نقش و جایگاه جامعه دانشگاهی و نخبگانی در تحقق ایده وفاق ملی
در جامعه متکثر، پرشتاب، چندوجهی و متنوع امروز، وفاق ملی بهعنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار و همبستگی اجتماعی شناخته میشود. تحقق این ایده ابتدا نیازمند بازتعریف مورد توافق در میان افکار گروههای فعال اندیشهورزی در جامعه است که وفاق را از منظر معرفتشناختی چگونه تعریف کنیم تا بتوانیم کاربست مناسبی در ابعاد روانشناختی، جامعهشناختی و مدیریتی تدوین کنیم.
رحمت الهیاری-عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران: در جامعه متکثر، پرشتاب، چندوجهی و متنوع امروز، وفاق ملی بهعنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار و همبستگی اجتماعی شناخته میشود. تحقق این ایده ابتدا نیازمند بازتعریف مورد توافق در میان افکار گروههای فعال اندیشهورزی در جامعه است که وفاق را از منظر معرفتشناختی چگونه تعریف کنیم تا بتوانیم کاربست مناسبی در ابعاد روانشناختی، جامعهشناختی و مدیریتی تدوین کنیم.
وفاق در اینکه چگونه بیندیشیم یا چگونه با هم کار کنیم و چگونه همراهی و همافزایی داشته باشیم.
آیا برای همراهی، همافزایی و همگرایی در جهت وحدت در اندیشه و عمل به وفاق نیازمند هستیم؟ وفاق برای با من بودن یا با تو بودن یا با هم بودن و... مسیر حرکت جامعه پرشتاب، متنوع، متکثر، پرپیچوخم و پرفرازونشیب است. ما برای رسیدن به مقصد به وفاق احساس نیاز میکنیم؟ اگر احساس نیاز میکنیم، به چه منظور و با چه پارادایمی باید وفاق را بازتعریف کنیم؟
وفاق برای یک شرکت سهامی یا وفاق برای باور به همدیگر؟ وفاق برای چه موضوع، مفهوم و مقصدی؟ اینکه هرکدام از ما حقی داریم و در این حق فردی-اجتماعی برای پیشرفت و توسعه به همگرایی و توافق نیاز داریم. اگر تحلیل قابل قبولی از مفهوم، موضوع و مصداق وفاق از نظر معرفتشناختی و کاربست عملی ارائه دهیم، میتوان امیدوار بود که از مفهوم وفاق در میان نخبگان حداقل تعریف قابل قبول و مورد توافقی ارائه دهیم.
مشارکت عمومی جامعه در جهت توسعه و پیشرفت یک الزام و ضرورت است و تجربه تاریخی نشان داده است که نخبگان نقش بیبدیلی در این همافزایی دارند. در میان مشارکت تمامعیار تمامی اقشار جامعه، جامعه دانشگاهی و نخبگان هستند که به دلیل توانایی آنها در اندیشهورزی و هدایت افکار عمومی و قدرت اجماعسازی نقشی بیبدیل در این عرصه برای ایجاد یک هارمونی فکری و اندیشهای برای توسعه و پیشرفت جامعه دارند.
تأکید دولت چهاردهم و مسعود پزشکیان بر وفاق ملی
دولت چهاردهم، بهویژه با دیدگاههای مطرحشده از سوی دکتر مسعود پزشکیان، وفاق ملی را بهعنوان یک اولویت استراتژیک مورد توجه قرار داده است. از منظر ایشان، ایجاد همگرایی میان اقشار مختلف جامعه تنها از طریق گفتمان خردورزی، علمی، همدلی و احترام متقابل امکانپذیر است. تکیه پزشکیان بر نقش دانشگاهها در تقویت گفتوگوهای ملی و ایجاد اجماع بین نخبگان، بر اهمیت جامعه دانشگاهی در پیشبرد این هدف تأکید مضاعف میکند.
