برداشتهایی از سخنان انسیه خزعلی درباره ورود زنان طلاب از حوزه به هنر؛
سینما به مثابه خُم رنگرزی یا سفارشی شدن هنر؟
سخنان خزعلی بار دیگر این پرسش را به وجود آورد که آیا با همه این تمهیدات برای داشتن شاخهای ایدئولوژیک در هنر، نتیجه مطلوب حاصل نشده که باید این بار حوزویها پا به این عرصه بگذارند؟
انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده دولت رئیسی در دیدار اخیری که با طلاب خانم داشت آنها را دعوت به حضور و آموزش در فضاهای هنری و سینمایی کرد تا به قول خودش دیگر « اسیر سلبریتیها» نباشیم.
او البته با بازتاب سخنانش در میان اهالی رسانه و هنر بعدتر در توضیحاتی اضافه کرد، بنابر اقتضا و مطالبات جمع، وارد این بحث شده است.
برداشت متفاوت از «مردم»
از رفتار دولت رئیسی که این بار در سخنان معاونت زنان او تبلور پیدا کرده این تلقی ایجاد شده است که دولت علیرغم سر دادن شعار «دولت مردمی» گویی برداشت متفاوتی از کلمه مردم دارد و مردم مورد نظر دولت شامل همفکران و هم قطاران خودشان است. گویی مصر هستند یک ملت بزرگ در شعبهها و شاخههای مختلف را تنها به یک گروه خاص منحصر کنند. این درحالی است که برادر انسیه خزعلی با نام مستعار «سمیر زند» خواننده پاپ است و حتی در خانواده خود او شاهد تکثر آرا هستیم.
در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نگاه مثبتی درباره سینما وجود نداشت. برخی معتقدند چنانچه امام خمینی در سخنرانی بهشت زهرا بیان نکرده بودند که «با سینما مخالف نیستیم، سینما یکی از مراکز تمدن است» چه بسا سینما به طور کل برچیده میشد. نیروهای انقلابی بعدتر درصدد برآمدند تا سینمای دیگری را ارائه کنند و تشکیل حوزه هنری ذیل سازمان تبلیغات اسلامی با این هدف انجام شد.
به مرور اما با تعطیلی سینمای فیلمفارسی که مختصات دیگری داشت، فضایی برای سینمای هنری و فکری ایجاد شد و در دهه ۶۰ با وجود محدودیتها سینماگرهای تازه نفس به سینمای ایران روح و مفهوم تازهای بخشیدند.
کافی نیست ...
همزمان با فعالیت سینمای هنری، نهادهای انقلابی هم شروع به تربیت نیرو کردند تا حامل مفاهیم ایدئولوژیک، سیاسی و انقلابی باشند. از سخنان تازه معاون زنان دولت اما این گزاره برداشت میشود که گویی در طول ۴۵ سال پس از انقلاب هیچ گونه تجربهای اندوخته نشده است. انگار انسیه خزعلی فراموش کرده که حوزه هنری پیشتر تاسیس شده یا دانشگاه سوره هم اکنون در حال تربیت دانشجو و موسسه افق هم به تولید نیرو با مختصات مد نظر مشغول است. سخنان خزعلی بار دیگر این پرسش را به وجود آورد که آیا با همه این تمهیدات برای داشتن شاخهای ایدئولوژیک در هنر، نتیجه مطلوب حاصل نشده که باید این بار حوزویها پا به این عرصه بگذارند؟
تکرار تجربه دهه اول انقلاب؟!
آیا میتوان بیان این زاویه نگاه از سوی انسیه خزعلی را نوعی ناسپاسی به اهالی سینما دانست؟ در سالگردهای پیروزی انقلاب اسلامی جشنهای مختلفی برگزار شده است. جشن های ورزشی، سیاسی و جشنواره فیلم فجر. حافظه خواننده این سطور میتواند شاهدی باشد که هیچ صنف و قشری به اندازه سینماگران در سالگرد انقلاب فعالیت پرشور نداشته و جشنواره برگزار نکردهاند.
