رابطه الاکلنگی ایران و سوریه
ماهیت پیچیده روابط ایران و سوریه در گذشته، آینده این روابط را مبهم نشان میدهد اما رفع این ابهام با توجه به مواضع تهران، نیازمند هوشیاری دولت محمد الشرع در شام است.

به گزارش گروه رسانه ای شرق،طوفانی که دهم آذر ماه سال جاری (دسامبر ۲۰۲۴) از ادلب در شمال غرب سوریه آغاز شد، نه تنها نظام سیاسی در دمشق را درنوردید و ویران کرد بلکه کل منطقه غرب آسیا را هم تحت تاثیر قرار داد. حال در سومین ماه این طوفان گرچه شرایط به ظاهر امن، آزاد و دموکراتیک در سوریه ترسیم میشود اما تداوم این شرایط با اما و اگرهایی روبروست. اثرات این رویداد بر ایران به عنوان یکی از کشورهای منطقه و نیز شریک استراتژیک نظام پیشین سوریه به مراتب از دیگر سرزمینها و دولتها بیشتر است.
دومینوی سقوط اسد
حلب، حما، دیرالزور، حمص، درعا، سویدا و در نهایت دمشق استانهای سوریه بودند که از ۷ تا ۱۸ آذر سال جاری (۲۷ نوامبر تا ۸ دسامبر ۲۰۲۴)، یکی پس از دیگری در دومینوی تصرف گروههای مخالف حکومت «بشار اسد» گرفتار شده و سقوط کردند تا رسانههای جهان در میان بهت و ناباوری تسلیم ارتش سوریه و فرار رئیسجمهور این کشور به روسیه را گزارش کنند.
مخالفان اسد، نه از پاییز ۲۰۲۴ که از بهار ۲۰۱۱ راه خود را از نظام سیاسی او جدا کردند و گرچه در ابتدا با حضور گروههای روشنفکر سکولار و ملیگرا شناخته میشدند اما آرام آرام نامهایی چون تحریر الشام، جبههالنصره، داعش، کردهای مخالف دولت، نظامیان مخالف نظام، ارتش آزاد و انواع دیگر گروههای تندرو و افراطی پرچم این مخالفتها را به دست گرفتند و آن را از مسیر بهار عربی خاورمیانه به خزان ایدئولوژیهای سلفی تغییر دادند. بشار اسد در برابر این جریانهای افراطی توان لازم برای ایستادن را نداشت و این ایستادن به کمک گروههای مستشاری ایران و روسیه صورت گرفت و تا حد قابل قبولی هم به سامانبخشی امنیت در این کشور منجر شد.
این آتش زیر خاکستر اما در بحبوحه حملات رژیم اسرائیل به غزه و لبنان و در حالی که چشم جهان به انتظار یک آتشبس در لبنان دوخته شده بود، بار دیگر سربرآورد و اینبار اسد اراده لازم برای ایستادن را نشان نداد و از همین رو تصمیم او فرار از مهلکه و سپردن سکان به «محمد الجولانی» از گروه تحریرالشام بود. جولانی به فاصله اندکی پس از پیروزی لباس رزم از تن بیرون کرد و در هیات و قامت تازهای به لنز دوربینهای متمرکز شده روی خود در کاخ الشعب سوریه لبخند زد و ادعا کرد که از منطق تحریرالشام و القاعده عبور کرده و منطق امروز او پیشرفت و توسعه سوریه است.
بر مبنای منطق جامعهشناسی، اقتصاد و سیاست در سوریه، سقوط نظام اسد به دلیل نزول ملموس اعتماد سیاسی میان مردم و حکومت، بحرانهای اقتصادی فلجکننده و ویرانی کشور در نتیجه سالها جنگ، قابل پیشبینی بود اما از منظر نظام بینالملل این رویداد سریعتر از آن بود که بتوان در تحلیل دلایل، عواقب و تبعات آن سخن گفت. از این رو بسیاری از تحلیلگران داخلی و خارجی در سومین ماه سقوط نظام سیاسی در سوریه، همچنان درباره آینده این نظام و هیاتی که برآن حاکم است، با احتیاط سخن میگویند اما اعتقاد بیشینه بر این است که ادعاهای دولت سوریه در احترام به همه گروههای مذهبی، فکری، زنان و روشنفکران در عالم واقعیت چندان اجرایی نشده و چالشهای دیکتاتوری سکولار به دیکتاتوری سلفی هم کشیده خواهد شد.
