|

ديدار به قيامت

شيما بهره‌مند: مرتضی کلانتریان، حقوق‌دان و مترجم صاحب‌سبك، ديروز يكشنبه در 87سالگي از دنيا رفت. كلانتريان دانش‌آموخته حقوق بود و بعد از آنكه در پاريس دكتراي حقوق گرفت، به ايران بازگشت و از سالِ 1341 تا 1362 قريب‌ به بيست ‌سال قاضيِ دادگستري بود، او در تنها مصاحبه خود2 گفت: «از وقتي شروع به ترجمه كردم تا همين امروز در انتخاب كتاب‌ها چند پارامتر برايم مهم بوده و هست. انساني‌بودن و براي انسان ارزش‌قائل‌بودن، دو تا از مهم‌ترين اين پارامترهاست. من سال‌ها قاضي دادگستري بودم و هيچ‌وقت اگر متهمي وارد اتاقم مي‌شد، نمي‌توانستم با او مثل يك انسان رفتار نكنم». مرتضی كلانتريان به‌گواهِ رفقا و همراهانش در اين ساليان، قاضيِ عادل و باانصاف بود و همچنين مترجمي دقيق، مردي آرام و افتاده و متواضع. در سال‌هاي پنجاه ترجمه‌هايي از او در انتشارات آگاه منتشر شد، سال‌هايي كه كلانتريان هم‌زمان قاضي بود. آن سال‌ها كلانتريان در شهرستان زندگي مي‌كرد و حوادثِ 28 مرداد را از سر گذرانده بود و به‌گفته خودش تماس زيادي با مردم نداشت و فقط كتاب مي‌خواند و بيشتر هم كتاب‌هايي به زبان انگليسي. او مدتی پس از بازنشستگی به کار وکالت پرداخت، اما وکالت را ادامه نداد و به ترجمه‌ پرداخت. مرتضي كلانتريان مترجمي خلاق بود با انتخاب‌هايي نابهنگام و بِجا كه كاري با ادبيات باب روز نداشت. از ميانِ نويسندگاني كه او از هركدام تنها يك كتاب را انتخاب و ترجمه كرد، بيش از همه هاينريش بل با «سيماي زني در ميان جمع» براي مخاطب ايراني آشناست. پي‌ير ژان‌رمي، ايتالو اسوو، كلود تيليه و موريل باربري از نويسندگاني هستند كه بار نخست كلانتريان آثاري از آنان ترجمه كرد و به ادبيات ما چيزي افزود كه مطابق تلقي جاافتاده از ادبيات سياسي هم نبود. ازاين‌رو اهميتِ مرتضي كلانتريان در مقامِ «مترجم» جدا از تسلطش بر چند زبان و دقت و زبان و نثري درخور، در انتخاب‌هايش بود كه فراتر از منطق بازار و بر مبناي ضرورتي سياسي و اجتماعي بود، او در اواخر دهه پنجاه زماني كه هنوز «رمان نو» در ايران سر زبان‌ها نيفتاده بود، «مرگ كثيفِ» پي‌ير ژان‌رمي را ترجمه كرد كه با تلقيِ سياسي رايج متفاوت بود و به‌گفته خودش وجه سياسي رمان او را به ترجمه آن ترغيب كرده بود نه جنبه تكنيكي‌اش. كلانتريان مي‌گفت آنچه او را به ترجمه سوق داد، تنهايي بود و اهل‌معاشرت‌نبودن. او شيفته خواندن بود و در انزوا با مهري سرشار به مردم و خانواده‌اش مي‌زيست، در محافلِ ادبي و فرهنگي حضور نمي‌يافت و عكسي از او در دست نبود. زمستانِ 1390 به‌لطفِ حسين حسين‌خاني، مدير