او بارها بر ضرورت همافزایی میان دولت و دانشگاه تأکید کرده و تقویت نقش مشورتی جامعه نخبگانی را در فرایند تصمیمسازی الزامی دانسته است. اینکه دولت چقدر بتواند زیرساختهای لازم را برای مشارکت نخبگان فراهم کند، اصل بسیار مهمی است و اینکه نخبگان چقدر باور داشته باشند که در تضارب آرا و اندیشه میتوانند نقش نقادانه و دلسوزانه داشته باشند و نه بهعنوان یک ابزار حکمرانی بلکه طراحی و تدوین مسیر شایستگی و شایستهسالاری و شایستهگزینی را ترویج و تشویق میکنند.
دانشگاه؛ کانون اندیشه و راهحل
دانشگاهها فضای تولید علم و اندیشههایی هستند که از توانایی تأثیرگذاری عمیق بر بسترهای اجتماعی برخوردارند. نخبگان دانشگاهی با ارائه تحقیقات دانشی و بینشی و کاربردی در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی میتوانند به تدوین سیاستهای کلان برای کاهش اختلافات و تقویت همبستگی ملی کمک کنند. تبیین مفهوم وفاق ملی و تبدیل آن به یک گفتمان عمومی از وظایف اساسی نخبگان و دانشگاهیان است.
وظایف متقابل دولت در قبال جامعه دانشگاهی
برای تحقق ایده وفاق ملی، دولت باید بسترهای لازم را برای بهرهگیری از ظرفیتهای دانشگاهی و نخبگانی فراهم کند. ازجمله وظایف دولت در این حوزه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
حمایت از علم و عالمپروری: احترام به نقد و خردورزی و ایجاد و ترغیب به فضای نقد و نقادی و توجه به نقد فردی، اجتماعی و ایجاد زیرساختها و تقویت بنیانهای فکری خصوصا روشنکردن مفهوم و مصداق وفاق از ابعاد مختلف وفاق با رقیب یا وفاق با منتقد، وفاق با رقبای انتخاباتی، وفاق برای آوردن افراد و اشخاصی که باور به رأیدادن نداشتند، حفظ و نگهداری رأیدهندگان به سمت خودمان یا وفاق یک ضرورت برای بازآرایی و بازطراحی در جهت توسعه و پیشرفت با ملاکها و معیارهای علمی.
حمایت از تحقیقات علمی و ارائه تسهیلات لازم: دولت باید از طریق تأمین منابع مالی و ساختاری برای پژوهشهای مرتبط با وفاق ملی حمایت کند.
ایجاد ارتباط مستقیم با نخبگان و بهرهگیری از نظرات آنها: برگزاری نشستهای هماندیشی و تشکیل شوراهای مشورتی میان دولت و دانشگاهیان میتواند فرایند گفتمانسازی را تسریع کند.
تضمین آزادی آکادمیک و فضای گفتوگو: دولت موظف است از حقوق نخبگان در بیان دیدگاهها و ارائه پیشنهادها حمایت کرده و فضای تضارب آرا را در دانشگاهها حفظ کند.
نخبگان؛ عاملان تغییر و تحول برای توسعه و تعالی
جامعه نخبگان در قبال دولت و جامعه مسئولیتهایی اساسی دارد. یکی از وظایف اصلی آنها، ارائه الگوهای عملی برای همزیستی اجتماعی و ترویج فرهنگ گفتوگو است. همچنین ایفای نقش میانجی میان اقشار مختلف جامعه و ارائه رویکردهای مشترک میان گروهها و اقوام، ازجمله فعالیتهایی است که از این قشر انتظار میرود.
وفاق ملی بهعنوان یک هدف کلان تنها در سایه همکاری متقابل میان دولت و جامعه نخبگانی قابل تحقق است. دولت چهاردهم، بهویژه با راهبری دکتر مسعود پزشکیان، میتواند نقش برجستهای در تسهیل این ساختار و فرایندها داشته باشد به شرطی که بتواند در اندیشه و عمل تعریف قابل قبولی از وفاق بر اساس ملاکها و معیارهای پذیرفتهشده از نگاه جامعه نخبگی داشته باشد، اما بدون جامعه دانشگاهی و مشارکت نخبگان، این هدف غیرممکن خواهد بود. تقویت رابطه دولت با دانشگاهها و بهرهگیری از ظرفیتهای علمی و فکری آنها، مسیر دستیابی به آیندهای همدلانه و توسعهیافته را هموار میکند.