مروری بر رساله دکتری علیاکبر سیاسی
پرشیا در تماس با غرب
علیاکبر سیاسی در سال ۱۲۷۴ ش. در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مکتبخانه و بعد در مدرسه خرد و مدرسه سلطانی انجام داد. سپس وارد مدرسه سیاسی شد. با گذراندن امتحان جزو دانشجویانی شد که به خرج دولت ایران برای ادامه تحصیل به اروپا اعزام میشدند. او در گروهی از ۲۳ نفر دانشجو به سرپرستی مسیو ریشار خان به پاریس رفت و پس از مدتی در دانشگاه روآن به تحصیل پرداخت.


حمیدرضا یوسفی: علیاکبر سیاسی در سال ۱۲۷۴ ش. در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مکتبخانه و بعد در مدرسه خرد و مدرسه سلطانی انجام داد. سپس وارد مدرسه سیاسی شد. با گذراندن امتحان جزو دانشجویانی شد که به خرج دولت ایران برای ادامه تحصیل به اروپا اعزام میشدند. او در گروهی از ۲۳ نفر دانشجو به سرپرستی مسیو ریشار خان به پاریس رفت و پس از مدتی در دانشگاه روآن به تحصیل پرداخت. به سبب درگیری جنگ جهانی اول، سیاسی ناچار به بازگشت به ایران شد و در دارالفنون و مدرسه علوم سیاسی به تدریس پرداخت. در همین دوره انجمن ایران جوان را تأسیس کرد. در ۱۳۰۶ دوباره به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن به ادامه تحصیل در رشته روانشناسی پرداخت. در سال ۱۳۰۹ موفق به دریافت درجه دکتری خود با رساله «پرشیا در تماس با غرب: یک مطالعه تاریخی و اجتماعی» شد؛ این رساله توانست جایزه فرهنگستان فرانسه (LAcadémie française) را دریافت کند.
رساله دکتری علیاکبر سیاسی (۱۲۷۴–۱۳۶۹) با عنوان «پرشیا در تماس با غرب: یک مطالعه تاریخی و اجتماعی» در فوریه ۲۰۲۳ به زبان انگلیسی منتشر شد (اولینبار در سال ۱۹۳۱ به زبان فرانسه منتشر شده است)1. پژوهش دکتر سیاسی با موضوع تعاملات ایران با قدرتهای غربی از قرن شانزدهم تا قرن بیستم، با جزئیات نسبتا دقیق به ابعاد تاریخی، سیاسی و اجتماعی چگونگی رابطه ایران با غرب میپردازد و سیمایی از پویایی روابط پیچیده بین ایران و کشورهای اروپایی را ترسیم میکند.
رساله دکتری علیاکبر سیاسی از بخشهای مختلف تشکیل شده و هر بخش به شکل مشخص بر جنبهای متفاوت از رابطه ایران با قدرتهای غربی تمرکز دارد. رویکرد سیاسی در این پژوهش، هم زمانشناختی2 و هم موضوعی3 است و او به مطالعه دورههای مهم تاریخی از جمله دوره صفویه، قاجار و سالهای اولیه دوره پهلوی میپردازد و لحظههای مهم و تعیینکننده در درون هریک از این دورهها (بهویژه در دو دوره صفویه و قاجار) را نیز برجسته میکند. پژوهش دکتر سیاسی ترکیبی از تحلیل تاریخی و بررسی جامعهشناختی است تا نشان دهد که چگونه این تعاملات اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و سیاسی با کشورهای غربی مشخصاً اروپایی موجودیت ایران معاصر را در دنیای جدید ممکن میکنند؛ او برای این منظور از بسیاری منابع اولیه و ثانویه استفاده میکند و اسناد تاریخی ایرانی و غربی را برای ساخت روایت خود مدنظر قرار میدهد تا دیدگاهی جامع و دقیق ارائه دهد.