نشر آگاه، به ديدار كلانتريان رفتيم تا به‌‌پاسِ شش دهه كار و ترجمه بدون هياهو با او مصاحبه‌اي انجام دهيم و كارنامه كاري او را در پرونده‌اي در سالنامه «شرق» بررسي كنيم. او از هرگونه روي‌صحنه‌آمدن و مرئي‌شدن اِبا داشت، شوق ما را كه ديد و بحث كه درباره آثاري كه ترجمه كرده بود گُل انداخت، به‌گرمي از خاطرات و آنچه بر او رفته بود، سخن گفت و سرانجام مصاحبه انجام شد؛ اما گفت عكسي از او نگيريم كه گرفتيم و با محبتِ همسرش به چاپ آن رضايت داد. در تمام مصاحبه از مردم مي‌گفت و از عدالت و تبعيضي كه در طولِ عمر پُرثمرش او را رنجانده بود. از كتاب‌هايي كه در انتظار چاپ مانده بودند و از مجموعه‌آثارِ ديدرو كه معتقد بود تنها فيلسوفي است كه آثار فلسفي در معناي متعارفش ندارد و تمام مطالبش را در حين داستان مي‌گويد، يعني در نوشته‌هاي ديدرو يك سطر هم نيست كه يك مطلب فلسفي و انساني در آن نباشد. مجموعه‌نوشته‌هاي ديدرو روي ميز كارش بود، ترجمه‌اش تمام شده بود و بارها و بارها اديت شده بود اما از زمستانِ سال 1390 تا امروز همچنان بلاتكليف مانده و خبري از انتشارش نيست. از مهم‌ترين ترجمه‌هاي كلانتريان در حوزه ادبيات مي‌توان به «نقطه ضعف»، «دايي من بنژامن»، «منم فرانكو»، «سيماي زني در ميان جمع»، «مرگ كثيف» و «وجدان زنو» اشاره كرد كه ويراستِ تازه رمان اخير به‌تازگي در نشر «بان» بازنشر شده بود، «افسانه پدران ما» و «ديدار به قيامت» نیز از آخرین ترجمه‌های او هستند. کلانتریان همچنين ترجمه‌هاي مهمي در حوزه حقوق و سياست دارد كه ازجمله آنها «سیری در حقوق بین‌الملل» و «بشریت‌ها و حاکمیت» مونیک شمیلیه ژانرو، «قرارداد اجتماعی» ژان‌ژاک روسو، «بررسی یک پرونده قتل» میشل فوکو، «فضیلت‌های بزرگ» آندره کنت- اسپونویل، «رؤیا و تاریخ» کلود ژولين، «ادبیات و حقوق» و «اندیشه‌های حقوقی» فیلیپ مالوری هستند. «نقش زور در روابط بین‌الملل» و «حقوق بین‌الملل در جهانی نامتحد» اثرِ آنتونيو كاسسه حقوق‌دان مطرحِ ايتاليايي نيز از ديگر ترجمه‌هاي مهم كلانتريان است كه آشنايي با كاسسه در ترجمه آنها بي‌تأثير نبوده و اين آشنايي مربوط به زماني است كه كلانتريان در لاهه مشغول به كار بوده است.
مرتضي كلانتريان با اين كارنامه پُربار، در صبح روز 12 خرداد جهان زندگان را ترک کرد. به‌گفته خانواده او، كلانتريان در چند ماهِ گذشته به‌دليل مشكلات خون‌ريزي چشم به‌سختي مي‌توانست بخواند و پشت ميز بنشيند. ضعف، كهولت و عدم تعادل از دلايلي است كه براي مرگِ او اعلام كرده‌اند. تاريخ مراسمِ وداع با اين مترجم و حقوق‌دان، در روزهاي آتي اعلام خواهد شد.
