راهگشایی با ابزار دانشی
اصول و مبانی حاکم بر دیپلماسی علمی-بخش دوم
در بخش اول یادداشت، برخی از اصول و مبانی حاکم بر دیپلماسی علمی از جمله همترازی و ساختار، مشورت، عمل متقابل، مکمل و فراگیر بودن، مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم سایر اصول مربوطه ارائه میشود.

علی طهایی-عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی: در بخش اول یادداشت، برخی از اصول و مبانی حاکم بر دیپلماسی علمی از جمله همترازی و ساختار، مشورت، عمل متقابل، مکمل و فراگیر بودن، مورد بررسی قرار گرفت. در بخش دوم سایر اصول مربوطه ارائه میشود.
ارزیابی
تکامل تلاشهای دیپلماسی علمی بدون محدودیت حداقل برای ایجاد پاسخگویی و مقبولیت در سطح حاکمیت نیاز به ارزیابی دارد. فعالیتهای دیپلماسی علمی مرتبط با تحول، نیازمند یادگیری، با ظرفیتها و قابلیتهای جدید است. کارگزاران دیپلماسی علمی نیاز به ایجاد شایستگی در «راهبری» دارند: مطالعات تشخیصی، ارزیابی و آیندهنگری و ارزیابی مبتنی بر هوش راهبردی، امکان بررسی، تعدیل مذاکرات و اجرا را فراهم میکند. فعالیتهای دیپلماتیک علمی باید منعکسکننده باشد و یادگیری را در طول فرایند تسهیل کند.
قانونیبودن فرایندها
پذیرش و حمایت از نهادها یا سازوکارهای بینالمللی به عنوان یک مشکل رایج در سیاست بینالملل، شرط مهم عملکرد دولتهاست. حمایت از حاکمیت ملی و عدم وجود ترتیبات الزامآور قانونی مشترک، دلایلی را برای تضعیف مشروعیت فرایندها و نتایج مربوط به چالشهای جهانی ارائه میدهد. علاوه بر این، جایگاه آنها در دنیای علم و همچنین دیپلماسی باید راه را برای ذینفعان هموار کند تا دیپلماتهای علمی را به عنوان بازیگران معتبر در هنگام پرداختن به چالشهای جهانی درک کنند. فعالیتهای دیپلماتیک علمی باید برای پذیرش متقابل در فضای تعامل، با احترام به تخصصها و چارچوبهای ذینفعان شرکتکننده، تلاش کنند. فعالیتهای دیپلماسی علمی باید کیفیت دموکراتیک مکانیسمها، فرایندها و راهحلهای پیشنهادی و اجراشده را ممکن کند.
حساسیت
دیپلماسی علمی وابسته به زمینهسازی است. این بدان معنی است که آنچه در برخی زمینهها کار میکند، ممکن است در سایر زمینهها کارایی لازم را نداشته باشد. در نتیجه، شیوههای دیپلماسی علمی باید برای هماهنگی با موقعیتهای جدید تطبیق یا طراحی مجدد شوند تا از نامربوط و غیرمولد شدن آنها جلوگیری شود. علاوه بر این، شرایط زمینهای مانند انتظارات، اهداف یا رویهها ممکن است به سرعت به دلیل تحولات خارج از محدوده اولیه تغییر کند که در صورت عدم رسیدگی به آن، میتواند منجر به ناهماهنگی یا حتی بنبست شود. فعالیتهای دیپلماتیک علمی باید به بافت سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و محیطی خاصی که برای آن طراحی شدهاند، احترام بگذارند و بتوانند با تغییرات ایجادشده در آنها سازگار شوند.
