|

غیبت مزمن دانش‌آموزان فراگیر شد

به تازگی یک پژوهش در آمریکا درباره میزان مشارکت دانش‌آموزان در فرایند یادگیری انجام شده که نکات جدیدی را درباره رابطه دانش‌آموزان با مدرسه و محیط آموزشی بیان کرده است. دلیلی که سبب شده تا این پژوهش انجام شود، افزایش میزان غیبت‌ها به‌ویژه بعد از کروناست.

غیبت مزمن دانش‌آموزان فراگیر شد

به تازگی یک پژوهش در آمریکا درباره میزان مشارکت دانش‌آموزان در فرایند یادگیری انجام شده که نکات جدیدی را درباره رابطه دانش‌آموزان با مدرسه و محیط آموزشی بیان کرده است. دلیلی که سبب شده تا این پژوهش انجام شود، افزایش میزان غیبت‌ها به‌ویژه بعد از کروناست. این یافته‌ها بر اساس نظرسنجی‌ای از حدود دوهزار والدین است که فرزندانی در مقاطع سوم تا دوازدهم دارند. این پژوهش بر اساس نظرسنجی از بیش از 65هزار دانش‌آموز در مقاطع سوم تا دوازدهم انجام شده است. در کنار این داده‌ها، دیدگاه والدین درباره تجربیات یادگیری فرزندانشان نیز بررسی شده تا شکاف میان ادراک والدین و تجربه واقعی دانش‌آموزان مشخص شود. این پژوهش نشان می‌دهد که تعامل دانش‌آموزان با محیط آموزشی در چهار حالت اصلی دسته‌بندی می‌شود: مقاومت، مسافر، دستاورد و کاوشگر. این دسته‌بندی که توسط اندرسون و وینتروپ ارائه شده، به درک بهتر رفتارهای دانش‌آموزان در محیط آموزشی کمک می‌کند. در ادامه به چند نکته در این پژوهش و تحلیل 50 صفحه‌ای اشاره می‌شود.

غیبت مزمن: یکی از چالش‌های بزرگ پیش‌روی مدارس در ایالات متحده در سال ۲۰۲۵، افزایش غیبت مزمن دانش‌آموزان است. این معضل که در دوران همه‌گیری کووید۱۹ شدت یافت، همچنان در سطحی بسیار بالاتر از پیش از همه‌گیری باقی مانده است. داده‌ها نشان می‌دهد که تقریبا دو برابر دانش‌آموزان نسبت به قبل، بیش از ۱۰ درصد روزهای تحصیلی خود را از دست می‌دهند.

رهبران آموزشی در سراسر کشور به دنبال راه‌هایی برای کاهش این روند هستند، از کمپین‌های آگاهی‌بخشی درباره اهمیت حضور در مدرسه گرفته تا برنامه‌های تشویقی و ارسال هشدار به خانواده‌ها درباره پیامدهای غیبت‌های مکرر. بااین‌حال، کمتر پیش آمده که مدارس مستقیما با خانواده‌ها درباره میزان درگیری و مشارکت دانش‌آموزان در فرایند یادگیری صحبت کنند. همچنین در این پژوهش مشخص شد که مشارکت دانش‌آموزان را می‌توان به‌عنوان یک شاخص کلیدی برای کاهش غیبت‌های مزمن و افزایش موفقیت تحصیلی در نظر گرفت.

تفاوت ادراک والدین و دانش‌آموزان از مدرسه: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که میان برداشت والدین و تجربه واقعی دانش‌آموزان شکاف قابل‌توجهی وجود دارد:

 ۲۶ درصد از دانش‌آموزان کلاس دهم می‌گویند که مدرسه را دوست دارند، اما ۶۵ درصد از والدین آنها تصور می‌کنند که فرزندانشان مدرسه را دوست دارند.

 ۴۴ درصد از دانش‌آموزان کلاس دهم احساس می‌کنند که در مدرسه چیزهای زیادی یاد می‌گیرند، درحالی‌که ۷۲ درصد از والدین چنین تصوری دارند.