علیاکبر سیاسی در جریان مطالعه خود، روابط سیاسی و اقتصادی ایران و دول خارجی را در درونِ چارچوب هژمونی امپریالیسم و کردارهای استعمار غربی قرار میدهد؛ در واقع او با مطالعه تاریخ روابط تجاری و بازرگانی، دیپلماسی سیاسی، تبادل فرهنگی و برخوردهای نظامی در این دوران تلاش میکند تا به صورتبندی این مسئله دست یابد که ایران چگونه توانست با توجه به انواع فشارها و دستوپنجه نرمکردن به شیوههای مختلف با آنها، همچنان از فرصتهای تعامل با کشورهای قدرتمند غربی همچون بریتانیا، روسیه و فرانسه به نفع تأمین منافع لازم برای ادامه حکمرانی خود استفاده کند.
یکی از مهمترین محورهای پژوهش تاریخی علیاکبر سیاسی به موضوع «تبادل فرهنگی و فکری» اختصاص دارد. برای نگارنده تبادل فکری بین ایران و غرب بهویژه از طریق رویارویی محققان ایرانی یا کشفِ فیلسوفان، دانشمندان و ادیبان-هنرمندان اروپایی اتفاق میافتد. او در آغاز مشخصا بر چگونگی مواجهه محققان ایرانی در دوره صفویه با اندیشهها و آموختههای دنیای غرب در زمینههای علمی و فلسفی تأکید میکند. به زعم دکتر سیاسی این مبادلات مقدماتی، بعدتر زمینه گستردهای را برای ظهور تدریجی عصر بیداری و شکلگیری انواع جنبشهای نوسازی از اجتماعی و فرهنگی بگیر تا سیاسی که ایران را در قرون ۱۹ و ۲۰ شکل میدهند، ایجاد میکند.
یکی دیگر از بخشهای مهم کتاب، که بخش قابلتوجهی را نیز به خود اختصاص میدهد، موضوع روابط سیاسی ایران و غرب است. علیاکبر سیاسی در این بخش بیشتر به تنشهای سیاسی و مذاکرات دیپلماتیک بین ایران و قدرتهای اروپایی میپردازد؛ آن هم در دو قرن مهم ۱۸ و ۱۹ هنگامی که ایران بین منافع در نوسانِ دو امپراتوری روسیه و بریتانیا گرفتار شده است. بهزعم سیاسی تغییر موازنه قدرت در اروپا (با تأکید بر ظهور امپراتوری بریتانیا) تأثیر عمیقی بر سیاست خارجی ایران گذاشت و اغلب ایران را مجبور به تندادن به انجام معاهدات نابرابر و کنارآمدن با سازش یا در معنای واقعی آن، اجبارهای سیاسی در جهت تأمین منافع بریتانیا در منطقه میکرد.
موضوع روابط اقتصادی بین ایران و کشورهای اروپایی یکی دیگر از بخشهای رساله دکتری علیاکبر سیاسی را تشکیل میدهد. سیاسی تأثیر روابط تجاری در اروپا بر اقتصاد ایران را با تمرکز بر معرفی کالاهای جدید برای بازار مصرفی ایران، رشد تجارت ابریشم، انواع دادوستدهای بازرگانی و بهرهبرداری از منابع طبیعی ایران مورد بررسی قرار میدهد. او در این بخش در کنار شرح تقریبا کاملی از چگونگی شکلگیری و در ادامه افزایش روابط اقتصادی بین ایران و برخی دولتهای اروپایی، بر جنبههای منفی این روابط اقتصادی با اشاره به بهرهبرداری استعماری از منابع طبیعی ایران نیز میپردازد و نشان میدهد که چطور به دلیل ضعف و ناکارآمدی دولت مرکزی و دستگاههای اجرایی آن، ضربآهنگ وابستگی اقتصادی به قدرتهای غربی بیش از پیش شدیدتر میشود.
علیاکبر سیاسی همچنین به تغییرات جدید اجتماعی و فرهنگی که در متن جامعه ایران بهواسطه نفوذ غرب و گسترش هرچه بیشتر آن روی میدهد نیز میپردازد. او با تاکید بر دوره بلند قاجار، این دوره تاریخی را، دورهای مهم در پذیرش ایدههای غربی در مورد حکومتداری، علم و اندیشههای اجتماعی و فرهنگی مدرن میداند. سیاسی در روایت خود هجوم ایدههای غربی را آنچنان سیلآسا میداند که تقریبا تمامی بخشها و عناصر جامعه ایران را از تعلیم و تربیت گرفته تا نحوه لباسپوشیدن و غذاخوردن و معماری تحت تأثیر قرار میدهد.