شفافیت
سیاستهای مبتنی بر منافع ملی، وجود برنامههای پنهان و شبکههای فراملی فراتر از نظارت دموکراتیک، میتواند باعث ایجاد سوءظن نسبت به فرایندهای سیاست بینالمللی، از جمله آنهایی که چالشهای بزرگ را هدف قرار میدهند، شود. شهرت دیپلماسی علمی به عنوان ابزاری برای قدرت نرم، آن را به عنوان یک ابزار مهم برای کاهش این سوءظن قرار میدهد و از به حاشیه راندن آن دسته از ذینفعانی که در آن شبکهها دخالت ندارند، جلوگیری میکند. دیپلماسی علمی از یک سو، بر تأثیر افزایش شفافیت تعاملات دیپلماتیک از طریق تبادل علمی و همکاری فنی استوار است و از سوی دیگر، ظهور علوم جدید، نوید دسترسی نامحدود همه ذینفعان به نتایج، شواهد و استدلالهای علمی را میدهد. هر چه فرایند دیپلماسی علمی فراگیرتر شود، روابط، فرایندها، کنترلها و موازنههایی که توسط مکانیسمهای شفافیت آشکار میشوند، پیچیدهتر میشوند. از این رو، مکانیسمهای شفافیت بسیار مهم است، اما باید مسئولانه طراحی شود. فعالیتهای دیپلماتیک علمی باید به طور مناسب قابل مشاهده باشد تا فعالیتهای نظارت و پاسخگویی را با مشاهده امکانپذیر کند و در نتیجه مشروعیت فعالیت را افزایش دهد.
قابلیتها
وجود منابع کافی، زیرساختها و حسن نیت نمیتواند کمبود سرمایه انسانی بسیار ماهر و آموزشدیده با ویژگیهای دیپلماسی علمی را جبران کند. این شامل آموزش پایه دیپلماتیک برای پژوهشگران و همچنین آموزش پایه برای دیپلماتها در تفکر علمی، رشتههای مختلف و فلسفه علوم است. به طور کلی، باید مهارتهای مفیدی از قبیل مذاکرات خارج از چارچوب، بینبخشی و تفکر انجمنی و کارآفرینی نهادی و... کسب شود. فعالیتهای دیپلماتیک علمی باید افراد را به مترجمان آموزشدیده، چندزبانه به معنای صحبتکردن به زبان علم و دیپلماسی توانمند کند و آنها را قادر کند که به طور فرصتطلبانه یا تصادفی با جوامعی فراتر از محافل روزمره خود در حوزه علم یا دیپلماسی تعامل داشته باشند.
اعتمادسازی
اعتماد یک منبع حیاتی در روابط بینالملل است. این نهتنها با توجه به ارزش نسبتاً بالای مرتبط با مذاکرات و تعاملات مربوط به علم و فناوری، بلکه با توجه به تنوع ذینفعان و برنامهها و اهداف معمولاً رقابتی آنها صادق است. به دست آوردن اعتماد سخت است اما از دست دادن آن آسان. اعتمادسازی زمان میبرد، به موجب آن اعمال، مهمتر از کلمات و گفتار هستند. بدون حداقل سطح اعتماد بین طرفین، دیپلماسی علمی به یک فرایند بسیار پیچیده تبدیل میشود. فعالیتهای دیپلماتیک علمی باید با به رسمیت شناختن و اعتبار متقابل در سطح فردی و همچنین برمبنای قوانین جاری مشخص عمل کرده و با ایجاد مشروعیت، فرایند را تثبیت و به افراد و سازمانهای درگیر کمک کند.
استفاده از ظرفیتها
دیپلماسی علمی به شرایط فیزیکی و مادی و همچنین شرایط اجتماعی برای رشد نیاز دارد. اینها نه تنها باید شامل ایجاد بسترها و شبکههای قوی، قابل اعتماد و ایمن برای دانشمندان، دیپلماتها و سیاستگذاران برای مذاکره و دسترسی به دانش باشد، بلکه مکانیسمهای ارتباطی، مشورتی، گفتوگو و تعامل را نیز شامل میشود. همچنین باید هنجارها و ارزشهایی را در بر گیرد که احتمال تعاملات سازنده را افزایش میدهد. توسعه و نگهداری منابع اطلاعات استراتژیک توزیعشده اما بههمپیوسته نیز سنگ بنای ظرفیتسازی دیپلماسی علمی خواهد بود. فعالیتهای دیپلماتیک علمی باید منابع سازمانی مناسب و کافی، اراده سیاسی، منابع دانش قابل اعتماد و فراگیر را ایجاد و تقویت کند.