1. برگرفته از عنوانِ رمان «ديدار به قيامت» اثر پی‌یر لومتر، ترجمه مرتضي كلانتريان
2. گفت‌وگو با مرتضي كلانتريان، «مترجمی در سایه»، سالنامه روزنامه «شرق»، اسفند 1390

شيما بهره‌مند: مرتضی کلانتریان، حقوق‌دان و مترجم صاحب‌سبك، ديروز يكشنبه در 87سالگي از دنيا رفت. كلانتريان دانش‌آموخته حقوق بود و بعد از آنكه در پاريس دكتراي حقوق گرفت، به ايران بازگشت و از سالِ 1341 تا 1362 قريب‌ به بيست ‌سال قاضيِ دادگستري بود، او در تنها مصاحبه خود2 گفت: «از وقتي شروع به ترجمه كردم تا همين امروز در انتخاب كتاب‌ها چند پارامتر برايم مهم بوده و هست. انساني‌بودن و براي انسان ارزش‌قائل‌بودن، دو تا از مهم‌ترين اين پارامترهاست. من سال‌ها قاضي دادگستري بودم و هيچ‌وقت اگر متهمي وارد اتاقم مي‌شد، نمي‌توانستم با او مثل يك انسان رفتار نكنم». مرتضی كلانتريان به‌گواهِ رفقا و همراهانش در اين ساليان، قاضيِ عادل و باانصاف بود و همچنين مترجمي دقيق، مردي آرام و افتاده و متواضع. در سال‌هاي پنجاه ترجمه‌هايي از او در انتشارات آگاه منتشر شد، سال‌هايي كه كلانتريان هم‌زمان قاضي بود. آن سال‌ها كلانتريان در شهرستان زندگي مي‌كرد و حوادثِ 28 مرداد را از سر گذرانده بود و به‌گفته خودش تماس زيادي با مردم نداشت و فقط كتاب مي‌خواند و بيشتر هم كتاب‌هايي به زبان انگليسي. او مدتی پس از بازنشستگی به کار وکالت پرداخت، اما وکالت را ادامه نداد و به ترجمه‌ پرداخت. مرتضي كلانتريان مترجمي خلاق بود با انتخاب‌هايي نابهنگام و بِجا كه كاري با ادبيات باب روز نداشت. از ميانِ نويسندگاني كه او از هركدام تنها يك كتاب را انتخاب و ترجمه كرد، بيش از همه هاينريش بل با «سيماي زني در ميان جمع» براي مخاطب ايراني آشناست. پي‌ير ژان‌رمي، ايتالو اسوو، كلود تيليه و موريل باربري از نويسندگاني هستند كه بار نخست كلانتريان آثاري از آنان ترجمه كرد و به ادبيات ما چيزي افزود كه مطابق تلقي جاافتاده از ادبيات سياسي هم نبود. ازاين‌رو اهميتِ مرتضي كلانتريان در مقامِ «مترجم» جدا از تسلطش بر چند زبان و دقت و زبان و نثري درخور، در انتخاب‌هايش بود كه فراتر از منطق بازار و بر مبناي ضرورتي سياسي و اجتماعي بود، او در اواخر دهه پنجاه زماني كه هنوز «رمان نو» در ايران سر زبان‌ها نيفتاده بود، «مرگ كثيفِ» پي‌ير ژان‌رمي را ترجمه كرد كه با تلقيِ سياسي رايج متفاوت بود و به‌گفته خودش وجه سياسي رمان او را به ترجمه آن ترغيب كرده بود نه جنبه تكنيكي‌اش. كلانتريان مي‌گفت آنچه او را به ترجمه سوق داد، تنهايي بود و اهل‌معاشرت‌نبودن. او شيفته خواندن بود و در انزوا با مهري سرشار به مردم و خانواده‌اش مي‌زيست، در محافلِ ادبي و فرهنگي حضور نمي‌يافت و عكسي از او در دست نبود. زمستانِ 1390 به‌لطفِ حسين حسين‌خاني، مدير نشر آگاه، به ديدار كلانتريان رفتيم تا