چین، الگوی تزار برای حضور همیشگی در قدرت
رئیسجمهور روسیه در سخنرانی اخیر خود با اشاره به لزوم ایجاد اصلاحات گسترده در قانون اساسی این کشور، زمینه را برای قبضه قدرت حتی پس از پایان دوره ریاستجمهوری خود در سال 2024 آماده کرد. ساعاتی پس از این اظهارات پوتین که 20 سال است قدرت را در روسیه در دست دارد، دیمیتری مدودف، نخستوزیر روسیه و دولت او استعفا دادند تا مشخص شود پوتین قصد خانهتکانی اساسی در ساختار قدرت در کرملین را دارد.قانون اساسی فعلی روسیه قدرتی مشابه قدرت دیکتاتورها در اختیار رئیسجمهور قرار میدهد و پوتین میخواهد پس از پایان دوره ریاستجمهوری خود، جانشینانش قدرتی کمتر در اختیار داشته باشند.پوتین میگوید تنها افرادی میتوانند نامزد سمت ریاستجمهوری روسیه شوند که حداقل 25 سال در این کشور زندگی کرده باشند و نیز پاسپورت کشوری دیگر را در اختیار نداشته باشند. درحالیکه بر اساس قانون اساسی فعلی روسیه، تابعیت دوگانه محدودیتی برای نامزدی ریاستجمهوری ایجاد نمیکند.این پیشنهاد پوتین حق نامزدی برای ریاستجمهوری از سوی بخش بزرگی از جامعه ثروتمند و تحصیلکرده روسیه را لغو میکند. براساس آمارها، 543 هزار روسی تابعیت دوگانه یا اجازه اقامت دائم در کشوری
دیگر را دارند. جامعه بزرگ مهاجران روس نیز تحت تأثیر این محدودیت قرار میگیرند. طبق گزارش سازمان ملل حدود 10.5 میلیون نفر روسی معادل هفت درصد جمعیت این کشور مهاجر هستند.این خواستههای پوتین بخشی از بسته «تقویت حاکمیت ملی» روسیه محسوب میشود. رهبر روسیه میخواهد دارندگان تابعیت دوگانه و شهروندان روسی که مجوز اقدام دائم در دیگر کشورها را دارند، از سمتهای مهم از جمله نخستوزیری، وزارت، فرمانداری و قضاوت محروم کند. علاوهبراین پوتین میخواهد قانون اساسی را بهگونهای تغییر دهد که قوانین روسیه مقدم بر قوانین و توافقهای بینالمللی برشمرده شود. انگیزه اصلی برای چنین تغییری، مقابله با آرای دادگاههای بینالمللی از جمله دادگاه حقوق بشر اروپا است که سال گذشته بیش از 11 میلیون دلار جریمه برای روسیه تعیین کرد. بیش از هزینههای مالی، تبعات سیاسی این اقدام است که باعث ایجاد چالشهای بینالمللی برای حکومت روسیه میشود.در حوزه انرژی هم پوتین هنوز جریمه سنگینی را که به اوکراین پرداخت کرد، فراموش نکرده است. گازپروم، شرکت دولتی گاز طبیعی روسیه اخیرا به پرداخت غرامتی 2.6 میلیارد دلاری به شرکت «نفتوگاز» مالک شبکه انتقال گاز
در اوکراین محکوم شد. این تجربیات باعث شده تا پوتین عزم خود را جزم کند تا مانع از اعمال قدرت هر طرف خارجی در هر حوزهای در مسائل داخلی روسیه شود.رئیسجمهور روسیه همچنین میخواهد پس از پایان دوره ریاستجمهوری خود، قدرت نخستوزیر افزایش یابد و محدودیت دودورهای برای سمت ریاستجمهوری اعمال و عنوان «متوالی» از این بخش از قانون اساسی حذف شود.در این میان هدف پوتین برای کاستن از اختیارات و قدرت رئیسجمهور و بالابردن اعتبار سمت نخستوزیری سه مسیر را برای او ایجاد میکند تا پس از سال 2024 هم مانند رؤسای جمهور جمهوریهای استقلالیافته از اتحاد جماهیر شوروی، حتی بدون حضور در جایگاه رئیسجمهور، نفر اول قدرت در کشورش باشد.مسیر اول جایگاه نخستوزیری است. افزایش اختیارات نخستوزیر و تشریفاتیشدن سمت رئیسجمهور، گزینه مناسبی برای پوتین است که از سال 1999 تاکنون حتی در دوره چهارساله نخستوزیری قدرت اول روسیه بوده است. ریاست پارلمان هم قطعا از گزینههایی است که پوتین برای ادامه حکمرانی خود در روسیه به آن فکر میکند. گزینه سوم، اداره کشور از پشت پرده و بهعنوان رهبر حزب حاکم در پارلمان است؛ مشابه کاری که یاروسلاو کاشینسکی
