا این نهاد به فدراسیون‌های مربوطه اجازه نمی‌دهد برای فروش حق پخش با کمپانی‌های مهم حاضر در منطقه مذاکره کرده و حق پخش را به آنها بفروشند؟ البته در این زمینه حساسیت نهادهای مختلف وجود دارد و نمی‌شود به این سادگی به چنین نتیجه‌ای رسید. با‌این‌حال مشخص است که تلویزیون بیش از آنکه باید، از کنار پخش بازی‌های ورزشی، به‌ویژه فوتبال، درآمد‌زایی می‌کند و حاضر به واگذاری این جریان به بخش دیگری هرگز نیست. همین حالا شبکه‌های اینترنتی با وجود آنکه شهامت به خرج داده و بازی‌های خارجی را پخش زنده می‌کنند، هنوز مجوز پخش زنده بازی‌های لیگ ایران را به دست نیاورده‌اند که دلیلش در انحصار مطلق صداوسیما نهفته است. حالا قبل از آنکه جبلی با منت‌گذاشتن بر سر مردم از ارائه رایگان ولی پر از تبلیغات رقابت‌های ورزشی سخن بگوید، بد نیست به این پرسش یک بار برای همیشه پاسخ دهد که آیا اجازه فعالیت تلویزیون خصوصی در ایران را می‌دهند یا خیر؟ از آن مهم‌تر آیا حاضر هستند بازی‌ها را بدون پخش آگهی و زیرنویس در طول 90 دقیقه به دست مخاطب برسانند یا خیر؟ اگر پاسخ این دو پرسش مثبت بود، لطف آنها ملموس و واقعی‌تر است.