فرهنگ کار و سال رونق تولید
محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه
همه بدخواهان ایران اسلامی همه تلاش خود را به کار بستهاند که القا کنند سال 98 سال تهدیدهاست؛ اما واقعیت این است که جنگ اقتصادی و روانی دشمنان علیه مردم ایران با اقدامات هوشمندانه، جدی، بدون خستگی مسئولان و با اتکا به جوانان مستعد و کارآمدی که آماده تلاشگری و برعهدهگرفتن مسئولیتها هستند و با اتحاد، همدلی و «همه باهمبودن» همه ایرانیان نهتنها بیاثر خواهد شد، بلکه میتوان با ایجاد بازدارندگی اقتصادی اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشور را به یک فرصت نیز تبدیل کرد. در این میان باید اذعان کرد یکی از مهمترین گامهایی که باید برداشته شود، ترویج فرهنگ کار و تولید است. تمامی مفاهیم ارزشی و ملی ما بر این امر استوار است که مفهوم کار در جامعه باید مغتنم شمرده شود. در یک جامعه سالم، بیکاری مذموم شمرده میشود. وقتی کار یک ارزش والا شناخته شود، در انتظار فرصت شغلی ماندن، جای خود را به تلاش در کارآفرینی خواهد داد. تعبیر زیبای امام راحل (ره) که فرمودند: «خداوند متعال یک کارگر بزرگ بود که این خلقت عظیم را انجام داد»، از هرگونه سوءاستفاده از عنوان کارگر جلوگیری میکند. مقام معظم رهبری نیز در دیدار با جامعه کارگری
فرمودند: «روحیهی نشستن و انتظار ثروت بادآورده را کشیدن باید از بین برود؛ این را نباید ترویج کنیم».با چنین رویکردی امروز در جامعه ایران شاهد آن هستیم که افرادی با حداقل امکانات، برای خود و دیگران کار ایجاد کردهاند. در نمونهای تحسینبرانگیز، مدتی پیش با کارآفرینی ملاقات کردم که بهدلیل محدودیتهای جسمی حتی امکان راهرفتن نداشت، ولی او با تجمیع سرمایههای خرد توانسته بود در زمینه صنایع دستی، 54 نفر را مشغول به کار کند. او یک کارآفرین نمونه از جامعه زنان ایران است که با عزم خود، معلولیت را به زانو درآورده است. یا در موردی دیگر، یکی از تولیدکنندگان بزرگ در صنعت غذایی، لوازم کفاشی خود را که در دوران کودکی با آن کسب معاش میکرد، هنوز همراه خود داشت تا از یاد نبرد از کجا آغاز کرده و با تلاش و جسارت خود به قلههای رفیعی دست یافته است.
این یعنی که تمام کارآفرینان از سختیهای زیادی برای رسیدن به موفقیت عبور کردهاند. گسترش چنین مواردی نیازمند توسعه و تقویت فرهنگ کار در جامعه است. در جامعه ما این فرهنگ باید در افراد درونی شود که هر فرد در هر جایگاه و صنفی، به کار خود افتخار کرده و از شغل خود احساس رضایت کند. باید پذیرفت که با تقویت فرهنگ کار، تمام موانع برداشته خواهد شد و نجات کشور در این امر است. البته این به معنای پنهانکردن تکالیف دولت نیست. دولت مکلف به ایجاد نظام چندلایه تأمین اجتماعی است تا برای افرادی که به هر دلیلی توانایی کافی ندارند، شرایط زندگی آبرومندانه و مطلوب را فراهم آورد. دولت باید با ایجاد زمینه گفتوگو و تفاهم و با رویکرد سهجانبهگرایی، به تأمین منافع مشترک جامعه کارگری و کارفرمایی اهتمام ورزد. در کنار این موارد، سیاستگذاری و اقدام در زمینه مهارتافزایی، یکی از مهمترین وظایف امروز دولت در کشور محسوب میشود. در دهههای قبل، با توسعه نهضت سوادآموزی، شاهد افزایش چشمگیر جمعیت باسواد و تحصیلکرده در اقصانقاط ایران بودیم. امروز نیز بیتردید جامعه باید به سمت نهضت مهارتافزایی گام بردارد. امروز دولت این کار را در دستور کار
قرار داده و در شورای هماهنگی سران سه قوه مطرح شده و در جلسه با مقام معظم رهبری، عنوان شده است که 50 میلیون یورو از منابع صندوق توسعه ملی به مهارتافزایی در کشور اختصاص یابد. باید فرزندان ما پس از فراغت از تحصیلات مدرسه یا دانشگاه، مهارت کافی برای حضور در بازار اشتغال را داشته باشند؛ اما این موضوع مانند سایر تکالیف دولت در عرصه کار و اشتغال، بدون همراهی سایر قوا و جامعه ممکن نخواهد شد. همراهی شرکای اجتماعی، یکی از بایستههای اصلی تحقق نهضت مهارتافزایی در کشور است. با ارتقای ارزش کار در جامعه و تقویت فرهنگ آن، شاهد پدیدههایی مانند گسترش روحیه کارآفرینی، افزایش اشتغال بهواسطه تجمیع سرمایههای خرد در تعاونیها و پیشگامی خیرین مهارتافزا خواهیم بود و از این طریق با اتکا به توانایی داخلی و تفکر ایران و تبدیل این نکته که «کار یک ارزش والا است» به یک فهم عمومی در جامعه، رونق تولید که علاج مشکلات اقتصادی کشور در سال 98 است، بیش از هر زمان محقق خواهد شد.