به بیان سیاسی در حالی که بسیاری از نخبگان (حتی حکومتی) و منورالفکران ایرانی خواستار این غربگرایی و پذیرش تام و تمام همه عناصر آن در جامعه ایران بودند، اما بخشهای زیادی از جامعه در لایههای مختلف خود نیز نسبت به این تأثیرات خارجی که به تغییر سنتها و باورهای اجتماعی و فرهنگی میانجامید (احساس بیگانگی فرهنگی) واکنش منفی نشان دادند و همین واکنشها به برآمدن انواع تنشها، درگیریها و چنددستگیهای اجتماعی منتهی شد که نمونههایی از آن را میتوان در سالهای منتهی به وقوع انقلاب مشروطیت و سالهای پس از آن مشاهده کرد. یکی از انتقادیترین جنبههای رساله دکتری علیاکبر سیاسی، بررسی تأثیر امپریالیسم غرب در ایران است (نه در فهم مارکسیستی و متاخر آن در ایران پس از جنگ بینالمللی دوم، بلکه در صورتبندی مفهومی چیرگی غرب بر شرق در منطق عصر امپراتوریها). سیاسی به همین منظور، به شرح جاهطلبیهای امپراتوری بریتانیا و روسیه و بعدتر ایالات متحده میپردازد که چطور این قدرتها به شیوهها و ترفندهای مختلف به دنبال افزایش اعمال کنترل سیاسی و اقتصادی خود بر ایران بودند.
به اعتقاد دکتر سیاسی قدرتهای غربی اغلب ایران را بهعنوان یک میدان جنگ استراتژیک برای هژمونی منطقهای خود میدیدند و برای رسیدن به این منظور و تأمین سایر منافع سیاسی و اقتصادی خود، مدام در امور سیاسی و اقتصادی ایران دست به مداخله میزدند و همین مداخله پیوسته، به تضعیف و استیصال هرچه بیشتر حاکمیت موجود در کشور میانجامید. علیاکبر سیاسی این بازیگری کشورهای غربی و دستاندازی به منابع و امکانهای ایران را در درون چارچوب بازی/رقابت بزرگ امپراتوریهای غربی در قرن نوزدهم میبیند که ایران مجبور بود برای حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت سیاسی خود، بین این و یا آن جبهه امپریالیستی نقش بازی کند. در کنار این جنبه انتقادی که یکی از مهمترین ویژگیهای کار علیاکبر سیاسی است، رساله دکتری او ویژگیهای مهم دیگری هم دارد، از جمله اشاره به جزئیات تعیینکننده تاریخی؛ در واقع کار علیاکبر سیاسی، سرشار از جزئیات مختلف تاریخی است. استفاده توامان از منابع ایرانی و غربی بهمنظور کشف جزئیات مهم و جاگذاری آنها در سیر وقایع، دقت بیشتری به تحلیل و ساخت روایت تاریخی او از چگونگی و ماهیت واقعی روابط ایران با کشورهای غربی میدهد. روایت علیاکبر سیاسی با اتکا به جزئیات مختلف از آنچنان عمقی برخوردار است که این امکان را فراهم میکند تا زمینه تاریخی گستردهتر هر رویداد را بهتر دریابیم و لایههای نهفته در درون روابط و مناسبات ایران با دولتهای خارجی را کشف کنیم.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم رساله علیاکبر سیاسی، دیدگاه چندرشتهای آن است. سیاسی با اتخاذ رویکرد چندرشتهای و درهمآمیختن تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی یک صورتبندی نسبتا جامع از روابط ایران با کشورهای غربی ترسیم میکند که نمیتوان آن را صرفا به یک تحقیق تاریخنگارانه تقلیل داد؛ کار علیاکبر سیاسی بیشتر از اینکه یک تاریخنگاری باشد، یک جامعهشناسی تاریخی-سیاسی است که از امکانهای تاریخنگاری برای استحکام تحلیلهای خود استفاده میکند (کنار هم نشاندنِ دادههای تاریخی و اصطلاحات نظری-علمی). آنچه در کار علیاکبر سیاسی قابل توجه است، پرداختن به روابط سیاسی و اقتصادی در همسویی یا درهمتنیدگی با تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران است؛ در واقع با چنین فهم جامعهشناختی از ایران (در نظر گرفتن پویاییهای درونی آن)، سیاسی چگونگی تعاملِ ایران با غرب را مورد مطالعه قرار میدهد.
