|

چرا باید مقابل پروژه امنیتی‌سازی رادیکال‌ها ایستاد

نگرانی افراطی‌ها از احتمال مذاکره

«امنیتی‌سازی و تولید روایت‌های تهدیدانگارانه به تخصصی ویژه برای اسرائیل تبدیل گشته است»؛ این جمله‌ای از محمدجواد ظریف در کتاب اخیر او «پایاب شکیبایی» است که در صفحه 191 ذیل تعریف پروژه امنیتی‌سازی از پرونده هسته‌ای ایران، به تفصیل درباره آن بحث کرده است. این متخصصان بین‌المللی امنیتی‌سازی در جهان، همواره نیاز به کسانی داشتند که در داخل ایران به وقت لازم‌ پاس‌های مورد نیاز را خدمت‌شان ارسال کنند. از‌جمله این موارد می‌‌توان به توییت اخیر کریمی‌قدوسی اشاره کرد؛ توییتی که ناگزیر شد برای رفع و رجوع آن، از طریق اکانت‌های سایبری «مصاف» ابتدا انکار و بعد مسئولیتش را بپذیرد و توجیه کند. اما سؤال اصلی این است: چرا ناگهان از کریمی‌قدوسی تا کیهان نگران شدند؟ چرا نماینده افراطی مشهد در پازلی بازی می‌کند که حتی روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت نیز علیه آن موضع‌گیری می‌کند؟

نگرانی افراطی‌ها از احتمال مذاکره
داوود حشمتی روزنامه‌نگار

 «امنیتی‌سازی و تولید روایت‌های تهدیدانگارانه به تخصصی ویژه برای اسرائیل تبدیل گشته است»؛ این جمله‌ای از محمدجواد ظریف در کتاب اخیر او  «پایاب شکیبایی» است که در صفحه 191 ذیل تعریف پروژه امنیتی‌سازی از پرونده هسته‌ای ایران، به تفصیل درباره آن بحث کرده است. این متخصصان بین‌المللی امنیتی‌سازی در جهان، همواره نیاز به کسانی داشتند که در داخل ایران به وقت لازم‌ پاس‌های مورد نیاز را خدمت‌شان ارسال کنند. از‌جمله این موارد می‌‌توان به توییت اخیر کریمی‌قدوسی اشاره کرد؛ توییتی که ناگزیر شد برای رفع و رجوع آن، از طریق اکانت‌های سایبری «مصاف» ابتدا انکار و بعد مسئولیتش را بپذیرد و توجیه کند. اما سؤال اصلی این است: چرا ناگهان از کریمی‌قدوسی تا کیهان نگران شدند؟ چرا نماینده افراطی مشهد در پازلی بازی می‌کند که حتی روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت نیز علیه آن موضع‌گیری می‌کند؟