محمد الشرع که وعده تشکیل دولت فراگیر تا مارس ۲۰۲۵ را داده بود، امروز از دشواریهای این مسیر سخن میگوید و معتقد است برای رسیدن به این دولت و تغییر قانون اساسی، دستکم سه سال زمان نیاز است. همه معارضان دولت اسد در دولت جولانی تعیین تکلیف نشدهاند و کردها، ارتش آزاد، علویها و برخی گروههای مورد حمایت آمریکا همچنان جایگاه خود را در پازل حکومت جدید نمییابند. این اما تمام مشکل سوریه نیست؛ بر اساس گزارش سازمان ملل، ۹۰ درصد از مردم سوریه در حال حاضر زیرخط فقر زندگی میکنند و ۷۵ درصد به کمکهای فوری بشردوستانه نیاز دارند. هفت میلیون آواره داخلی هستند و بیش از پنج میلیون نفر به مصر، عراق، اردن، لبنان و ترکیه گریختهاند.
خلاء قدرت پس از سقوط اسد و خروج نیروهای مستشاری به خوبی در بخشهای مختلف سوریه و به ویژه در مرزهای این کشور با سرزمینهای اشغالی احساس میشود. رژیم اسرائیل بارها در طول ماههای گذشته حاکمیت ملی سوریه در بلندیهای جولان را نقض و بسیاری از زیرساختهای این کشور را بمباران کرده اما سکوت مزموز دولت جولانی در این زمینه، علامت سوال بزرگی در روابط دمشق و تلآویو ایجاد کرده است. این معضلات عمده دولت انتقالی الشرع در سرزمین شام است، معضلاتی که مهمترین گام حل آنها رفع تحریمهای شدید غرب است که با زاویه دید مثبتی که آمریکا و اروپا از آن به الشرع مینگرند؛ احتمال برداشته شدن آن روز به روز بیشتر هم می شود.
شام تازه در خاورمیانه
ژئوپلتیک سوریه، این کشور را برای همه سرزمینهای غرب آسیا و خاورمیانه به حلقهای مهم تبدیل کرده و از این رو تمام تحولات آن با دقت رصد و مورد تحلیل قرار میگیرد. ناگفته پیداست که تغییر رژیم سیاسی در این کشور و حضور تفکری که با تفکر پیشین اختلاف زاویهای ۱۸۰ درجه دارند، در نوع و کیفیت روابط سوریه با کشورهای همسایه و منطقه تغییرات قابل تامل ایجاد کرده و برای همه آنها تبعاتی داشته و خواهد داشت. شام جدید از همان ۸ دسامبر تا همین چند هفته گذشته، در ماهعسلی شیرین با همسایه شمالی خود به سر میبرد و ترکیه خود را فاتح اصلی میدان سقوط اسد و ظهور جولانی میدانست. «ابراهیم کالین» رئیس سازمان اطلاعات ترکیه در همان نخستین روزهای فتح شام به دست جولانی به این کشور سفر کرد و در مسجد اموی دمشق نماز خواند. دو هفته بعد هم «هاکان فیدان» وزیر امور خارجه ترکیه با جولانی دیدار و درباره آینده روابط دو کشور گفتوگو کرد.
قطر هم دیگر کشوری بود که همزمان با دگرگونیهای سیاسی در سوریه تلاش کرد از این تحولات عقب نماند و مشارکت فعالی در این زمینه داشت. عراق بیش از هر کشور دیگری نگران سقوط اسد و ورود به درگیریهای تازه در منطقه از یک سو و تحرکات گروههای تروریستی و تجزیهطلب بود. به نظر میرسد بغداد همچنان در رابطه با نظام سیاسی جدید روی کار آمده در دمشق محتاط است و منتظر رویدادهای آینده.