رهبر حزب قانون و عدالت در لهستان انجام میدهد.«کریل روگوف»، تحلیلگر سیاسی روس میگوید: «در سیستمی غیررقابتی، بدون وجود انتخابات آزاد برای احزاب و نامزدها و با انتخاباتی جعلی، انتقال قدرت به پارلمان به معنی افزایش قدرت رهبران حزب حاکم در پارلمان است. در چین چنین مدلی را شاهد هستیم و پوتین میخواهد مانند شی جینپینگ، رهبر بالفعل روسیه باشد و در جایگاهی پایینتر، دیگران برای جایگاه تشریفاتی ریاستجمهوری با هم رقابت کنند».این را که تا سال 2024 و پایان دوره ریاستجمهوری پوتین چه تحولاتی در صحنه سیاسی روسیه رخ دهد، تنها پوتین میداند که سازوکاری ایجاد کند تا پس از 2024 هم قدرت اول روسیه باشد.بهترین توصیف را برای آنچه در روسیه میگذرد، شاید الکسی ناوالنی، یکی از مخالفان سرشناس پوتین بیان کرد. او پس از سخنرانی اخیر پوتین نوشت: «مهمترین خروجی سخنرانی سالانه پوتین این بود که افرادی که تصور میکردند پوتین پس از سال 2024 قدرت را کنار خواهد گذاشت، چقدر سادهلوح بودند». موضوع دقیقا این است که هر تغییرات رسمی که پوتین در سیستم سیاسی روسیه ایجاد کند، یک واقعیت پابرجا میماند و آن واقعیت این است که قانون اساسی واقعی روسیه
آن چیزی است که در سر پوتین میگذرد.
منبع: مسکو تایمز
رئیسجمهور روسیه در سخنرانی اخیر خود با اشاره به لزوم ایجاد اصلاحات گسترده در قانون اساسی این کشور، زمینه را برای قبضه قدرت حتی پس از پایان دوره ریاستجمهوری خود در سال 2024 آماده کرد. ساعاتی پس از این اظهارات پوتین که 20 سال است قدرت را در روسیه در دست دارد، دیمیتری مدودف، نخستوزیر روسیه و دولت او استعفا دادند تا مشخص شود پوتین قصد خانهتکانی اساسی در ساختار قدرت در کرملین را دارد.قانون اساسی فعلی روسیه قدرتی مشابه قدرت دیکتاتورها در اختیار رئیسجمهور قرار میدهد و پوتین میخواهد پس از پایان دوره ریاستجمهوری خود، جانشینانش قدرتی کمتر در اختیار داشته باشند.پوتین میگوید تنها افرادی میتوانند نامزد سمت ریاستجمهوری روسیه شوند که حداقل 25 سال در این کشور زندگی کرده باشند و نیز پاسپورت کشوری دیگر را در اختیار نداشته باشند. درحالیکه بر اساس قانون اساسی فعلی روسیه، تابعیت دوگانه محدودیتی برای نامزدی ریاستجمهوری ایجاد نمیکند.این پیشنهاد پوتین حق نامزدی برای ریاستجمهوری از سوی بخش بزرگی از جامعه ثروتمند و تحصیلکرده روسیه را لغو میکند. براساس آمارها، 543 هزار روسی تابعیت دوگانه یا اجازه اقامت دائم در کشوری
