شرق از نشست سه جانبه پکن گزارش می دهد
چین و معمای میانجیگری در میانه تنش ایران و آمریکا؛ صلحطلبی یا قدرتنمایی؟
به گزارش شبکه تلویزیونی دولتی چین (CCTV)، دیپلماتهای ارشد ایران، روسیه و چین امروز جمعه در پکن برای گفتوگو درباره مسائل هستهای تهران گرد هم آمدند. این نشست چند روز پس از آن برگزار شد که ایران «دستورات» آمریکا برای ازسرگیری گفتوگوها درباره برنامه هستهای خود را رد کرد. در میان پیچیدگیهای ژئوپلیتیک خاورمیانه، چین گامهایی محتاطانه، اما حسابشده به سوی میدان دیپلماسی منطقهای با تمرکز بر تنش ایران و آمریکا برداشته است. ورود پکن به پروسه میانجیگری بین تهران و واشنگتن در کنار روسیه، نه تنها بازتاب دهنده نگرانی این قدرت جهانی از تصاعد بحران است، بلکه به نوعی موید منافع اقتصادی و استراتژیک عمیقتری است که چین در منطقه خاورمیانه و خاصه با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای خود ترسیم و تعریف کرده است.

به گزارش گروه رسانهای شرق؛ به گزارش شبکه تلویزیونی دولتی چین (CCTV)، دیپلماتهای ارشد ایران، روسیه و چین امروز جمعه در پکن برای گفتوگو درباره مسائل هستهای تهران گرد هم آمدند. این نشست چند روز پس از آن برگزار شد که ایران «دستورات» آمریکا برای ازسرگیری گفتوگوها درباره برنامه هستهای خود را رد کرد. پیشتر وزارت امور خارجه چین روز چهارشنبه اعلام کرد که چین در ۱۴ مارس نشستی با روسیه و ایران درباره «مسئله هستهای ایران» در پکن برگزار خواهد کرد. این وزارتخانه در یک کنفرانس مطبوعاتی خبر داده بود که معاون وزیر امور خارجه چین (ما ژائوکسی)، این نشست را ریاست خواهد کرد.
گفتنی است که دونالد ترامپ، روز پنجشنبه در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره نشست سه جانبه ایران، چین و روسیه اینگونه واکنش نشان داد که «شاید آنها قصد دارند درباره مسائل غیرهستهای گفتوگو کنند. شاید هم قرار است درباره کاهش تنشهای مرتبط با سلاحهای هستهای صحبت کنند.» البته معاون وزیر امور خارجه چین پس از نشست با همتیان ایرانی و روسی خود درباره برنامه هسته ای ایران گفت که «باید از اقداماتی که وضعیت را در خاورمیانه تشدید میکند اجتناب کرد و شرایط را برای دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک فراهم کرد».
بیانیه مشترک پایانی
این نشست با صدور بیانیهای مشترک به کار خود پایان داد. در این بیانیه ۸ بند مهم گنجانده شده بود:
۱- «برگزاری موفقیتآمیز نشست»: نشست پکن میان چین، روسیه و ایران در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ با موفقیت برگزار شد. این نشست به ریاست ما ژائوکسی، معاون وزیر امور خارجه چین، و با حضور کاظم غریبآبادی، معاون وزیر امور خارجه ایران، و سرگی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، انجام شد.
۲ - «بحث درباره وضعیت هستهای و تحریمها»: سه کشور آخرین تحولات مربوط به برنامه هستهای ایران و موضوع رفع تحریمها را بهطور مفصل بررسی کردند و بر ضرورت لغو تحریمهای غیرقانونی یکجانبه تأکید کردند.
۳ - «تأکید بر دیپلماسی و گفتوگو»: چین، روسیه و ایران بار دیگر بر این موضوع تأکید کردند که تنها راهحل عملی و معتبر برای حل این مسئله، تعاملات دیپلماتیک و گفتوگوهای مبتنی بر احترام متقابل است.
۴ - «اجتناب از فشار و تهدید»: سه کشور خواستار توقف اقداماتی مانند تحریم، فشار و تهدید به استفاده از زور شدند و تأکید کردند که طرفهای درگیر باید به ریشههای تنشهای کنونی توجه کنند.
۵- «تأکید بر قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت»: سه کشور بر اهمیت اجرای کامل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، از جمله زمانبندیهای مشخصشده در آن، تأکید کردند و از همه طرفها خواستند تا از هر اقدامی که موجب تشدید تنشها میشود، خودداری کنند.
۶ - «حمایت از برنامه هستهای صلحآمیز ایران»: چین و روسیه از تأکید مجدد ایران بر صلحآمیز بودن برنامه هستهایاش استقبال کردند و تعهد ایران به پایبندی به معاهده منع اشاعه تسلیحات هستهای (NPT) و موافقتنامه جامع پادمان را مورد تقدیر قرار دادند. آنها همچنین بر حق ایران برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای تأکید کردند و خواستار احترام به فعالیتهای بیطرفانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی شدند.
۷- «تقدیر از نقش چین» : ایران و روسیه از نقش سازنده چین و میزبانی این کشور از نشست پکن تقدیر کردند. سه کشور توافق کردند که همکاریهای نزدیک خود را در آینده ادامه دهند.
۸- «همکاریهای منطقهای و بینالملل»: سه کشور درباره موضوعات منطقهای و بینالمللی مورد علاقه مشترک تبادل نظر کردند و توافق کردند همکاریهای خود را در چارچوب سازمانهای بینالمللی و ترتیبات چندجانبه، مانند سازمان همکاری شانگهای و گروه بریکس، حفظ و تقویت کنند.
گامهای محتاطانه، اما حسابشده پکن در میانه تنش ایران و آمریکا
در میان پیچیدگیهای ژئوپلیتیک خاورمیانه، چین گامهایی محتاطانه، اما حسابشده به سوی میدان دیپلماسی منطقهای با تمرکز بر تنش ایران و آمریکا برداشته است. ورود پکن به پروسه میانجیگری بین تهران و واشنگتن در کنار روسیه، نه تنها بازتاب دهنده نگرانی این قدرت جهانی از تصاعد بحران است، بلکه به نوعی موید منافع اقتصادی و استراتژیک عمیقتری است که چین در منطقه خاورمیانه و خاصه با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای خود ترسیم و تعریف کرده است. چین، به عنوان یکی از بازیگران اصلی اقتصاد جهانی، مناسبات تجاری و اقتصادی گستردهای با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برقرار کرده است. این روابط، از نفت و گاز گرفته تا پروژههای زیرساختی کلان، چین را به یکی از شرکای اصلی این کشورها تبدیل کرده است. لذا هرگونه تشدید تنش در منطقه، به ویژه اگر ایران در مرکز آن باشد، میتواند این مناسبات پرسود را با خطر مواجه کند. از این رو، پکن به دنبال کنترل تنشها و جلوگیری از تبدیل بحرانهای منطقهای به آتشی است که منافع اقتصادی آن را به خطر بیندازد.
اما نقش چین در این میان تنها به حفظ ثبات محدود نمیشود. پکن با هوشمندی، از موقعیت ایران به عنوان یک کارت استراتژیک در برابر واشنگتن و شخص ترامپ استفاده میکند. چین به خوبی میداند که ایران، با وجود تحریمها و فشارهای بینالمللی، همچنان یک بازیگر کلیدی در خاورمیانه است. با حمایت دیپلماتیک از تهران، چین نه تنها تلاش میکند موازنه قدرت در منطقه را به نفع خود تغییر دهد، بلکه از این فرصت برای کاهش نفوذ آمریکا در خاورمیانه نیز استفاده میکند. این حرکت، بخشی از استراتژی بلندمدت چین برای تقویت جایگاه خود به عنوان یک قدرت جهانی است که میخواهد در برابر دولت دوم ترامپ ایستادگی کند.
در این میان، چین با ظرافتی خاص، میان حمایت از ایران و حفظ روابط با کشورهای عربی و نیز استفاده از کارت تهران در برابر ترامپ تعادل برقرار میکند. به هر حال پکن میداند که نمیتواند به طور کامل جانب یکی از طرفین را بگیرد، چرا که این امر میتواند به ضرر منافع اقتصادی و سیاسی آن تمام شود. بنابراین، چین با ارائه خود به عنوان یک میانجی بیطرف اما قدرتمند، تلاش میکند همزمان اعتماد تهران و کشورهای عربی را جلب کند. این رویکرد، نه تنها به چین اجازه میدهد تا نقش خود را به عنوان یک صلحساز جهانی تقویت کند، بلکه به آن این امکان را میدهد تا از رقابتهای منطقهای برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود استفاده کند. در نهایت، ورود چین به پروسه میانجیگری در تنش تهران – واشنگتن در خاورمیانه، نشاندهنده تحولی مهم در دیپلماسی جهانی است. پکن، با ترکیبی از منافع اقتصادی و اهداف استراتژیک، تلاش میکند تا همزمان از بحرانهای منطقهای جلوگیری کند و از فرصتهای پیشرو برای تقویت جایگاه خود در برابر رقبای جهانی بهره ببرد. این حرکت، نه تنها آینده خاورمیانه، بلکه موازنه قدرت در جهان را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.