این طرز نگاه به سینماگرانی که باعث جذب و جلب مخاطب به صدا و سیما و سینمای جمهوری اسلامی و سینمای پس از انقلاب شده و خودشان در این ادوار بالیدهاند و جایگزینی آنان با افرادی از حوزه یا افرادی که نگاههای ایدئولوژیکی به هنر دارند، یادآور رویکردی است که در ابتدای انقلاب هم وجود داشت. در آن زمان بسیاری از هنرمندان به دلیل حضور در سینمای پیش از انقلاب فرصت ادامه کار پیدا نکردند. امری که مختص به فضای هنر نیست و حتی در سالهای پس از انقلاب و در ادوار مختلف، در عرصه سیاست شاهد بودیم که افراد استخوان خرد کرده و قدیمی حذف و میدان را صفر کردهاند.
با مهندسی فرهنگی، هنر تاثیرگذار نمیشود
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات در مورد اظهارنظر جدید معاون امور زنان و خانواده دولت مستقر به «شبکه شرق» میگوید:
« نقد اصلی به این نگاه در دولت سیزدهم و حاکمیت یکدست است که به رغم خواست جامعه همچنان اصرار بر مهندسی فرهنگی و اجتماعی و سیاسی جامعه متکثر و متنوع ایران دارد. این نگاه واقدامات در پی آن نه تنها هیچ جاذبههایی برای هنردوستان ایران به ویژه نسل جوان ندارد، بلکه نگاه به حوزه و خروجیهای آن را بیش از پیش منفی میسازد. هنر با مهندسی فرهنگی، خلاق و پویا و تاثیر گذار نمیشود. بلکه در یک فضای آزاد است که خلاقیتها متناسب با تقاضای جامعه و هنجارهای مورد توافق جامعه و حاکمیت به خلاقیتهایی منجر میشود که متاثر از این هنجارهای مورد توافق است.این نگاه و رویکرد حاصلی جز انباشت نارضایتیها و تعمیق بیشتر شکاف حاکمیت ملت نخواهد داشت.»
این اظهارات واکنشبرانگیز و تحریکآمیز است
مهدی کوهیان حقوقدان و عضو کمیته پیگیری وضعیت هنرمندان بازداشتی نیز به «شبکه شرق» میگوید: «من فکر میکنم این نگاه نوعی آدرس غلط دادن و تحریک جامعه هنری به واکنشهای هیجانی و احساسی است. متاسفانه در یک سال گذشته از این دست اظهارنظرها نظیر این که ممنوع الکار میکنیم، نیروهای تازه پرورش می دهیم، نسل بازیگرها عوض شده است و بازیگرهای جدید باید به عرصه بیایند، شنیدهایم. اظهارنظرهایی که اولا دخالت در امر فعالیتهای آزاد هنری و بعد هم تحریک کننده و واکنش برانگیز از طرف جامعه هنری است و میتواند منجر به پرونده سازی شود. حتی ممکن است در بدبیانهترین حالت به نوعی تسویه حساب محسوب میشود. اینگونه صحبت کردن با جامعه بزرگ فرهنگ و هنر و رسانه کشور نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت. البته هر آن کس که استعداد و توانایی دارد، میتواند ملزومات این شغل را بپذیرد و فعالیت داشته باشد. اما نوع بیان و نوع مطرح کردن ایشان محرک جامعه هنری است و آرامش حاکم بر جامعه است.»
توصیههای پارادوکسیکال
شاید سینما را بتوان تنها در سه کلمه توصیف کرد: صنعت، تجارت و هنر. سینما یک پروسه است و به ذوق شخصی و توانمندی افراد بستگی دارد. سینما عرصه تصویر و نمایش است و پارادوکس سخنان انسیه خزعلی از اینجا شکل میگیرد که وقتی شخصی در پی آموزش دروس حوزوی و مذهبی است، به شکل طبیعی احتمالا خلوت گزین و درون گرا است و تمایل به حضور در عرصههای دیگری دارد که از سینما فاصله دارد. این در حالی است که معاونت زنان دولت قصد دارد این هویت را در شمایل سلبریتی به زیر نورافکنها یا جلوی فلاش دوربینها بیاورد. هم او که از سویی خانمها را به فرزندآوری و خانه داری تشویق میکند و از دیگر سو به طلاب خانم توصیه میکند به عرصه سینما ورود پیدا کنند.