به‌‌پاسِ شش دهه كار و ترجمه بدون هياهو با او مصاحبه‌اي انجام دهيم و كارنامه كاري او را در پرونده‌اي در سالنامه «شرق» بررسي كنيم. او از هرگونه روي‌صحنه‌آمدن و مرئي‌شدن اِبا داشت، شوق ما را كه ديد و بحث كه درباره آثاري كه ترجمه كرده بود گُل انداخت، به‌گرمي از خاطرات و آنچه بر او رفته بود، سخن گفت و سرانجام مصاحبه انجام شد؛ اما گفت عكسي از او نگيريم كه گرفتيم و با محبتِ همسرش به چاپ آن رضايت داد. در تمام مصاحبه از مردم مي‌گفت و از عدالت و تبعيضي كه در طولِ عمر پُرثمرش او را رنجانده بود. از كتاب‌هايي كه در انتظار چاپ مانده بودند و از مجموعه‌آثارِ ديدرو كه معتقد بود تنها فيلسوفي است كه آثار فلسفي در معناي متعارفش ندارد و تمام مطالبش را در حين داستان مي‌گويد، يعني در نوشته‌هاي ديدرو يك سطر هم نيست كه يك مطلب فلسفي و انساني در آن نباشد. مجموعه‌نوشته‌هاي ديدرو روي ميز كارش بود، ترجمه‌اش تمام شده بود و بارها و بارها اديت شده بود اما از زمستانِ سال 1390 تا امروز همچنان بلاتكليف مانده و خبري از انتشارش نيست. از مهم‌ترين ترجمه‌هاي كلانتريان در حوزه ادبيات مي‌توان به «نقطه ضعف»، «دايي من بنژامن»، «منم فرانكو»، «سيماي زني در ميان جمع»، «مرگ كثيف» و «وجدان زنو» اشاره كرد كه ويراستِ تازه رمان اخير به‌تازگي در نشر «بان» بازنشر شده بود، «افسانه پدران ما» و «ديدار به قيامت» نیز از آخرین ترجمه‌های او هستند. کلانتریان همچنين ترجمه‌هاي مهمي در حوزه حقوق و سياست دارد كه ازجمله آنها «سیری در حقوق بین‌الملل» و «بشریت‌ها و حاکمیت» مونیک شمیلیه ژانرو، «قرارداد اجتماعی» ژان‌ژاک روسو، «بررسی یک پرونده قتل» میشل فوکو، «فضیلت‌های بزرگ» آندره کنت- اسپونویل، «رؤیا و تاریخ» کلود ژولين، «ادبیات و حقوق» و «اندیشه‌های حقوقی» فیلیپ مالوری هستند. «نقش زور در روابط بین‌الملل» و «حقوق بین‌الملل در جهانی نامتحد» اثرِ آنتونيو كاسسه حقوق‌دان مطرحِ ايتاليايي نيز از ديگر ترجمه‌هاي مهم كلانتريان است كه آشنايي با كاسسه در ترجمه آنها بي‌تأثير نبوده و اين آشنايي مربوط به زماني است كه كلانتريان در لاهه مشغول به كار بوده است.
مرتضي كلانتريان با اين كارنامه پُربار، در صبح روز 12 خرداد جهان زندگان را ترک کرد. به‌گفته خانواده او، كلانتريان در چند ماهِ گذشته به‌دليل مشكلات خون‌ريزي چشم به‌سختي مي‌توانست بخواند و پشت ميز بنشيند. ضعف، كهولت و عدم تعادل از دلايلي است كه براي مرگِ او اعلام كرده‌اند. تاريخ مراسمِ وداع با اين مترجم و حقوق‌دان، در روزهاي آتي اعلام خواهد شد.
1. برگرفته از عنوانِ رمان «ديدار به قيامت» اثر پی‌یر لومتر، ترجمه مرتضي كلانتريان
2. گفت‌وگو با مرتضي كلانتريان، «مترجمی در سایه»، سالنامه روزنامه «شرق»، اسفند 1390

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها