|

گاهی حضور کنارشان کافی است

در انجمن دوستداران کودک پویش، هر فعالیتی در راستای اقدامات مددکاری برای کودکان و خانواده‌های آنها انجام می‌شود؛ از بازی تا کتاب‌خوانی و آموزش به آنها. این روایت‌ها گوشه‌ای از همین فعالیت‌هاست. پسر گوشه‌گیر و تنهایی بود. مدت‌ها زمان صرف شد تا کم‌کم وارد جمع دیگر کودکان شود. آهسته‌آهسته رسم بازی‌های دسته‌جمعی را یاد گرفت و دیگر مربی‌ها شاهد بازی‌کردنش در حیاط خانه کودک بودند.

گاهی حضور  کنارشان کافی است

شرق: در انجمن دوستداران کودک پویش، هر فعالیتی در راستای اقدامات مددکاری برای کودکان و خانواده‌های آنها انجام می‌شود؛ از بازی تا کتاب‌خوانی و آموزش به آنها. این روایت‌ها گوشه‌ای از همین فعالیت‌هاست. پسر گوشه‌گیر و تنهایی بود. مدت‌ها زمان صرف شد تا کم‌کم وارد جمع دیگر کودکان شود. آهسته‌آهسته رسم بازی‌های دسته‌جمعی را یاد گرفت و دیگر مربی‌ها شاهد بازی‌کردنش در حیاط خانه کودک بودند.

 

اعتیاد پدر و شرایط سخت زندگی، روحیات او و مادر جوانش را در هم شکسته بود. این مادر و پسر منزوی و‌ گوشه‌گیر به دلیل تحمل رنج‌های بی‌شمار، کمتر معاشرتی با دیگران داشتند؛ برای همین انزوای آنها بیشتر و بیشتر شده بود. بنابراین امیرعلی، این پسر هشت‌ساله نیز تعامل اجتماعی خاصی با آدم‌های بیرون از خانه بلد نبود. حتی وقتی به مدرسه رفت هم، به دلیل همین خلأها و آسیب‌هایی که داشت، با دانش‌آموزان دیگر در حیاط مدرسه دعوا می‌کرد. مدرسه هم بدون بررسی و ریشه‌یابی ماجرا او را اخراج و محروم از تحصیل کرده‌ بود.

 

مادر مستأصل امیرعلی تنها نقطه امید فرزندش برای فرار از این زندگی را هم از دست داده بود که انجمن پویش با شناسایی آنها، این پسر‌بچه را تحت پوشش گرفت. حالا با حمایت واحد مددکاری، روان‌شناسی و آموزش، مرتب سر کلاس‌ها حاضر می‌شود و در‌حال پیدا‌کردن دوستان جدید است. یکی از مربی‌های او تعریف می‌کند که امیرعلی در یک خانواده پرآسیب زندگی می‌کند که احترام‌گذاشتن و دوستی به یکدیگر را یاد نگرفته، اما حالا به مربی‌ها نه از روی اجبار، بلکه به خواست خودش احترام می‌گذارد و با بچه‌های دیگر در خانه کودک دوست شده و هم‌بازی هم شدند. این نشانه خوبی از یک تغییر بزرگ است. آنها همه زنان مهاجری هستند که تلخی ایام بدون حق انتخابی آنها را به اینجا رسانده؛

 

زنانی که در انزوا روزگار می‌گذرانند. هر‌چند‌ تأسیس بخش سوادآموزی انجمن دوستداران کودک پویش با اهداف مختلفی شکل گرفت و یکی از آنها، ایجاد تعاملات اجتماعی این زنان بود. به طور مثال، چند هفته قبل قرار بر این شد تا برای گرامیداشت غذاهای سنتی افغانستان، جشنواره غذایی داشته باشیم. همه زنان افغانستانی بسیج شدند تا کار با نظم و همدلی پیش رود.

 

چند روز بعد از آن یکی از مادران سوادآموزی که اعتماد‌به‌نفس کمی‌ بین دیگر مادرها داشت، به مسئول واحد سوادآموزی گفت: «من تا قبل از این ارتباط خاصی با دیگر مادرها نداشتم ولی وقتی در جمعشان قرار گرفتم، توانستم کنارشان باشم و با همکاری هم غذا درست کنیم.  قبل از آن شاید رو نمی‌کردم در مورد نحوه پخت غذا حرف برنم، اما در بینشان نظری دادم و همه هم از نظر من استقبال کردند‌». هرکدام از مادرها به حس همدلی و عزت نفسی که در وجودشان شکل گرفته بود حرف زدند و شاید یکی از مهم‌ترین اهداف جشنواره غذا، مادران بود.