پاس‌های لازم به صهیونیست‌ها

صهیونیست‌ها از ابتدای پرونده هسته‌ای ایران، به دنبال پاس‌هایی می‌گشتند که با دستاویزکردن آنها، از ایران یک تهدید جهانی بسازند. این پاس‌ها همواره از داخل برای آنها ارسال می‌شد. موارد متعددی که نمی‌توان درباره نیت ارسال‌کنندگان به صورت واضح و روشن قضاوت و داوری داشت. جواد کریمی‌قدوسی که به‌عنوان نماد مخالفت با برجام، روزگاری با تصویب طرح «اقدام راهبردی رفع تحریم‌ها» گفته بود:‌ «این طرح میخ آخر بر تابوت برجام بود»، روز دوشنبه سوم اردیبهشت از خواب برخاست و در توییتر خبر داد: «در صورت صدور اذن، تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله می‌باشد». این توییت هم‌زمان بود با اظهارات «گروسی»، مدیرکل آژانس بین‌الملل انرژی اتمی که در مصاحبه با دویچه‌وله گفته بود:‌ «ایران «چند هفته و نه چند ماه» برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد». تمام هدف صهیونیست‌ها در بیش از دو دهه اخیر که پرونده اتمی ایران گشوده شده، این است که به جهان اثبات کنند ایران به دنبال سلاح اتمی است. درحالی‌که در نقطه مقابل، ایران تلاش می‌کرد اثبات کند این دروغ بزرگ اسرائیلی‌هاست تا غرب را وادار به حمایت همه‌جانبه از اسرائیل کنند. صهیونیست‌ها حتی به همین بهانه به دنبال حذف برنامه موشکی ایران بوده‌اند (و هنوز هستند). آنها از اصل برنامه موشکی ایران که می‌توانست اسرائیل را زیر تهدید قرار دهد، نگران بودند، اما جهان از آنها نمی‌پذیرفت که برنامه موشکی ایران باید محدود شود. از همین رو تأکید می‌کردند که ایران با موشک‌های خود قصد حمله اتمی به اسرائیل را دارد. بنابراین نتیجه می‌گرفتند که نه‌فقط برنامه هسته‌ای، بلکه برنامه موشکی ایران را هم باید تحت تحریم قرار دهند. این اتفاق به یمن وجود محمود احمدی‌نژاد و نگاه افراطی او در شش سال اول ریاست‌جمهوری‌اش افتاد. در نهایت هم توانستند قطع‌نامه 1921 را در سال 90 علیه ایران از سازمان ملل دریافت کنند. این شرایط با تلاش‌های ایران در دوره برجام تغییر کرد و ایران توانست با قطع‌نامه 2231 از ذیل فصل هفتم خارج شود. اما ظاهرا پروژه برخی از داخل ‌و صهیونیست‌ها از خارج، این است که پرونده ایران را به همان وضعیت قبل بازگردانند؛ رویکردی که حتی صدای روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت را هم درآورده است.

نامه ضمیمه قطع‌نامه 2231

در بخش پیوست‌های کتاب «پایاب شکیبایی» که اخیرا مؤسسه اطلاعات به قلم محمدجواد ظریف، وزیر سابق خارجه ایران منتشر کرده است، بیانیه‌ای وجود دارد که ایران از سازمان ملل درخواست کرده آن را به‌عنوان یک سند رسمی، ضمیمه قطع‌نامه 2231 کنند.

در اولین بند از این بیانیه که در مورخ 20 تیر 1394 نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد خطاب به رئیس شورای امنیت نوشته‌‌، تأکید زیادی بر حرام‌بودن سلاح هسته‌ای شده که نشان‌دهنده رویکرد رسمی جمهوری اسلامی است: «1. جمهوری اسلامی ایران علم و فناوری از‌جمله فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای را میراث مشترک بشریت می‌داند. در‌عین‌حال، ایران بر اساس اصول محکم ایدئولوژیک، استراتژیک و بین‌المللی، سلاح‌های کشتار جمعی و به‌ویژه سلاح‌های هسته‌ای را قاطعانه رد می‌کند و آن را منسوخ و غیرانسانی و مضر به صلح و امنیت بین‌المللی می‌داند. با الهام از آموزه‌های متعالی اسلامی و بر اساس دیدگاه‌ها و سیره عملی بنیان‌گذار فقید انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی‌(ره) و فروع تاریخی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که تمامی سلاح‌های کشتار جمعی را اعلام کرده‌اند. جمهوری اسلامی ایران برای حرام‌بودن (اکیدا حرام) در فقه اسلامی، به‌ویژه سلاح‌های هسته‌ای، اعلام می‌دارد که سیاست جمهوری اسلامی ایران منع دستیابی، تولید، ذخیره یا استفاده از سلاح‌های هسته‌ای همواره بوده است». در چنین شرایطی، چرا افراطی‌هایی همچون کریمی‌قدوسی اظهار‌نظرهایی می‌کنند که به نفع پرونده امنیتی‌سازی اسرائیل است؟‌ آن‌هم زمانی که حتی روزنامه دولت علیه این نوع تفکر موضع‌گیری می‌کند.

خلع سلاح افراطیون

آش موضع‌گیری رادیکال‌ها آن‌قدر شور شده که روزنامه دولت روز چهارشنبه پنجم اردیبهشت 1403 از «خلع سلاح افراطیون» گفته و تأکید می‌کند که «ایران با نشان‌دادن حسن نیت خود برای همکاری با مدیر‌کل آژانس، زمین تعامل مقتدرانه با این نهاد را» فراهم کرده است. در ادامه این یادداشت ضمن اشاره به اینکه «چنین تصمیمی پیداست که جریان‌های افراطی بین‌الملل را خلع سلاح خواهد کرد»، اضافه می‌کند: «این جریان از ماه‌های گذشته با تکرار ادعاهایی پیرامون کوتاه‌شدن زمان گریز هسته‌ای ایران، در تدارک یک التهاب و تنش در فضای همکاری ایران و آژانس بودند و در تبلیغات و بازی رسانه‌ای خویش، صحنه جنگی را میان دو طرف آراسته‌اند که سود و فایده سرشار برای آنها به ارمغان خواهد آورد». این درست است که روزنامه دولت نامی از نماینده جنجالی مشهد نبرده است، اما‌ مخاطب این نوشته‌ها غیر از اسرائیل و او چه کسانی می‌توانند باشند؟ سال‌ها بعد از تلاش‌های دولت حسن روحانی و جواد ظریف در ماجرای برجام، حتی اعضای دولت ابراهیم رئیسی نیز فهمیدند که باید بازی «امنیتی‌سازی» از پرونده هسته‌ای ایران را بر هم زد. اما ظاهرا همه اینها به خاطر ترس از احتمال مذاکره در آینده‌ای نزدیک است.

چرا با مذاکره مجدد مخالف هستند؟

بلافاصله پس از پاسخ نظامی ایران به حملات اخیر اسرائیل، زمزمه‌های احتمال مذاکره با آمریکا افزایش پیدا کرد. اگرچه‌ ایران و آمریکا انجام چنین مذاکراتی را تکذیب کردند، اما آیا امروز بهترین فرصت برای اقدام به مذاکره مستقیم نیست؟‌ چرا در کنار کریمی‌قدوسی، روزنامه کیهان نیز دست به کار شده و انجام هر مذاکره را به نفع آمریکا می‌داند؟ به اعتقاد کیهان: «اکنون تحولات به‌گونه‌ای رقم خورده است که ایران و محور مقاومت، در مقابل آمریکا و متحدانش، دست برتر را دارند. در این شرایط آمریکا به‌شدت نیازمند روکردن یک برگ برنده برای خود است و «مذاکره با ایران» دقیقا همان چیزی است که برای واشنگتن حکم «امتیاز ویژه و طلایی» را دارد». ایران این برتری را که با عملیات 26 فروردین به دست آمد، برای چه کاری نیاز دارد؟ قرار است نگه داشته شود تا روزی که دوباره آنها احیانا با یک عملیات متقابل، ورق را برگردانند؟ تصور آنها از آینده چیست؟ کدام کشوری همیشه در موضع‌ برتری مانده و از آن خارج نشده است؟ موضع‌ برتری اگر به کار‌ گرفتن امتیاز در دیپلماسی نخورد، قرار است به چه کار بیاید؟ البته به این پرسش تنها یک دسته‌ جواب روشنی خواهند داد؛ آنهایی که بدون ترس و واهمه می‌گویند: «ما قصد داریم این شرایط برتری را ادامه دهیم تا به یک جنگ فراگیر وارد شده و کار را یکسره کنیم». ‌آیا در میان جریان رادیکال، کسی هست که بتواند به این صراحت دست به چنین اعترافی بزند؟