عزاداری و همدلی ایران برای بندر
ما مردم عزیزی هستیم. ما مردم همراهی هستیم. این را در هر سوگ و هر مصیبت بار دیگر میفهمیم، حتی اگر یادمان رفته باشد. حتی اگر زیر آوار خبرها و نداشتنها گیر کرده باشیم.


ما مردم عزیزی هستیم. ما مردم همراهی هستیم. این را در هر سوگ و هر مصیبت بار دیگر میفهمیم، حتی اگر یادمان رفته باشد. حتی اگر زیر آوار خبرها و نداشتنها گیر کرده باشیم. دیروز ظهر، سازمان انتقال خون بیانیه داد فعلا کسی در استان هرمزگان و بندرعباس نیاز به خون ندارد. به یک عبارت حدود هزارو 200 و به عبارت دیگر 800 بسته خون به بندرعباس ارسال شد. در هفت استان اعلام نیاز به خون شد. سالنهای ورزشی تبدیل به مراکز اهدای خون شد. دستاندرکاران انتقال خون آمادهباش بودند و در محل کار حاضر شدند.
صفهای طولانی برای اهدای خون خیلی سریع تشکیل شد؛ از بندرعباس تا تهران. پزشکان وارد میدان شدند. کادر درمان و کادر پزشکی برای رفتن به محل انفجار اعلام آمادگی کردند. کرمانپور نوشت که حتی چند پزشک که آخر ماه بلیت دارند و مراحل مهاجرتشان قطعی شده است، برای رفتن به محل انفجار اعلام آمادگی کردهاند. این صفهای طولانی اهدای خون بار دیگر سندی شد برای عشقمان به مردم، به ایران. برای اینکه پیش خودمان سربلند باشیم. برای اینکه نشان دهیم چقدر همدل هستیم؛ اگر بدانیم نیاز هست، اگر بدانیم آن مسئول بالادست قرار نیست سوءاستفاده کند و اگر بدانیم قدمی که برداشته میشود برای مردم است و ایران. همه اینها در کمتر از 24 ساعت به خودمان و جهان یادآوری شد.
اما واقعیت این است که این انفجار تبدیل به یکی از تلخترین اتفاقات این روزها شده است. هر لحظه هم که میگذرد ابعادش بیشتر میشود. کمکم ویدئوهایی منتشر شد از مردمی که جلوی بیمارستانها هستند. البته گفته شده بیش از 790 نفر آسیبدیده سرپایی مرخص شدهاند. تعدادی در آیسییو هستند و منتظر دعا و کمکهای پزشکی. هنوز تعداد مفقودان از شش نفر بیشتر نشده است. ویدئوهایی که منتشر شد هرکدام لحظهای از انفجار و آسیب را نشان میداد؛ هرچند دوباره آتش و انفجار آغاز شده است.
کارمندان اداره گمرک در پنجکیلومتری حادثه اول فکر کردند زلزله است اما موج انفجار آنها را پرت کرد و شیشهها بر سر و صورتشان فرود آمد. کانتینرهای مواد غذایی در حال سوختن هستند، از ماهی تا پای مرغ. گفته شد کانتینرها انگار قرار نیست بهزودی خاموش شوند؛ چراکه به قول سخنگوی آتشنشانی، جنس کانتینرها از فلز است و آب فایدهای بر آنها ندارد. باید هرچه درونشان هست بسوزد و آتش بگیرد. تریلیها و ماشینهای مردم آسیب دیدهاند، کاپوت یا سقف ماشینهای سواری تو رفته است؛ البته مردم هنوز با آنها رفت و آمد میکنند.
اما شاید قسمت تلخ ماجرا بیاعتمادی به دلیل انفجار باشد. هرکسی به شکلی در حال حدسزدن است. یکی براساس رنگ آتش نظر میدهد و دیگری از نحوه انفجار و ادامه آتشسوزی. در نهایت سخنگوی وزارت دفاع واکنش نشان داد و تأکید کرد هیچ مواد منفجره نظامی در آن منطقه وجود نداشته است. اما اعتماد به خبرهای رسمی به حداقل رسیده است؛ بهویژه که به مردم بندرعباس توصیه شده از خانه بیرون نیایند تا کمتر آسیب ببینند و همه شاهدیم این دود غلیظ هنوز تا آسمان سر به فلک کشیده است.