عربستان اما گرچه در رصد تحولات عمیقتر بود و دیرتر به جمع دوستان جولانی پیوست؛ با دعوت از او برای حضور در عربستان و سنگ تمام گذاشتن در برگزاری مناسک حج او نشان داد که برای آینده شام، نقشههای مهمی در سر دارد و از این رو میتوان سوریه را میدان تازه رقابت ریاض و آنکارا دانست، رقابتی که ترکیبی از سیاست و اقتصاد است. سوریه امروز برای رسیدن به سطح طبیعی یک کشور نیازمند سرمایهگذاریهای گسترده در حدود ۴۰۰میلیارد دلار است و این یعنی عربستان زمین بکری برای بازی دارد و به نظر نمیرسد در این رقابت ترکیه بتواند برنده باشد و در نهایت میتوان آینده سوریه را در مثلثی از کشورهای ترکیه، قطر و عربستان تصور کرد که سایه آمریکا هم برآن سنگینی خواهد کرد و اروپا هم درپی سهم خود از آن خواهد بود.
ماهیت پیچیده روابط ایران و سوریه؛ گذشتهای که آینده را مبهم ساخته است
سقوط حکومت بشار اسد گرچه برای تمام منطقه عجیب بود اما برای تهران شوک آن عمیقتر و گستردهتر بود. جمهوری اسلامی ایران به دلایل تاریخی، انسانی، سیاسی و امنیتی در سالهای گذشته و درخواست و تایید اسد، در کنار او با گروههای تروریستی جنگید اما به محض تردید و تعلل اسد در حفظ نظام خود، کنار ایستاد تا تصمیمگیر اصلی رویدادها مردم سوریه باشند.
شوک ابتدایی سقوط نظام سوریه، سبب شد که تهران از حاکمان جدید این کشور تنها به یک خواسته بسنده کند و آن حفظ حرمت عتبات و شیعیان سوریه بود که جولانی تاکنون تاحدودی توانسته این خواسته را اجابت کند. اکنون اما در سومین ماه سقوط، میان تهران و دمشق سیگنالهایی در حال تبادل است.
«محمدرضا رئوف شیبانی» نماینده ویژه وزیر امور خارجه در امور سوریه با تأیید تبادل پیام بین تهران و دمشق گفت: «ایران بهصورت غیرمستقیم با مسئولین کنونی سوریه در ارتباط است و پیامهایی نیز دریافت کردهایم. نگاه ایران نسبت به بازگشت روابط رو به جلو است و با تامل و تانی تحولات را رصد میکنیم». شیبانی همچنین در بهمن ماه و در سفری به روسیه، درباره تحولات منطقه که مهمترین آن، سوریه بود، با مقامات روس دیدار و گفتوگو کرده است.
در میانه تمام تحولات موضع ایران در قبال آن اصول ثابتی دارد که از سوی سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه و دیگر مقامات اعلام شده است: تهران از ثبات و آرامش سوریه استقبال و حمایت کرده و تاکید دارد که آینده سوریه باید به دست خود مردم، بدون هرگونه دخالت خارجی، با مشارکت فراگیر بازیگران داخلی در تصمیم گیری سیاسی، در قالب گفتو گوهای ملی و قطعنامه ۲۲۵۴ تعیین شود.
ایران برای آینده روابط خود با سوریه پسااسد، رفتارهای دولت و نظام سیاسی جدید، تحولات منطقهای و بینالمللی را در نظر گرفته و تلاش خواهد کرد تا اثرگذاری خود را تداوم ببخشد. تهران پیش از هر تصمیم استراتژیک یا تاکتیکی، رفتار حاکمان جدید با مردم سوریه را ملاک عمل قرار خواهد داد و در صورت رضایت مردم از دولت الشرع، در قالب گفتوگوهای منطقهای با دولت جدید سوریه مسیرها را برای تعامل را باز خواهد کرد. به این معنا که ایران به عنوان بازیگری مستقل و با رویکردی تازه و متناسب با دولت جدید در شام مواجه میشود.
در این مسیر جمهوری اسلامی ایران در قالب قطعنامه ۲۲۵۴ و در کنار نظام بینالملل از گفتوگوهای سوری - سوری حمایت کرده و نقش خود را در آینده شام مثبت ایفا خواهد کرد. برای تهران در شرایط کنونی این مسیرها اولویت نخست است. به این معنا که ایستادن جمهوری اسلامی ایران در سمت نظام جدید سوریه بستگی مستقیم به رفتار و اقدامهای الشرع در میدان دارد.