 ۲۹ درصد از دانش‌آموزان کلاس دهم می‌گویند که چیزهایی را یاد می‌گیرند که به آنها علاقه‌مند هستند، اما ۷۱ درصد از والدین باور دارند که فرزندانشان به موضوعات درسی علاقه دارند.

 ۳۳ درصد از دانش‌آموزان کلاس دهم معتقدند که در مدرسه امکان توسعه ایده‌های خود را دارند، اما ۶۹ درصد از والدین چنین تصوری دارند.

 ۴۲ درصد از دانش‌آموزان کلاس دهم بیان می‌کنند که در مدرسه از مهارت‌های تفکر خود استفاده می‌کنند، درحالی‌که ۷۸ درصد از والدین فکر می‌کنند که فرزندانشان در مدرسه به‌جای حفظ‌کردن، مهارت‌های تفکر را به کار می‌گیرند.

 ۳۹ درصد از دانش‌آموزان کلاس دهم احساس تعلق به مدرسه دارند، اما ۶۲ درصد از والدین این احساس را برای فرزندانشان متصور هستند.

نقش خانواده‌ها: تحقیقات متعدد نشان داده که نقش والدین در انگیزه، مشارکت و موفقیت تحصیلی دانش‌آموزان بسیار کلیدی است. یک بررسی جامع نشان داد که نحوه تعامل والدین با فرزندان در محیط خانه، بیش از وضعیت اقتصادی-اجتماعی، پیش‌بینی‌کننده میزان علاقه و موفقیت دانش‌آموزان در مدرسه است.

مشارکت دانش‌آموزان نه‌تنها به موفقیت تحصیلی آنها کمک می‌کند، بلکه پایه‌ای برای تقویت ارتباط بین خانواده و مدرسه است. تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از والدین نسبت به جذابیت واقعی محیط یادگیری فرزندانشان اطلاعات دقیقی ندارند و معمولا بر اساس حضور و غیاب، نمرات و جلسات محدود معلمان و والدین وضعیت یادگیری فرزندانشان را ارزیابی می‌کنند، درحالی‌که این شاخص‌ها تصویر کاملی از میزان مشارکت آنها ارائه نمی‌دهد.

چهار حالت تعامل دانش‌آموزان: در این پژوهش، مشارکت دانش‌آموزان به‌عنوان فعالیت‌هایی تعریف شده که آنها تحت تأثیر انگیزه خود انجام می‌دهند. در حالی که انگیزه به‌عنوان میل درونی یا دلیل تمایل دانش‌آموز به انجام یک کار شناخته می‌شود؛ مشارکت به این معناست که چگونه این انگیزه به عملکرد واقعی، تفکر، احساسات و رفتارهای دانش‌آموز تبدیل می‌شود.

اندِرسون و وینتروپ چهار حالت تعامل را معرفی کرده‌اند که دانش‌آموزان بسته به تجربیات یادگیری و محیط آموزشی خود، در طول دوران تحصیل از آنها عبور می‌کنند:

۱. مقاومت (Resistor): این دانش‌آموزان به‌طور فعال نشان می‌دهند که مدرسه برایشان کارایی ندارد. آنها از یادگیری امتناع می‌ورزند، در انجام تکالیف مشارکت نمی‌کنند، کلاس را مختل می‌کنند و حتی ممکن است مدرسه را ترک کنند. درحالی‌که این سیگنال‌ها آشکار هستند، معمولا احساسات عمیق‌تری را پنهان می‌کنند که درک و اصلاح آنها نیاز به بررسی بیشتری دارد.

۲. مسافر (Passenger): این دانش‌آموزان در پایین‌ترین سطح مشارکت قرار دارند. آنها به مدرسه می‌آیند، حداقل‌ها را انجام می‌دهند و ممکن است نمرات خوبی کسب کنند، اما هرگز به‌طور واقعی درگیر فرایند یادگیری نمی‌شوند. این گروه اغلب علاقه‌ای به آنچه تدریس می‌شود ندارند و در خطر توسعه‌نیافتن مهارت‌های لازم برای موفقیت تحصیلی و شغلی هستند.