دیگر را دارند. جامعه بزرگ مهاجران روس نیز تحت تأثیر این محدودیت قرار میگیرند. طبق گزارش سازمان ملل حدود 10.5 میلیون نفر روسی معادل هفت درصد جمعیت این کشور مهاجر هستند.این خواستههای پوتین بخشی از بسته «تقویت حاکمیت ملی» روسیه محسوب میشود. رهبر روسیه میخواهد دارندگان تابعیت دوگانه و شهروندان روسی که مجوز اقدام دائم در دیگر کشورها را دارند، از سمتهای مهم از جمله نخستوزیری، وزارت، فرمانداری و قضاوت محروم کند. علاوهبراین پوتین میخواهد قانون اساسی را بهگونهای تغییر دهد که قوانین روسیه مقدم بر قوانین و توافقهای بینالمللی برشمرده شود. انگیزه اصلی برای چنین تغییری، مقابله با آرای دادگاههای بینالمللی از جمله دادگاه حقوق بشر اروپا است که سال گذشته بیش از 11 میلیون دلار جریمه برای روسیه تعیین کرد. بیش از هزینههای مالی، تبعات سیاسی این اقدام است که باعث ایجاد چالشهای بینالمللی برای حکومت روسیه میشود.در حوزه انرژی هم پوتین هنوز جریمه سنگینی را که به اوکراین پرداخت کرد، فراموش نکرده است. گازپروم، شرکت دولتی گاز طبیعی روسیه اخیرا به پرداخت غرامتی 2.6 میلیارد دلاری به شرکت «نفتوگاز» مالک شبکه انتقال گاز
در اوکراین محکوم شد. این تجربیات باعث شده تا پوتین عزم خود را جزم کند تا مانع از اعمال قدرت هر طرف خارجی در هر حوزهای در مسائل داخلی روسیه شود.رئیسجمهور روسیه همچنین میخواهد پس از پایان دوره ریاستجمهوری خود، قدرت نخستوزیر افزایش یابد و محدودیت دودورهای برای سمت ریاستجمهوری اعمال و عنوان «متوالی» از این بخش از قانون اساسی حذف شود.در این میان هدف پوتین برای کاستن از اختیارات و قدرت رئیسجمهور و بالابردن اعتبار سمت نخستوزیری سه مسیر را برای او ایجاد میکند تا پس از سال 2024 هم مانند رؤسای جمهور جمهوریهای استقلالیافته از اتحاد جماهیر شوروی، حتی بدون حضور در جایگاه رئیسجمهور، نفر اول قدرت در کشورش باشد.مسیر اول جایگاه نخستوزیری است. افزایش اختیارات نخستوزیر و تشریفاتیشدن سمت رئیسجمهور، گزینه مناسبی برای پوتین است که از سال 1999 تاکنون حتی در دوره چهارساله نخستوزیری قدرت اول روسیه بوده است. ریاست پارلمان هم قطعا از گزینههایی است که پوتین برای ادامه حکمرانی خود در روسیه به آن فکر میکند. گزینه سوم، اداره کشور از پشت پرده و بهعنوان رهبر حزب حاکم در پارلمان است؛ مشابه کاری که یاروسلاو کاشینسکی
رهبر حزب قانون و عدالت در لهستان انجام میدهد.«کریل روگوف»، تحلیلگر سیاسی روس میگوید: «در سیستمی غیررقابتی، بدون وجود انتخابات آزاد برای احزاب و نامزدها و با انتخاباتی جعلی، انتقال قدرت به پارلمان به معنی افزایش قدرت رهبران حزب حاکم در پارلمان است. در چین چنین مدلی را شاهد هستیم و پوتین میخواهد مانند شی جینپینگ، رهبر بالفعل روسیه باشد و در جایگاهی پایینتر، دیگران برای جایگاه تشریفاتی ریاستجمهوری با هم رقابت کنند».این را که تا سال 2024 و پایان دوره ریاستجمهوری پوتین چه تحولاتی در صحنه سیاسی روسیه رخ دهد، تنها پوتین میداند که سازوکاری ایجاد کند تا پس از 2024 هم قدرت اول روسیه باشد.بهترین توصیف را برای آنچه در روسیه میگذرد، شاید الکسی ناوالنی، یکی از مخالفان سرشناس پوتین بیان کرد. او پس از سخنرانی اخیر پوتین نوشت: «مهمترین خروجی سخنرانی سالانه پوتین این بود که افرادی که تصور میکردند پوتین پس از سال 2024 قدرت را کنار خواهد گذاشت، چقدر سادهلوح بودند». موضوع دقیقا این است که هر تغییرات رسمی که پوتین در سیستم سیاسی روسیه ایجاد کند، یک واقعیت پابرجا میماند و آن واقعیت این است که قانون اساسی واقعی روسیه
آن چیزی است که در سر پوتین میگذرد.
منبع: مسکو تایمز