برای علیاکبر سیاسی جامعه ایران اگرچه با اعمال فشار و دستاندازیهای مدام قدرتهای غربی مواجه میشود، ولی جامعهای ثابت و «ایستا» نیست که تمام تغییر و تحولهای آن تنها بهواسطه و تحت تأثیر روابطی که با کشورهای غربی دارد باشد. بر همین اساس، تحلیل جامعهشناختی علیاکبر سیاسی خصلت تماما عینی دارد تا اینکه صرفا یک تحلیل تاریخی سوبژکتیو باشد. همین خصلتِ عینی کار او موجب میشود تا چالشها و به تبع آن تلاشهایی که ایران برای حفظ استقلال و حاکمیت سیاسی خود در میدانِ پرتنش بازیگری قدرتهای غربی میکند، بیشتر برای خواننده ملموس شود. سیاسی در تحلیل این میدان، هم جاهطلبیهای امپریالیستی غرب و گستردگی و شدت آن را روایت میکند و هم به چرایی ناتوانی و ناکامیهای حاکمیت ایران در مواجهه با این جاهطلبیهای امپریالیستی میپردازد. در کنار ویژگیهای مهم نوشته علیاکبر سیاسی که به برخی از آنها اشاره شد، شاید مهمترین نقطه ضعف کتاب (اگر «آکادمیک»بودنِ حداکثری آن را برای خوانندگان غیرمتخصص نقطه ضعف در نظر نگیریم)، پرداخت حداقلی آن به وقایع و رویدادهای آغاز قرن بیستم است.
پژوهش علیاکبر سیاسی یک تحلیل جامعهشناختی تاریخی نسبتا غنی از دوره صفویه و قاجار است، اما هنگامی که به سالهای پیش از روی کار آمدن پهلوی نزدیک میشود؛ بهویژه سالهای پس از جنگ بینالمللی اول تا تأسیس دودمان پهلوی و سالهای اولیه سلطنت رضاشاه، از دقت تحلیلی آن در مقایسه با دو دوره گذشته، کاسته میشود و از جزئیات کمتری نیز برخوردار است. با توجه به اهمیت تاریخی این دوره و رویدادهای مرتبط با آن و مشخصا تغییر ماهیت روابط ایران و دول غربی، عدم پرداخت بیشتر و تمرکز دقیقتر بر آن، تا حدودی به روایت تحلیلی جامع کتاب آسیب زده است. با این حال حتی این آسیب نیز نمیتواند خللی معنیدار به ارزشهای این کتاب وارد کند. رساله دکتری علیاکبر سیاسی یک پژوهش تاریخی-جامعهشناختی ارزشمند در حوزه ایرانشناسی است که اگرچه از اولین پژوهشهای جامعهشناختی با موضوع ایران به حساب میآید، اما عمق بررسی و دقت تحلیلی آن موجب شده تا از اهمیت زیادی برخوردار باشد و تحلیل دکتر سیاسی بدون افتادن در دام داستانسرایی و کلیگوییهای بدون ارجاع و منبع مشخص که ویژگی بسیاری از نوشتههای تاریخی در آن دوره است، توانسته پیچیدگیهای درون تعاملات تاریخی، اجتماعی و سیاسی بین ایران و غرب را بازگو کند و یک روایت منسجم و تأملبرانگیز از آن ارائه دهد.
1 . LA PERSE AU CONTACT DE LOCCIDENT: Etude historique et sociale, Siassi, Ali Akbar, edité par Ernest Leroux, 273 pp., Paris, 1931.
Persia in Contact with the West: An Historical and Social Study, by Ali-Akbar Siassi (Author), Guilan Siassi (Editor), Nadège Guinnebert (Translator), Independently published (Feb. 1 2023).
2. chronological
3. thematic