همه بدخواهان ایران اسلامی همه تلاش خود را به کار بستهاند که القا کنند سال 98 سال تهدیدهاست؛ اما واقعیت این است که جنگ اقتصادی و روانی دشمنان علیه مردم ایران با اقدامات هوشمندانه، جدی، بدون خستگی مسئولان و با اتکا به جوانان مستعد و کارآمدی که آماده تلاشگری و برعهدهگرفتن مسئولیتها هستند و با اتحاد، همدلی و «همه باهمبودن» همه ایرانیان نهتنها بیاثر خواهد شد، بلکه میتوان با ایجاد بازدارندگی اقتصادی اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشور را به یک فرصت نیز تبدیل کرد. در این میان باید اذعان کرد یکی از مهمترین گامهایی که باید برداشته شود، ترویج فرهنگ کار و تولید است. تمامی مفاهیم ارزشی و ملی ما بر این امر استوار است که مفهوم کار در جامعه باید مغتنم شمرده شود. در یک جامعه سالم، بیکاری مذموم شمرده میشود. وقتی کار یک ارزش والا شناخته شود، در انتظار فرصت شغلی ماندن، جای خود را به تلاش در کارآفرینی خواهد داد. تعبیر زیبای امام راحل (ره) که فرمودند: «خداوند متعال یک کارگر بزرگ بود که این خلقت عظیم را انجام داد»، از هرگونه سوءاستفاده از عنوان کارگر جلوگیری میکند. مقام معظم رهبری نیز در دیدار با جامعه کارگری
فرمودند: «روحیهی نشستن و انتظار ثروت بادآورده را کشیدن باید از بین برود؛ این را نباید ترویج کنیم».با چنین رویکردی امروز در جامعه ایران شاهد آن هستیم که افرادی با حداقل امکانات، برای خود و دیگران کار ایجاد کردهاند. در نمونهای تحسینبرانگیز، مدتی پیش با کارآفرینی ملاقات کردم که بهدلیل محدودیتهای جسمی حتی امکان راهرفتن نداشت، ولی او با تجمیع سرمایههای خرد توانسته بود در زمینه صنایع دستی، 54 نفر را مشغول به کار کند. او یک کارآفرین نمونه از جامعه زنان ایران است که با عزم خود، معلولیت را به زانو درآورده است. یا در موردی دیگر، یکی از تولیدکنندگان بزرگ در صنعت غذایی، لوازم کفاشی خود را که در دوران کودکی با آن کسب معاش میکرد، هنوز همراه خود داشت تا از یاد نبرد از کجا آغاز کرده و با تلاش و جسارت خود به قلههای رفیعی دست یافته است.
این یعنی که تمام کارآفرینان از سختیهای زیادی برای رسیدن به موفقیت عبور کردهاند. گسترش چنین مواردی نیازمند توسعه و تقویت فرهنگ کار در جامعه است. در جامعه ما این فرهنگ باید در افراد درونی شود که هر فرد در هر جایگاه و صنفی، به کار خود افتخار کرده و از شغل خود احساس رضایت کند. باید پذیرفت که با تقویت فرهنگ کار، تمام موانع برداشته خواهد شد و نجات کشور در این امر است. البته این به معنای پنهانکردن تکالیف دولت نیست. دولت مکلف به ایجاد نظام چندلایه تأمین اجتماعی است تا برای افرادی که به هر دلیلی توانایی کافی ندارند، شرایط زندگی آبرومندانه و مطلوب را فراهم آورد. دولت باید با ایجاد زمینه گفتوگو و تفاهم و با رویکرد سهجانبهگرایی، به تأمین منافع مشترک جامعه کارگری و کارفرمایی اهتمام ورزد. در کنار این موارد، سیاستگذاری و اقدام در زمینه مهارتافزایی، یکی از مهمترین وظایف امروز دولت در کشور محسوب میشود. در دهههای قبل، با توسعه نهضت سوادآموزی، شاهد افزایش چشمگیر جمعیت باسواد و تحصیلکرده در اقصانقاط ایران بودیم. امروز نیز بیتردید جامعه باید به سمت نهضت مهارتافزایی گام بردارد. امروز دولت این کار را در دستور کار
قرار داده و در شورای هماهنگی سران سه قوه مطرح شده و در جلسه با مقام معظم رهبری، عنوان شده است که 50 میلیون یورو از منابع صندوق توسعه ملی به مهارتافزایی در کشور اختصاص یابد. باید فرزندان ما پس از فراغت از تحصیلات مدرسه یا دانشگاه، مهارت کافی برای حضور در بازار اشتغال را داشته باشند؛ اما این موضوع مانند سایر تکالیف دولت در عرصه کار و اشتغال، بدون همراهی سایر قوا و جامعه ممکن نخواهد شد. همراهی شرکای اجتماعی، یکی از بایستههای اصلی تحقق نهضت مهارتافزایی در کشور است. با ارتقای ارزش کار در جامعه و تقویت فرهنگ آن، شاهد پدیدههایی مانند گسترش روحیه کارآفرینی، افزایش اشتغال بهواسطه تجمیع سرمایههای خرد در تعاونیها و پیشگامی خیرین مهارتافزا خواهیم بود و از این طریق با اتکا به توانایی داخلی و تفکر ایران و تبدیل این نکته که «کار یک ارزش والا است» به یک فهم عمومی در جامعه، رونق تولید که علاج مشکلات اقتصادی کشور در سال 98 است، بیش از هر زمان محقق خواهد شد.