۳. دستاورد (Achiever): این گروه شامل دانش‌آموزانی است که از نظر عملکرد تحصیلی در سطح بالایی قرار دارند. آنها انگیزه قوی‌ای برای کسب نمرات برتر دارند و برای موفقیت تحصیلی تلاش بسیاری می‌کنند. معلمان آنها را تحسین می‌کنند، اما وابستگی بیش از حد آنها به نمرات، باعث کاهش ریسک‌پذیری و عدم تمرکز بر فرایند یادگیری می‌شود. به دلیل تمایل شدید به موفقیت، این دانش‌آموزان اغلب از مواجهه با چالش‌های ناشناخته پرهیز می‌کنند.

۴. کاوشگر (Explorer): دانش‌آموزان این گروه در اوج مشارکت آموزشی قرار دارند. آنها نه‌تنها نمرات خوبی می‌گیرند، بلکه یادگیرندگان انعطاف‌پذیری هستند که از آزمون و خطا نمی‌ترسند. این دانش‌آموزان علاوه بر موفقیت تحصیلی، مهارت‌های خلاقانه خود را توسعه می‌دهند و ایده‌های جدیدی برای حل مسائل در مدرسه و حتی خارج از آن ارائه می‌کنند.

ابعاد مختلف تعامل دانش‌آموزان: پژوهشگران مشارکت دانش‌آموزان را در سه بعد تعریف می‌کنند:

 تعامل رفتاری: شامل انجام تکالیف، حضور در کلاس و پیروی از قوانین مدرسه است.

 تعامل عاطفی: احساسات دانش‌آموز نسبت به یادگیری و ارتباط او با محیط آموزشی را در بر می‌گیرد.

 تعامل شناختی: شامل تفکر عمیق، پردازش اطلاعات و به‌کارگیری راهبردهای یادگیری است.

جان مارشال ریو و همکارانش بعد دیگری به نام «مشارکت عاملی» را نیز مطرح کرده‌اند. این مفهوم به مشارکت فعال و سازنده دانش‌آموز در فرایند یادگیری اشاره دارد. در این حالت، دانش‌آموز نه‌تنها وظایف خود را انجام می‌دهد، بلکه در روند آموزشی مشارکت می‌کند، پیشنهاداتی ارائه می‌دهد و بر روش‌های یادگیری خود تأثیر می‌گذارد.

اهمیت تعامل عاملی در یادگیری: تعامل عاملی به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا محیط یادگیری خود را بهبود ببخشند. این شامل درخواست فرصت‌های بیشتر برای بررسی یک موضوع، پیشنهاد روش‌های جایگزین برای انجام تکالیف، یا بیان نظرات درباره فرایند یادگیری است. این نوع تعامل، دانش‌آموزان را برای دنیای مدرن آماده می‌کند؛ جایی که موفقیت نه‌تنها به دانش، بلکه به توانایی یافتن راه‌حل، همکاری و مشارکت فعال در حل مشکلات وابسته است.

چند پیشنهاد: تشویق دانش‌آموزان به مشارکت فعال در یادگیری، می‌تواند به آنها کمک کند تا نه‌تنها موفقیت تحصیلی به دست آورند، بلکه مهارت‌های لازم برای آینده‌ای پویا و خلاقانه را نیز توسعه دهند. همچنین نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که مدارس باید مشارکت فعال خانواده‌ها را در فرایند یادگیری فرزندانشان تقویت کنند و والدین نیز لازم است از تجربیات واقعی فرزندانشان در محیط آموزشی آگاه‌تر شوند. مدارس باید فراتر از نمرات و حضور در کلاس، بر کیفیت یادگیری و جذابیت محیط آموزشی تمرکز کنند تا بتوانند دانش‌آموزان را به یادگیری مؤثر و مستمر ترغیب کنند.