جادهای به سوی مرگ؟ نگاهی دقیقتر به تراژدی تصادفات و مقصران پنهان
آیا قربانیکردن صنعت خودرو، راه فراری از واقعیت تلخ تصادفات جادهای است؟
آمارهای تکاندهنده تصادفات جادهای در نوروز ۱۴۰۴، بار دیگر انگشت اتهام را به سوی کیفیت خودروهای داخلی نشانه رفت. اما آیا این تنها مقصر این فاجعه ملی است؟ نگاهی ژرفتر به این مسئله، لایههای پنهانتر این تراژدی را آشکار میکند؛ لایههایی که نادیدهگرفتن آنها، جاده را برای تکرار مرگآورترین سفرهای سال هموار خواهد کرد.


ایلیا پیرولی: آمارهای تکاندهنده تصادفات جادهای در نوروز ۱۴۰۴، بار دیگر انگشت اتهام را به سوی کیفیت خودروهای داخلی نشانه رفت. اما آیا این تنها مقصر این فاجعه ملی است؟ نگاهی ژرفتر به این مسئله، لایههای پنهانتر این تراژدی را آشکار میکند؛ لایههایی که نادیدهگرفتن آنها، جاده را برای تکرار مرگآورترین سفرهای سال هموار خواهد کرد. با هر بهار، زنگ خطر تصادفات در جادههای ایران دوباره به صدا درمیآید. نوروز ۱۴۰۴ نیز از این قاعده مستثنا نبود؛ طبق آمارهای رسمی، بیش از هزار نفر در جریان سفرهای نوروزی جان خود را از دست دادند. در پی آن، سیل انتقادات به سمت صنعت خودروسازی داخلی سرازیر شد؛ تا جایی که رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، خودروهای داخلی را مستقیما عامل مرگ مسافران دانست. اما آیا واقعیت به همین سادگی است؟ آیا میتوان این بار سنگین را صرفا بر دوش صنعت خودرو گذاشت و از دیگر مقصران چشم پوشید؟
در هیاهوی انتقاد از «خودروهای داخلی»، باید دقیقتر پرسید منظور دقیقا کدام بخش از این صنعت است؟ در سفرهای نوروزی، سهم اصلی جابهجایی مسافران بر عهده ناوگان حملونقل عمومی، بهویژه اتوبوسهاست. آمارها نشان میدهد در سالهای اخیر، تصادفات منجر به فوت اتوبوسها به شکل معناداری کاهش یافته است. در مقابل، خودروهای سواری شخصی -اغلب با سرنشینان خسته، بیحوصله یا بیتجربه- سهمی بهمراتب بیشتر در مرگومیر دارند؛ واقعیتی که در فضای احساسی پس از حوادث، غالبا نادیده گرفته میشود. پشت هر حادثه، انسانی ایستاده که تصمیمی اشتباه گرفته است. بر اساس گزارشهای رسمی پلیس راهور، بیش از ۷۰ درصد تصادفات جادهای ناشی از خطای انسانی است؛ سرعت غیرمجاز، سبقتهای نابجا، خوابآلودگی راننده، استفاده از تلفن همراه یا سادهترین آنها، بیتوجهی به علائم راهنمایی. آمارها نشان میدهد انحراف به چپ و عدم توانایی در کنترل خودرو، دو عامل اصلی تصادفات مرگبار هستند. با وجود این واقعیت، چرا همواره صنعت خودرو در صدر اتهام باقی میماند؟ آیا راحتترین راه، سرزنشکردن مقصران آماده نیست؟
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، جادهها بخشی از راهحل هستند، ولی در ایران، جادهها خود بخشی از مسئلهاند. در سال ۱۴۰۳، بنا بر گزارش سازمان راهداری، بیش از ۴۰ درصد جادههای کشور فاقد روشنایی استاندارد شبانهاند. در بسیاری از محورهای پرتردد، نه گاردریل ایمن وجود دارد، نه تابلوهای هشداردهنده کافی. در استانهایی مانند خوزستان، ایلام و سیستانوبلوچستان، ضعف زیرساختهای جادهای و امدادی، نرخ مرگومیر تصادفات را به مرز فاجعه رسانده است. اگرچه مسئولان بارها وعده اصلاح دادهاند، اما تاکنون تغییر معناداری حاصل نشده است. بیگمان، صنعت خودروی ایران بینقص نیست. با این حال، آیا این صنعت تنها مقصر است؟ در سالهای اخیر، خودروسازان داخلی گامهایی در راستای ارتقای کیفی و ایمنی محصولات خود برداشتهاند؛ از طراحی پلتفرمهای جدید گرفته تا افزایش داخلیسازی قطعات پیچیده، تولید موتور ملی و افزودن سامانههای ایمنی مانند ترمز ضدقفل و کنترل پایداری. نادیدهگرفتن این پیشرفتها به بهانه انتقاد، چیزی جز بیانگیزهکردن نیروهای متخصص و تضعیف تولید ملی نیست. حل معضل تصادفات جادهای، نسخه ساده ندارد. تجربه جهانی نشان میدهد موفقیت در این حوزه، حاصل یک بسته سیاستی جامع است.
برای مثال، در سوئد اجرای برنامه «چشمانداز صفر» با تمرکز بر آموزش، کنترل هوشمند سرعت، بازطراحی جادهها و بهبود سیستم امدادی، نرخ مرگومیر را به پایینترین سطح در جهان رسانده است. در ایران نیز میتوان با رویکردی چندجانبه، وضعیت را بهبود بخشید؛ از توسعه ناوگان حملونقل عمومی ایمن گرفته تا آموزش مداوم رانندگان، از اصلاح جادهها تا ارتقای کیفی خودروهای داخلی. این مسیر، نیازمند همافزایی همه نهادها و پرهیز از مقصرسازیهای سطحی است. تراژدی تصادفات جادهای فقط با اشک و آه و تیترهای تند پایان نمیپذیرد؛ تا زمانی که نخواهیم واقعیت را تمامقد ببینیم -از رانندگی خطرناک گرفته تا جادههای مرگبار و سیاستگذاریهای ناهماهنگ- تلفات جادهای همچنان قربانی خواهد گرفت.